بریدههایی از کتاب باز هم من
۳٫۶
(۷۰)
روزی روزگاری دختری بود که در شهری کوچک و در دنیایی کوچک زندگی میکرد. این دختر بسیار خوشبخت بود یا دستکم به خودش میگفت که خوشبخت است. مثل بسیاری از دخترها، این دختر هم عاشق این بود که خود را به قیافههای جورواجور درآورد، کسی شود که واقعآ نبود.
اما مثل بسیاری از دخترها، زندگی او را ضعیفتر کرد تا اینکه، بهجای پیدا کردن چیزی که واقعآ مناسب اوست، خودش را استتار کرد، بخشهایی از وجودش که او را از دیگران متمایز میساخت، را پنهان نمود. او تا مدتها اجازه داد تا دنیا او را آزرده کند، تا اینکه به این نتیجه رسید که مطمئنتر این است که اصلا خودش نباشد.
محدثه فاطمی
«دیروز با بابا تماس گرفتم، گفت که مهم اینه که جوری نشون بدی که انگار به کارت وابسته نیستی، باشه؟ انگار که... انگار که آدم بلندپروازی هستی و یه مرد کاری تموم عیاری، ولی هر وقت که بخوای میتونی به یه شرکت دیگه هم بری، چون پیشنهاد کاری زیاد داری. اونا باید اینجوری حس کنن که اگه طَلبت رو ندن این خطر وجود داره که ممکنه بری یه جای دیگه، میفهمی چی میگم
محدثه فاطمی
«وقتی انسان کاری را که شیفتهی آن است انجام میدهد تسلای خاطر مییابد.»
لیلی مهدوی
کتابا به ما درس زندگی و مهربونی میدن؛ و اگه تو بتونی هر کتابی که دوست داری رو قرض بگیری دیگه کتاب نمیخری پس کتابخونه یک منبع حیاتیه! لوئیسا اونا با از بین بردن یک کتابخونه، یک ساختمان را نابود نمیکنن بلکه امید رو هم از بین میبرن.»
Shaghayegh
«یه لحظه هم خیال نمیکردم اونی که دلم رو میشکنه خودِ تو باشی.»
Shaghayegh
وای، لوئیسا، آدم میتونه در نتیجهی یه غرور بیجا دودستی بچسبه به درد خودش یا اینکه میتونه این غرور رو کنار بذاره و از تک تک لحظات ارزشمندی که داره لذت ببره.»
Shaghayegh
«خرد و دانش مایهی ثبات اوضاع تو خواهند بود.»
کاربر ۶۴۱۲۲۰۳
«وقتی انسان کاری را که شیفتهی آن است انجام میدهد تسلای خاطر مییابد.»
غزاله نشاط
تو تنها یک زندگی خواهی داشت
فقط حیدر امیرالمومنین است
شگفتزده بودم که دو نفر که زمانی خیلی با هم راحت بودند، حالا به سختی میتوانند کاری کنند تا یک جمله را در یک مکالمه به هم بگویند.
Shaghayegh
حجم
۴۰۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۳۶ صفحه
حجم
۴۰۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان