بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه‌جا آتش‌های خُرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب همه‌جا آتش‌های خُرد

بریده‌هایی از کتاب همه‌جا آتش‌های خُرد

۳٫۸
(۷۱)
شاید هم به‌خاطر برف بود.
آلیس در سرزمین نجایب
در عمرش یاد گرفته بود که احساسات ممکن است مانند آتش خطرناک باشد. ممکن است خیلی راحت از کنترل آدم خارج شود. ممکن است از فراز دیوارها و پرچین‌ها رد شود. جرقه مانند کک می‌پرد و سریع همه‌جا را می‌گیرد.
fahime
میا در تمام آن سال‌های خانه‌به‌دوشی یک قانون را رعایت کرده بود: وابسته نشو. به هیچ‌جایی، به هیچ آپارتمانی، به هیچ‌چیزی. به هیچ‌کسی.
raha
آزارتون می‌ده، نه؟ گمونم نمی‌تونین تصور کنین چرا یه نفر زندگی متفاوتی از شما رو انتخاب می‌کنه. چرا یه نفر چیزی رو غیر از یه خونۀ بزرگ با یه حیاط بزرگ و ماشین و کار اداری انتخاب می‌کنه. چرا یه نفر چیزی متفاوت از اونی که شما انتخاب کردین انتخاب می‌کنه.
fahime
دنیا همین است اما چقدر سخت است؛ بغل‌کردن‌های هرازگاهی، سری که یک لحظه روی شانه‌هایت خم می‌شود، ولی آنچه آدم می‌خواهد چیزی بیش از یک فشاردادن و محکم بغل‌کردن ساده است، باید طوری باشد که اصلاً نشود آدم را جدا کرد. مثل این است که تمرین کنی فقط با بوی سیب زنده بمانی، درحالی‌که احتیاج داری آن را گاز بزنی و ببلعی؛ با هسته و دانه‌هایش.
raha
بعضی‌وقت‌ها باید همه‌چی رو خاکستر کنی و از اول شروع کنی. بعدش خاک غنی‌تر می‌شه و چیزهای تازه درمی‌آد. آدم‌ها هم همین‌طورن. از نو شروع می‌کنن. یه راهی پیدا می‌کنن.
raha
متوجه شده بود همه‌چیز می‌تواند به‌صورتی جادویی تغییر شکل دهد. حتی دو تخته سنگی که در حیاط‌خلوت بود گاهی زیر نور آفتاب صبح نقره‌ای می‌شد. در کتابی که می‌خواند، هر رودخانه‌ای می‌توانست خدای رود باشد و هر درختی یک پری در هیئت گیاه؛ هر پیرزنی یک ساحره قدرتمند بود و هر سنگ‌ریزه‌ای یک روح طلسم‌شده. همه‌چیز احتمال تغییر شکل داشت و معنای حقیقی هنر از نظرش همین بود.
raha
«بیشتر وقت‌ها باید یه فرصت دیگه به آدم‌ها داد. خیلی‌وقت‌ها کارهایی می‌کنیم که کمابیش بعدش پشیمون می‌شیم. اون وقت باید همیشه اونها رو با خودت حمل کنی.»
raha
گمونم نمی‌تونین تصور کنین چرا یه نفر زندگی متفاوتی از شما رو انتخاب می‌کنه. چرا یه نفر چیزی رو غیر از یه خونۀ بزرگ با یه حیاط بزرگ و ماشین و کار اداری انتخاب می‌کنه. چرا یه نفر چیزی متفاوت از اونی که شما انتخاب کردین انتخاب می‌کنه.»
reyhaneh
مسئله این است که تعریف مادر بودن چیست؟ آیا مادر بودن صرفاً امری زیستی است یا عشق را هم شامل می‌شود.
Tina
تجربه به او آموخته بود هیچ‌کس تاب چنین سکوتی را نخواهد داشت. اگر به‌اندازۀ کافی صبر کنی، کسی شروع به حرف‌زدن خواهد کرد و شاید فرصتی به دست دهد تا مکالمه به جایی که می‌خواهی کشانده شود.
reyhaneh
میا یک لحظه در آغوشش فشرد و بینی‌اش را داخل موهای او کرد. هر بار که این کار را می‌کرد از اینکه پرل همان بوی همیشگی را می‌دهد خیالش راحت می‌شد. میا ناگهان فکر کرد پرل بوی خانه می‌دهد، گویی خانه هیچ‌گاه نه یک مکان بلکه همین بچه بوده که همیشه با خودش حمل می‌کرده.
kahat
«بیشتر وقت‌ها باید یه فرصت دیگه به آدم‌ها داد. خیلی‌وقت‌ها کارهایی می‌کنیم که کمابیش بعدش پشیمون می‌شیم. اون وقت باید همیشه اونها رو با خودت حمل کنی.»
kahat
اما آقای ریچاردسون متوجه شد حقیقت این است که یک مرد آسیایی خشمگین با انتظارات عمومی تناسبی ندارد و به‌همین‌خاطر عصبانی‌کننده است. مردان آسیایی نمی‌توانند شخصیت پخته اجتماعی داشته باشند و ناقص و مضحک هستند یا در بهترین حالت مانند جکی چان، تهدیدکننده و لوده. اجازه ندارند خشمگین و پخته و قدرتمند باشند.
fahime
در عمرش یاد گرفته بود که احساسات ممکن است مانند آتش خطرناک باشد. ممکن است خیلی راحت از کنترل آدم خارج شود. ممکن است از فراز دیوارها و پرچین‌ها رد شود. جرقه مانند کک می‌پرد و سریع همه‌جا را می‌گیرد.
fahime
پرل گفت «مامان، اینجا چکار می‌کنی؟» و به پشت سرش نگاه کرد. این واکنش جهانی همۀ نوجوان‌ها در هنگام مواجهه با پدر و مادرشان در مکان‌های عمومی است.
reyhaneh
طی این سال‌ّها یاد گرفته بود حرف‌کشیدن از کسانی که مصاحبه می‌دهند مثل پیش راندن یک گاو سنگین و بدقلق است: باید گاو را به مسیر مناسب بکشانی و این‌طور وانمود کنی که اجازه داده‌ای گاو خودش در مسیری که دوست دارد حرکت کند.
reyhaneh
شعار مدارس شیکر را نقل کرده بود که می‌گفتند «هر جامعه با مدارس آن شناخته می‌شود.»
مرتضی بهرامیان
میا دنبال توضیحی گشت و گفت «مثل بعداز یک آتیش‌سوزی توی جنگل. چند سال پیش خودم یه دونه‌ش رو دیدم. وقتی نبراسکا بودیم. طوری می‌شه که خیال می‌کنی دیگه دنیا تمومه. زمین سیاه می‌شه و سبزی باقی نمی‌مونه. اما بعدش خاک غنی‌تر می‌شه و چیزهای تازه درمی‌آد.» ایزی را در آغوشش فشار داد و گونه‌هایش را پاک کرد. یک بار دیگر هم موهایش را صاف کرد و گفت «آدم‌ها هم همین‌طورن. از نو شروع می‌کنن. یه راهی پیدا می‌کنن.
Tina
شما پسرها خیال می‌کنین همه‌چیز به هورمون‌ها و پریود مربوطه. اگه مردها پریود می‌شدن زمین و زمان رو از درد به هم می‌دوختن.
Tina

حجم

۳۱۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۳۱۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد