بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان | صفحه ۲۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۵از ۱۳۰۳ رأی
۴٫۵
(۱۳۰۳)
دیگر نمی‌خواهم سینه‌ام را از این هوا پر کنم. می‌خواهم گریه کنم. می‌خواهم آنقدر اشک بریزم تا این بغض سنگین که این‌بار نه در گلویم، که در قلبم احساس می‌شود، آرام شود.
ماهرخ
ـ پدرم همیشه میگه اگر زمانی احساس کردی تو زندگی مشکلی نداری و همه‌چیز داره به خوبی پیش میره، بدون که داری در مسیر اشتباه حرکت می‌کنی.
^-*شادی مرتضوی*-^
ـ در هوای سرد پاییز زیر شاخه‌های بلند بید چون خاطرات سبز دیروز فردای روشن‌مان از نو نوشته می‌شود در شب تاریک مهرگان زیر درخشش پنهان ماه چون دانه‌های سرخ انار روح زیبایمان در هم آمیخته می‌شود
معمای عشق♡ (ℬ•ℳ)
آرام می‌گوید: ـ من می‌خوامت.
Asa
ـ اگر باختید، شمشیرزنی رو کنار بذارید.
Asa
فقط شما نیستید که احساس تنهایی می‌کنید. همهٔ آدم‌ها تنهان. دوستان و اطرافیان‌مون فقط باعث میشن این تنهایی رو برای مدت کوتاهی فراموش کنیم.
Asa
ولی ما داریم چیزی رو پس می‌گیریم که زمانی مال ما بوده.
Asa
همیشه همان‌قدر که از او می‌ترسم، دوستش دارم و نگرانش هستم.
Asa
پایان مهرگان باقی داستان را در آبانگان می‌خوانیم...
💚💜F.T.M.H💜💚
ـ شما به مسیح میگید پسر خدا. ـ خب؟ ـ خدا نمی‌تونه پسری داشته باشه. ـ عیسی مسیح از زنی باکره متولد شد. روح القدس پسر خدا رو در وجود مریم قرار داد. پس مسیح با بقیه فرق می‌کنه. ـ این واقعاً مسخره است.  ـ دایانا! ـ ببخشید. نمی‌خواستم توهین کنم اما اهورامزدای ما، خیلی پاک‌تر و بزرگ‌تره. اون از جنس ما آدم‌ها نیست و نمی‌تونه فرزندی داشته باشه. ـ چرا نمی‌تونه؟ ـ برای اینکه فرزند داشتن یک نیازه. و ما که خدا رو قدرتمند مطلق می‌دونیم، باور داریم که اون بی‌نیازه. ـ خدا باید صاحب پسری می‌بود تا بتونه به وسیلهٔ اون مردم رو هدایت کنه.  ـ زرتشت هم مردم رو هدایت کرد. اما پسر خدا نبود. فرستادهٔ خدا بود. اگر قرار باشه من عیسی رو بپذیرم؛ فقط می‌تونم اون رو یک پیامبر بدونم، نه بیشتر.
Nika
مرد جوانی که به همین راحتی در اولین دیدار از تو تعریف می‌کنه، همین‌که به خودش اجازه میده این‌طور صحبت کنه، یعنی قابل‌اعتماد نیست
دلتنگِ ماه
صدایش در گوشم می‌پیچد: ـ چقدر زیبا شدی.
دلتنگِ ماه
در کتابی خوندم که چشم‌ها دریچهٔ روحن.
دلتنگِ ماه
من به خودم حق اشتباه کردن میدم. از اشتباهاتم درس می‌گیرم و دیگه خودم رو سرزنش نمی‌کنم. تعادل همین‌جاست بانو دایانا.
Azin
بانو! شما چند روزه که عجیب شدید. یا با ناراحتی به کنج اتاق نگاه می‌کنید یا به سقف می‌خندید. من رو ببخشید اما آدم‌های عادی این‌طور رفتار نمی‌کنن.
najmeh
مهرگان روز مهرورزی است، روز تحکیم دوستی و محبت. مهرگان روز شماست! شما که مهربانی را خوب می‌شناسید... مهرگان‌تان پر از مهر و شادی
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
زنان عادی بارها شادتر و راضی‌ترن. ـ اون‌ها شادن چون باور کردن راه دیگه‌ای نیست. این شرایط رو پذیرفتن چون شجاعت انتخاب آزادی رو ندارن.
arezooqeisary
حسادت نشانهٔ ضعفه. من هم ضعفی ندارم که به خاطرش به کسی حسادت کنم.
yeganeh
اهورامزدا، پروردگار یکتا را می‌ستایم.
yeganeh
ـ در هوای سرد پاییز زیر شاخه‌های بلند بید چون خاطرات سبز دیروز فردای روشن‌مان از نو نوشته می‌شود در شب تاریک مهرگان زیر درخشش پنهان ماه چون دانه‌های سرخ انار روح زیبایمان در هم آمیخته می‌شود  در پناه اهورامزدای پاک این‌بار به دستان تو چون فرهنگ جاودان ایران قدرت جهانی‌مان باز هم تکرار می‌شود
ماهرخ

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان