برای اینکه به زندگیات معنا ببخشی باید خودت را وقف دوست داشتن دیگران کنی، خودت را وقف جامعه اطرافت کنی و خودت را وقف ساختن چیزی کنی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد.
Fatemeh
«خیلی از مردم به اینطرف و آنطرف میروند درحالیکه زندگیشان هیچ معنا و مفهومی ندارد. حتی زمانی که بهزعم خود مشغول انجام کار مهمی هستند هم به نظر در عالم خوابوبیداری سیر میکنند. تنها علتش هم این است که به دنبال چیزهای اشتباه هستند.
Fatemeh
فرهنگی که ما داریم به مردم این اجازه را نمیدهد تا حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند؛ و تو باید خیلی قوی باشی تا بتوانی بگویی که من زیر بار فرهنگی که برایم کارایی ندارد، نمیروم.»
Fatemeh
فرهنگی که ما داریم به مردم این اجازه را نمیدهد تا حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند؛ و تو باید خیلی قوی باشی تا بتوانی بگویی که من زیر بار فرهنگی که برایم کارایی ندارد، نمیروم.»
Fatemeh
فرهنگی که ما داریم به مردم این اجازه را نمیدهد تا حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند؛ و تو باید خیلی قوی باشی تا بتوانی بگویی که من زیر بار فرهنگی که برایم کارایی ندارد، نمیروم.»
Fatemeh
بااینحال روزها و هفتهها از زندگیشان را با اعتیاد به ماجراهای زندگی شخص دیگری تلف میکردند.
Fatemeh
«مسابقهی کشتی. بله میتوان زندگی را اینگونه هم تفسیر کرد.»
و من میپرسم که کدام طرف برنده میشود؟
«کدام طرف برنده میشود؟»
موری با دندانها کجومعوج و چشمانی پر از چینوچروک به من لبخند میزند.
«عشق برنده میشود. عشق همیشه برنده است.»
Fatemeh
«زندگی مجموعهای است از پسرویها و پیشرویها. تو میخواهی کاری را انجام بدهی اما مجبور میشوی به کار دیگری تن بدهی. گاهی چیزی باعث آزارت میشود با اینکه بهخوبی میدانی که نباید اینگونه باشد. قدر برخی چیزها را نمیدانی درحالیکه بهخوبی میدانی که نباید هیچچیز را به دست فراموشی بسپاری.»
Fatemeh
او خیلی خوب نمره میدهد و درواقع نمره هیچ ارزشی برایش ندارد. میگفتند که یک سال، در زمان جنگ ویتنام، به تمام دانشجویانش نمره الف داده بود تا به آنها کمک کند که راهی خدمت نظام نشوند.
Fatemeh
موری ادامه داد: «مردن امری طبیعی است. اینکه ما از آنیک هیولا میسازیم تنها به این دلیل است که خودمان را بهعنوان بخشی از طبیعت نمیبینیم. ما فکر میکنیم چون انسان هستیم، چیزی ماورای طبیعت هستیم»
Mona Noroozi