بریدههایی از کتاب ذهن و بازار
۴٫۲
(۴۵)
کلیسایی که دغدغهاش جمعآوری عُشریهٔ مذهبی از زمین بود یهودیان را از پیشهٔ زمینداری کنار گذاشت، زیرا اگر یهودیان صاحب زمین میشدند عُشریهای هم برای کلیسا در کار نمیبود. رشد اصناف در اواخر قرون وسطا باعث شد یهودیان، بهواسطهٔ سیاستهای انحصارگرایانهای که عضویت در اصناف را به مسیحیان محدود کرده بود، از حِرَف و صنایع نیز بیرون رانده شوند. ناامن شدن اقامتگاههای یهودی، به دلیل اتکای آنها به صِرف مدارای اشراف و پادشاهان مسیحی، باعث شد که یهودیان به داراییهای منقول، بهویژه جواهرات و فلزات گرانبها، جذب شوند، یعنی آن نوع از دارایی که میتوانست بهآسانی پنهان و منتقل شود.
someone
«اگر تنها یک مذهب در انگلستان بود خطر استبداد وجود میداشت، اگر تعدادشان دوتا بود آنها گلوی هم را میدریدند، اما اکنون تعداد آنها سیتاست و با یکدیگر در صلح و صفا زندگی میکنند»
جستجوگر
«اگر کسی زیان نکند، کسی دیگر سود نخواهد برد.» این تلقی از ثروت هر چند یگانه دیدگاه قابل تصور برای مسیحیان نبود اما به عنوان دیدگاه غالبِ آنان باقی ماند.
someone
آرنولد بارها این تجربه را داشت که از مدارسی بازدید و بازرسی میکرد که در آنها دانشآموزان کوهی از اطلاعات و حساب را بلعیده بودند اما فاقد هرگونه توانایی تحلیلی و بهکلی ناتوان از فهم نثر یا شعر پیچیده بودند. به آنان فکر کردن را نیاموخته بودند، بلکه یاد داده بودند که چگونه خود را به سرعت برای امتحان آماده کنند.
Travis
«بهیقین، هیچ جامعهای که اکثریت عظیمی از اعضایش فقیر و درمانده باشند نمیتواند سالم و سعادتمند باشد. در ضمن، این عین انصاف و عدالت است که کسانی که خوراک و پوشاک و مسکن کل جامعه را تأمین میکنند باید چنان سهمی از محصول کار خود داشته باشند که خود نیز بتوانند بهنحوی منصفانه بخورند و بپوشند و سقفی بالای سر خود داشته باشند.»
Travis
انقلابی که مارکس آرزویش را داشت و آن را پیشبینی کرده بود به دلیل عواملی که مارکس نادیده گرفته بود هرچند بعضی از آنها جلوی چشم او ظاهر شده بودند در اروپای غربی به وقوع نپیوست. مهمترینِ این عوامل توانایی فزایندهٔ نظام سرمایهداری در بهبود وضع اقتصادی طبقات کارگر، به یمن پیشرفت فناوری و رشد اقتصادی، بود.
Travis
انقلاب کمونیستی در زمان حیات مارکس، یا در طول سی سال پس از مرگ او، به وقوع نپیوست. و زمانی هم که به وقوع پیوست نه در اقتصادهای سرمایهداریِ پیشرفته، بلکه در جوامع عمدتاً روستاییای بود که مراحل ابتدایی صنعتی شدن را تجربه میکردند برجستهتر از همه، در روسیه و چین.
Travis
بنا به ادعای ولتر، شور و حرارت مذهبی منشأ اصلی اختلاف است، امری که در بهترین حالت به بیعدالتی میانجامد و در بدترین حالت به جنگ داخلی.
طلا در مس
کارل مارکس (۱۸۸۳-۱۸۱۸) و دوست و همکارش، فریدریش انگلس (۱۸۹۵-۱۸۲۰)، را باید شناختهشدهترین منتقدان بازار دانست. ما امروز معروفیت و فراگیری اصطلاح «کاپیتالیسم» را مرهون آنهاییم، اصطلاحی که مترادفی است برای آنچه اسمیت «جامعهٔ تجاری» و هگل «جامعهٔ مدنی» مینامید. مارکس و انگلس به نفس استفاده از اصطلاح «کاپیتالیسم» اعتراض داشتند و آن را از اساس تحقیرآمیز میدانستند، و این در حالی است که بسیاری از متفکران به این قبیل جوامع، جوامع سرمایهداری، نگاه تأییدآمیزتری داشتند. در هر صورت، همانگونه که خواهیم دید، قصد آن بود که این اصطلاحْ تحقیرآمیز باشد. اما، مثل بسیاری از برچسبهایی که در جدلهای سیاسی متولد شدهاند، این اصطلاح هم از سرچشمههای خود دور شد و در نهایت مورد استفادهٔ کسانی قرار گرفت که منکر تداعیهای ناخوشایند آن بودند. شاید تاریخ انقضای مارکسیسم بهعنوان جریانی سیاسی گذشته باشد، اما احتمال نمیرود که جذابیت آن بهعنوان منبعی برای تحلیل و نقدِ بازار بهتمامی از بین رفته باشد. دلیل این امر آن است که مارکسیسم، از نخستین روزهای خود، جاذبهای دوگانه داشته است.
esrafil aslani
نقشِ ویژهٔ یهودیان بهعنوان وامدهندگان پول از یک سو آنان را به عصای دست مراجع قدرت سیاسی، که با آنان مدارا و از آنان محافظت میکردند، تبدیل کرده بود و از سوی دیگر انزجار بخشهایی از جماعت مسیحی را نسبت به آنان برانگیخته بود. یهودیان غالباً نیازهای اقتصادی، بهویژه نیازهای اقتصادی پادشاهان، را برآورده میکردند، پادشاهانی که یهودیان برایشان، منغیرمستقیم، تحصیلداران مالیاتی بودند.
someone
حجم
۹۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۳۹ صفحه
حجم
۹۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۳۹ صفحه
قیمت:
۲۰۸,۰۰۰
تومان