بریدههایی از کتاب فرعون
۴٫۸
(۱۲)
کاتب نارمر مقتدر. اولین فرعون تمام مصر، بر سر دارندهٔ هر دوتاج شمال و جنوب که تمامی سرزمینهای ما را یک کشور کرد، مسیر رودخانهٔ پرتوان نیل را تغییر داد، شهرهایی ساخت و پاپیروس را اختراع کرد تا روی آن بنویسم. فرعون باشکوه ما در شصتوسه سالگی و هنگام شکار اسب آبی درگذشت. ملکهٔ بزرگش، نیتوتپ، با پسرش دجر، جانشینانش شدند.
Ava
رودخانه: مردم مصر باستان به رود نیل فقط رودخانه میگفتند. زیرا تنها رود دنیای آنها بوده است و لزومی نمیدیدهاند اسمی بر آن بگذارند. حتی مصریان باستان، خود را هم با عنوان «زمین سیاهداران» مینامیدند که به تبعیت از خاک سیاه رودخانه بود.
•°•(TF)•°•
علاوه بر اینها، مردم نیلوفر آبی (میوهٔ درخت فراموشی) را از رودخانه جمع میکردند و ریشه و ساقهٔ آن و همچنین ریشهٔ ترد پاپیروس را میخوردند. از ادویهها و گیاهان دارویی مثل زیره، شوید، گشنیز، دارچین و رزماری برای طعم دادن به غذا و عسل، شهد انگور و خرما، شیرهٔ درخت نخل، انجیر و خرنوب نیز برای شیرین کردن استفاده میشد. غذا را روی آتش چوب و گاهی هم در تنورهای گلی کوچک میپختند.
Ava
مرغهای پرورشی کبابشده هم بود که شکم آنها را با انجیر پُر کرده بودند، بهاضافهٔ گربهماهی سرخکرده، نان خرمایی، نان عسلی، نان انجیری، تخم غاز آبپز و سفت که با سس ماست خورده میشد، لوبیای پختهشده با عسل و ادویه، اولین ساقههای پاپیروسِ فصل که آنقدر میپختند تا نرم شود و همینطور یک ظرف ترهفرنگی و کرفس و برای نوشیدن هم آب انگور و آب انار سرخ.
Ava
تاجر و مردانش امروز در میهمانخانه استراحت کرده بودند. امشب، جشنی در خور میهمانان محترم برگزار میشد و فردا هم احتمالاً یک میهمانی دیگر. فقط روز سوم بود که از کار حرف میزدند و گنجها را باز میکردند. روز چهارم، پیش از آنکه شبنم از زمین بخار شود، تاجر و همراهانش میرفتند. این هم یک رسم بود؛ از هیچ میهمانی بیش از سه روز پذیرایی نمیشد.
Ava
با خود گفت، پس اکنون من امیرم. نه، امیر نه. امیر یبو میتواند حاکم شهر خود باشد. امیر مین هم میتواند قلمرو خودش را داشته باشد. ادارهٔ هر شهری که بر آن پیروز شویم، به عهدهٔ مردمان همان شهر میشود، ولی فرماندهی تمام آنها با من خواهد بود.
من فرعون هستم؛ مرد طلایی!
کاربر ۳۶۷۰۲۳۰
امیر بودن به این معناست که بیشتر به فکر قلمرو خود باشی، نه به فکر خودت
کاربر ۳۶۷۰۲۳۰
طرز تهیه چند نوع غذای مصریان باستان
از زمان نارمر چیزی در این باره به دست نیامده است. ولی دو دستور زیر شاید غذاهایی باشد که اولین فرعون مصر میخورده است.
نان خرما: نان لواش خمیری، مخلوطی از آب با گندم یا سایر غلات و دانههاست و به شکل نان گرد و نازک پخته میشد. حداقل از چهاردههزار سال پیش که بشر از غلات استفاده کرد، پخت این نان در آن منطقه رایج بود. احتمالاً مصریان از نخستین انسانهایی بودند که نان پفکرده میخوردند. آنها در خوردن عصارهٔ جو نیز پیشقدم بودند و بنابراین مخمر نیز داشتند و نوعی گندم میکاشتند که با اضافه کردن مخمر به آن، پف میکرد (بیشتر آردها با افزودن مخمر پف نمیکنند) اگر آردی گلوتن داشته باشد، نانش پف میکند و با تولید مخمر گاز دیاکسیدکربن، حبابهای ریز گلوتن شکل میگیرد. هرچه حبابها بیشتر باشد، نان لطیفتر میشود.
ولی نان پفکردهٔ اولیه با نانی که امروزه ما میبینیم، چندان شباهتی نداشت. اگر به جمجمهٔ افراد میانسال مصر باستان بنگرید، دندانها تا نیمه، پوسیده است و بنابراین شاید در آرد نان آنها سبوس و ساقهٔ فراوان و حتی سنگ نیز بوده است.
•°•(TF)•°•
لباس
لباسها ساده بودند؛ دامنی کوتاه برای مردان و لباسی با کمربند برای زنان. (بعدها لباسها شکل پیچیدهتری یافت.) بچهها معمولاً لخت بودند و همینطور احتمالاً کارگرانی که در مزارع گلآلود کار میکردند. زیرا شستن بدن سادهتر از لباس بود. البته اطلاعی در دست نیست که آیا لباس زیر داشتهاند یا خیر. لنگ مثلثی شکل کشفشده در یکی از گورها، شاید خبر از نوعی شورت ابتدایی دارد.
بیشتر مصریان روزگار نارمر پابرهنه بودند. از صندل در موقعیتهای خاص یا وقتی زمین بسیار ناهموار بود، استفاده میشد. امیر و احتمالاً اعضای خانوادهاش افراد مخصوصی تحت عنوان «نگهدارندهٔ صندل» داشتند که صندلهای آنها را برایشان میآورد تا در صورت تمایل بپوشند.
غذا
•°•(TF)•°•
نارمر: نارمر که به منس نیز معروف است و بعدها تاریخدانان این اسم را به او دادند، یا آها (Aha) یا کتفیش (Catfish)، امیری که مصر را بهصورت قلمروی متحد درآورد، همچنین برادرش هائوک، پدرش امیر اسکورپیون و همسرش ملکه نیتوتپ، همه شخصیتهای واقعی هستند که اطلاعات کمی دربارهٔ آنها داریم. بنابر برخی نظریهها، منس، نارمر یا آها دو یا سه امیر بودند نه یک امیر، ولی بیشتر اعتقاد بر آن دارند که هر سه، نام یک امیر بوده است. زیرا مصریان باستان وقتی بر تخت جلوس میکردند، عناوین متفاوتی میگرفتند. اما همه اتفاق نظر دارند که او یا هر سه نفر آنها اولین فرعون مصر بودند.
ما دربارهٔ سالهای اول زندگی نارمر و پیش از فرعون شدن او چیزی نمیدانیم. بهنظر میرسد تمساح برای نارمر قابل احترام بوده است و حملهٔ تمساح به او ساختهٔ ذهن من است. هیچ دلیلی نیز دال بر معلول بودن فرعون (نارمر) در دست نیست.
•°•(TF)•°•
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه
قیمت:
۹۵,۶۰۰
تومان