گر همین است خطایم که تو را دارم دوست
بعد از این بیشتر از پیش خطا خواهم کرد!
ترنج
برای هر کاری فردایی هست و همین فرداها کارها را خراب میکنند.
وحید
فیمنیستترین زنها هم وقتی میخواهند با مردسالاری مبارزه کنند شکل و شمایل مردانه به خود میگیرند. غیر این است که ادای مردها را درمیآورند و دوست دارند مثل مردها باشند؟
ترنج
ـ همیشه نگاهی رو باور داشته باش که وقتی از اون دور میشی منتظرت میمونه....
وحید
خانمحسامی هم فقط یکبار، دقیقاً یکبار، به صادق میگوید: «تقلب شده حتماً.» و او آرزو میکند که ای کاش اندازه همین خانم به همه حرفهای درست و غلط خودش اطمینان داشت. ثبات میدهد به آدم. آرامش میدهد به آدم. آرامش غلط بهتر از شک درست است. این اگر و مگر و شاید آدم را میکشد. پیر میکند آدم را. میشکند آدم را. با آرامش غلط نهایتش این است که الاغ به دنیا آمدی گاو از دنیا میروی. همین.
Ketabkhoram
عوام را شاید بشود راهنمایی کرد ولی با این روشنفکری مدعی خدایی چه میشود کرد؟ هیچ. زمین شده دهکده همین خدایان. اگر از سریر کبریایی خودشان یکی دو پله پایین بیایند شاید بشود کاری کرد. نمیآیند. هرگز نمیآیند. جز خودشان هیچکس را داخل آدم حساب نمیکنند.
ترنج
سالهاست که دیگر از هر چه فوتبال بدش میآید. آبی و قرمز هم ندارد. فوتبال پولکی دیگر رنگ و بوی هنر عشقبازی با توپ گرد را ندارد. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
ترنج
پیرمرد کلمهای است که صادق را بیشتر یاد دکترمصدق میاندازد. یک پیرمرد معمایی. شعار مردمی میدهد و مجلس را که نماد مردمیبودن است منحل میکند. به کاشانی که به او هشدار میدهد نسبت به وقوع کودتا، جواب سربالا میدهد.
ترنج
دستش میلرزید هماهنگ با سرش. رقصی ناخواسته با ضرب آهنگی بیصدا از پنجه روزگارِ رفته.
ترنج