گاه شگفتزده با خودم فکر میکنم آیا قصههایی که افراد تعریف میکنند، کمکم بر زندگی خود آنها سایه نمیاندازد و آن را بهنحوی مرموز دگرگون نمیکند. گرچه افراد از قصهها نیز میآموزند، اما منظورم این نیست. منظورم چیزی بسیار عمیقتر است. میخواهم بگویم آیا آدمیان با انتخاب قصههای مشخص نمیخواهند حوادث آنها را به زندگی خود بکشانند؟ چنانکه زندگیشان کمکم پژواک قصههایشان شود؟
Somayeh
قصهها اغلب از قصهگوها فرزانهترند.
Somayeh
گاهیکه آدم به قصهای گوش میکند ناگهان از آنچه در جهان امکان وقوع دارد، به فکری نو دست مییابد. گرچه از رسوم عجیب و غریب یا جاهای بسیار دور جهان هم میتوان خیلی چیزها یاد گرفت اما منظورم فقط آنها نیست. منظورم این است که آدم از آنچه برایش امکان وقوع دارد، میتواند به فکری تازه، بهچیزی که هرگز به آن نیندیشیده یا در زندگی واقعی ندیده، دست بیابد.
Somayeh