مشاوره ناکجاآبادی میان درمان و آموزش است. یک مشاور خوب باید از ظواهر فراتر رود و عمیقاً وارد تعارضها و انگیزههای ناخودآگاه شاگرد شود. ولی بدون یک ارتباط درمانی خاص، مرزهایی وجود دارد که مشاور نمیتواند از آنها عبور کند.
افشاری نژاد
میزان و ماهیت اضطرابی که تجربه میکنیم نه با (و یا نه تنها با) ماهیت آسیب، بلکه با معنای آسیب مشخص میشود. و معنی دقیقاً نقطهی تفاوت تن و روان است
افشاری نژاد
او تعقیب و گریز جنسی را دوست داشت، ولی از مرحلهی اولش متنفر بود: تشریفات، ریسک
افشاری نژاد
«یاد بگیر که صبر کنی، باید گفتن این مسئله برای جاستین از شنیدنش توسط تو مهمتر باشه. و اگه نمیخواد چیزی به تو بگه، باید روی این مسئله تمرکز کنی که چرا اومده تو رو ببینه، بهت پول بده و در عین حال اطلاعاتش رو از تو دور نگه داره.»
افشاری نژاد
ارنست درمانگری لجوج بود. بیشتر همکارانش او را در درمان زیادی فعال و زیادی جاهطلب تلقی میکردند. استاد مشاورش همیشه او را مؤاخذه میکرد: «اوهوی گاوچرون! آرومتر. اول زمینه رو آماده کن! تو نمیتونی مردم رو مجبور کنی که تغییر کنن.» ولی سرانجام ارنست هم مجبور شد ناامید شود.
افشاری نژاد
باید اونقدر خلاق و شجاع باشی که برای هر بیمار، یه درمان جدید درست کنی.
افشاری نژاد
میدونین! آلزایمر دو تا چیز خوب داره: یکی اینکه دوستای قدیمیت به دوستای جدیدت تبدیل میشن و دوم اینکه میتونی تخممرغ رنگیات رو پنهان کنی.»
افشاری نژاد
«میدونی! میگن هدف درمان اینه که خودت پدر و مادر خودت بشی. فکر کنم چنین چیزی رو میشه در مورد مشاوره هم گفت. هدف این جلسات مشاورهای اینه که خودت مشاور خودت بشی. خوب! ... بذار ببینیم در مورد خودت چی میدونی.»
محمود
«میدونی! میگن هدف درمان اینه که خودت پدر و مادر خودت بشی. فکر کنم چنین چیزی رو میشه در مورد مشاوره هم گفت. هدف این جلسات مشاورهای اینه که خودت مشاور خودت بشی. خوب! ... بذار ببینیم در مورد خودت چی میدونی.»
محمود