بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من چگونه اروین یالوم شدم | طاقچه
تصویر جلد کتاب من چگونه اروین یالوم شدم

بریده‌هایی از کتاب من چگونه اروین یالوم شدم

۴٫۱
(۸۵)
هرچه بیشتر احساس کنید که زندگی نکرده‌اید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
شراره
اینکه بدانیم خدا از آفرینش ما هدفی داشته، بسیار دلگرم‌کننده است.
phoenix
«بعضی‌ها نمی‌توانند خود را از زنجیر رها کنند، با این‌حال دوستانشان را از زنجیر رها می‌کنند.»
imaanbaashtimonfared
ایوان ایلیچ، در جایی می‌گوید: «می‌دانم که خیلی بد خواهم مُرد چون خیلی بد زندگی کرده‌ام.»
phoenix
«تاریخ، داستانی است که اتفاق افتاده است درحالی‌که داستان، تاریخی است که ممکن است اتفاق بیفتد.» این کلمات برایم تکان‌دهنده بود.
lale shafiee
در کمال تعجب و ناباوری، به‌تدریج ایمیل‌هایی از طرف دانشجویان و درمانگرها و حتی بیماران ایرانی دریافت کردم. نمی‌دانم چند جلد از کتاب‌هایم در ایران فروخته شده چون ایران تنها کشوری است که بدون اجازه و بدون رعایت کپی‌رایت کتاب‌های مرا چاپ می‌کند
آسمان
«اگر هدف ومعنای خلقتم، رسیدن به همین زندگی‌ای است که به آن رسیده‌ام، خب پس دلم می‌خواهد یک‌بار دیگر زندگی کنم.»
lale shafiee
«اینکه شما اشتباهی را مرتکب شوید مهم نیست، مهم این است که با آن اشتباه چه می‌کنید.»
محمدحسین
وابستگی‌های اول زندگی، یک عمر در ما پایدار می‌مانند
شراره
چقدر از خواندن جمله‌ای از نمایشنامۀ مکبث حیرت‌زده می‌شوم؛ آنجا که می‌گوید: «زندگی چیزی نیست جز سایه‌ای متحرک از بازیگری ناتوان که روی صحنه می‌خرامد و صحنه را می‌آراید و پرده‌ها را کنار می‌زند و بعد بدون هیچ حرف و نمایشی صحنه را ترک می‌کند.»
شراره
«خاطرات گذشته و آرزوهای آینده تنها باعث تشویش و اضطراب ما می‌شوند»
faezeh namjoo
در لحظۀ مرگ، علم به اینکه ما در این جهان به درستی زندگی کرده‌ایم، تسکین‌دهنده‌ترین همراهی است که می‌توانیم داشته باشیم.
شراره
ولی آپارتمان ما یک وحشت منحصربه‌فرد و مزمن داشت: سوسک... آن‌ها همه‌جا بودند و علیرغم اینکه مدام از حشره‌کش استفاده می‌کردیم، بازهم نابود نمی‌شدند. من به‌شدت از آن‌ها می‌ترسیدم و هنوز هم می‌ترسم. هر شب مادرم پایه‌های تخت مرا در کاسه‌های پر از آب و حتی گاهی پر از نفت قرار می‌داد تا سوسک‌ها نتوانند از آن بالا بیایند. ولی بازهم سوسک‌ها از سقف روی رختخوابم می‌افتادند. شب‌ها، که چراغ‌ها را خاموش می‌کردیم، خانه مال آن‌ها می‌شد. من صدای راه رفتنشان را روی کفپوش پلاستیکی کف آشپزخانه می‌شنیدم. شب‌ها جرئت نمی‌کردم به دستشویی بروم و درعوض از یک کوزه که کنار تختم می‌گذاشتم استفاده می‌کردم. یادم می‌آید ده ساله بودم و داشتم در نشیمن کتاب می‌خواندم که یک‌باره سوسکی درشت پرواز کرد و روی پایم نشست. (بله، سوسک‌ها پرواز می‌کنند. درست است که اغلب راه می‌روند ولی بلدند پرواز کنند!) من جیغ کشیدم و پدرم به‌سرعت خود را به طبقۀ بالا رساند و قهرمانانه با پا سوسک را له کرد. منظرۀ سوسک له‌شده بدترین چیزی بود که در عمرم دیده بودم. به سمت توالت دویدم تا بالا بیاورم.
flora
«من یک انسانم و هیچ انسانی برایم بیگانه نیست».
imaanbaashtimonfared
«خود» شما مهم‌ترین ابزاری است که در دست دارید. دربارۀ این «خود واقعی» تا آنجا که می‌توانید اطلاعات‌تان را زیاد کنید.
کاربر ۲۳۶۸۹۹۱
«با این نقشه، شما و بیمارتان هر دو برنده شده اید. اگر بیمار بداند که شما به حرف‌هایش علاقه‌مند شده‌اید و می‌خواهید از او چیزی یاد بگیرید، اعتمادبه‌نفسش بالا می‌رود و درنهایت همۀ چیزهایی را که باید در مورد بیماری او بدانید خواهید فهمید.»
yumi
باید در لحظه زندگی کنیم، فقط در زمان حال، چون خاطرات گذشته و آرزوهای آینده، تنها باعث اضطراب و تشویش ما می‌شن.
Shakiba
من همیشه دانشجویان روانپزشکی را تشویق می‌کنم که در درمان‌هایشان از نظرات شخصی خودشان هم استفاده کنند و فقط متکی به متن‌های پزشکی نباشند. «خود» شما مهم‌ترین ابزاری است که در دست دارید. دربارۀ این «خود واقعی» تا آنجا که می‌توانید اطلاعات‌تان را زیاد کنید. اجازه ندهید نقاط کور شما در درک مشکل بیمارانتان، اثر بگذارد یا بیماری‌شان را شدیدتر از آنچه هست به شما نشان بدهد.
شراره
اگر به دیگران توجه کنیم، همین اعمال دلسوزانه و سخاوتمندانه، هر محیطی را که در آن باشیم غنی‌تر و زیباتر می‌کند.
محمدحسین
تمام کتاب‌هایی که خوانده و تجربیاتی که کسب کرده‌ام، به من اهمیت چگونه زیستن را یاد داده‌اند
آسمان

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۷صفحه بعد