بریدههایی از کتاب مانیفست یک فمینیست در پانزده پیشنهاد
نویسنده:چیماماندا انگوزی آدیشی
مترجم:فاطمه باغستانی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۴۱۲ رأی
۴٫۲
(۴۱۲)
«به دخترت خواندن بیاموز.» به او یاد بده که عاشق کتاب باشد. بهترین روش برای کتابخوان شدن او این است که تو را در آن حال ببیند. وقتی تو مشغول خواندن باشی، درک میکند که خواندن ارزشمند است، حتی اگر او به مدرسه نرود و فقط کتاب بخواند، قول میدهم داناتر از کودکی شود که تحت محدودیتهای آموزشوپرورش، درس و کتاب میخواند. کتابها به او کمک میکنند تا دنیا را بهتر بشناسد و آن را به چالش بکشد، به او کمک میکنند تا خودش را بهتر بیان کند و راحتتر بتواند رسالت آیندهٔ خویش را انتخاب کند.
Astronaut
عبارت «چون تو دختر هستی»، هرگز دلیلی برای هیچچیزی نیست؛ هیچچیزی!
!mim
اما حقیقتی تلخ وجود دارد: دنیای ما پر از مردان و زنانی است که زنان قدرتمند را دوست ندارند.
~نگار
همیشه به دخترها یاد میدهیم که دوستداشتنی باشند، خوب باشند و در یک کلام قلابی باشند، ولی به پسرها چنین چیزهایی را نمیآموزیم؛ این خطرناک است. بسیاری از متجاوزان جنسی روی همین مسئله تکیه میکنند. بسیاری از دختران ما پس از آنکه به آنها تجاوز میشود، ساکت میمانند، زیرا میخواهند خوب و دوستداشتنی باقی بمانند.
banoo
«به او یاد بده که دوستداشتنی بودن را فراموش کند.» وظیفهٔ او این نیست که خودش را دوستداشتنی کند، بلکه وظیفه دارد که خودِ خودش باشد؛ خودی که صادق است و نسبت به مساوات همهٔ انسانها حساس است
banoo
«هرگز برای کار کردن از کسی عذرخواهی نکن. تو آنچه انجام میدهی دوست داری و دوست داشتنِ آنچه انجام میدهی، بزرگترین هدیه برای فرزندت است.»
haninazari
«از خطر آنچه فمینیسم مشروط نامیده میشود، آگاه باش.» منظور از فمینیسم مشروط، برابری حقوق زن و مرد تحت شرایطی خاص است. لطفاً این ایده را بهطور کامل رد کن، زیرا کمعمق، سطحی و محکوم به شکست است. فمینیست بودن مثل باردار بودن است. تو یا باردار هستی یا نیستی. یا به برابری حقوق زن و مرد ایمان داری یا نداری.
فمینیسم مشروط از استعارههایی اینچنینی بهره میگیرد که «مرد سَر است و زن گردن.» یا «مرد راننده است، اما زن در صندلی جلو مینشیند.» بدترین قسمت این مفهوم آن است که مردان را بهطور غریزی جنس برتر معرفی میکند، اما تأکید میکند که مردها باید با زنان خوشرفتار باشند. هرگز! هرگز! حالِ خوب یک زن به اساس و پایهای محکمتر از خیرخواهی نیاز دارد.
وحید
به او یاد بده که هرگز تجربهها و معیارهای خود را جهانی نکند. به او بیاموز که معیارها و استانداردهایش فقط مختص خودش هستند و به فرد دیگری تعلق ندارند. این تنها شکل فروتنی است: درک این حقیقت که تفاوت امری طبیعی است.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
او باید بداند و بفهمد که انسانها مسیرهای متفاوتی را برمیگزینند و تا زمانی که این مسیرها به کسی صدمه نمیزنند، باید به آنها احترام گذاشت.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
«به دخترت خواندن بیاموز.» به او یاد بده که عاشق کتاب باشد. بهترین روش برای کتابخوان شدن او این است که تو را در آن حال ببیند. وقتی تو مشغول خواندن باشی، درک میکند که خواندن ارزشمند است، حتی اگر او به مدرسه نرود و فقط کتاب بخواند، قول میدهم داناتر از کودکی شود که تحت محدودیتهای آموزشوپرورش، درس و کتاب میخواند. کتابها به او کمک میکنند تا دنیا را بهتر بشناسد و آن را به چالش بکشد، به او کمک میکنند تا خودش را بهتر بیان کند و راحتتر بتواند رسالت آیندهٔ خویش را انتخاب کند. فرقی نمیکند که بخواهد سرآشپز، دانشمند یا خواننده شود. او میتواند از مهارتهایی که کتابها به او میدهند، بهره گیرد. منظورم کتابهای درسی نیست، بلکه کتابهای تاریخ، رمان و خودزندگینامههاست. اگر لازم شد به او باج بده، رشوه بده، پاداش بده تا کتاب بخواند. او را تشویق کن تا کتاب بخواند.
Fatima
به او نشان بده که نیازی ندارد همه دوستش داشته باشند. به او بگو که اگر کسی او را دوست نداشت، حتماً شخص دیگری پیدا میشود که او را دوست داشته باشد.
نسترن
به او بیاموزی که به انسانها بر اساس اندازهٔ کیفِ پول و حساببانکیشان احترام نگذارد.
نسترن
یک بار از یک سیاستمدار آمریکایی شنیدم که در سخنرانیهایش از زنان حمایت میکرد و میگفت: «زنان باید قهرمان شوند.» این جمله احساس همگان را برانگیخته بود. به دخترت بگو که زنان نیازی به قهرمان شدن ندارند، بلکه باید بهعنوان یک انسانِ دارای حقوق مساوی، پذیرفته شوند. این دست جملات، تهمایهای از دلسوزی برای زنان دارند. این جملات از نظر من بیشتر از آنکه به حقوق زنان اشاره کنند، به گونهای بر جوانمردی مردی که جمله را گفته است، اشاره دارند و اساس فکری این جوانمردی این است که زنان ضعیف هستند و باید از آنها حمایت کرد.
Nika
یادم هست یک بار گفت: «با اینکه باور عموم این است که پدرم در خانهٔ ما همهکاره است، این مادرم است که در پشتصحنه همهچیز را مدیریت میکند.» او فکر میکرد با این جمله، جنسیتگرایی را رد میکند، درصورتیکه برعکس، این جمله پر از تبعیض جنسیتی است. سؤال این است: «چرا پشتصحنه؟» اگر زنی قدرت دارد، پس چرا باید آن را پنهان کند و پشتصحنه بایستد؟
اما حقیقتی تلخ وجود دارد: دنیای ما پر از مردان و زنانی است که زنان قدرتمند را دوست ندارند. انگار همگی شرطی شدهایم که قدرت را با مردانگی پیوند دهیم، بهطوریکه زن قدرتمند را یک پدیدهٔ غیرطبیعی بدانیم و وقتی میشنویم که زنی قدرتمند است، او را بازجویی میکنیم. میپرسیم: «آیا او متواضع است؟ آیا لبخند میزند؟ گستاخ نیست؟ به خانه و زندگیاش نیز میرسد؟» این سؤالها را هرگز در مورد مردهای قدرتمند نمیپرسیم و این نشان میدهد که اینهمه شگفتی و ناراحتی ربطی به قدرت داشتن آن زن ندارد، بلکه به زن بودن او وابسته است.
Nika
نسبت به کاری که انجام میدهی، هر کسی عقیده و نظری دارد، اما آنچه اهمیت دارد کاری است که تو دوست داری برای خودت انجام دهی و یادت باشد قرار نیست همان کاری را انجام دهی که خوشایند دیگران است.
Hadise Zare
دنیای ما پر از مردان و زنانی است که زنان قدرتمند را دوست ندارند. انگار همگی شرطی شدهایم که قدرت را با مردانگی پیوند دهیم، بهطوریکه زن قدرتمند را یک پدیدهٔ غیرطبیعی بدانیم و وقتی میشنویم که زنی قدرتمند است، او را بازجویی میکنیم. میپرسیم: «آیا او متواضع است؟ آیا لبخند میزند؟ گستاخ نیست؟ به خانه و زندگیاش نیز میرسد؟» این سؤالها را هرگز در مورد مردهای قدرتمند نمیپرسیم و این نشان میدهد که اینهمه شگفتی و ناراحتی ربطی به قدرت داشتن آن زن ندارد، بلکه به زن بودن او وابسته است. همواره زنان قدرتمند را افراطیتر از مردان قدرتمند قضاوت میکنیم و این حاصل همان فمینیسمگرایی مشروط است.
Hadis
با او از رابطهٔ جنسی حرف بزن. شاید کمی سخت باشد، اما ضرورت دارد.
سمیناری را که در کلاس سوم راهنمایی برای ما گذاشتند، به یاد داری؟ قرار بود در مورد رابطهٔ جنسی چیزهایی به ما بیاموزند، اما بیشترین چیزی که به ما گفتند تهدیدهایی از جانب پسران بود که در نهایت با بارداری و بیآبرویی ما دخترها به پایان میرسید. یادم میآید که آن سالن و آن همایش پر از شرمندگی بود؛ یک حس خجالت ناخوشایند. شاید اگر در این همایش کمی به ما دربارهٔ بدن خویش و تغییرات دوران بلوغ آگاهی میدادند، یاد میگرفتیم که چطور از حریم خصوصی خویش مراقبت کنیم. پس کاری کن که دخترت به جای احساس ترس، حس خودارزشمندی و آگاهی داشته باشد.
مری و راه های نرفته اش
وقتی هیلاری کلینتون برای ریاستجمهوری آمریکا مبارزه میکرد، اولین نمایهٔ حساب توییتر او کلمهٔ «همسر» بود، اما اولین نمایهٔ حساب توییتر بیل کلینتون، «بنیانگذار» است. به همین دلیل مِهری خاص به اندکمردانی دارم که شوهربودن را اولین نمایهٔ خود میدانند. میدانید با اینکه مرد خودش را شوهر معرفی نمیکند، زن خودش را همسر معرفی میکند و هیچکس نیز متعجب نمیشود. دلیلش این است که این چیزها در دنیای امروز ما بسیار رایج شدهاند. دنیای ما نقش همسری و مادری یک زن را بیش از هر چیز دیگر ارج مینهد.
مری و راه های نرفته اش
«به دخترت خواندن بیاموز.» به او یاد بده که عاشق کتاب باشد. بهترین روش برای کتابخوان شدن او این است که تو را در آن حال ببیند. وقتی تو مشغول خواندن باشی، درک میکند که خواندن ارزشمند است، حتی اگر او به مدرسه نرود و فقط کتاب بخواند، قول میدهم داناتر از کودکی شود که تحت محدودیتهای آموزشوپرورش، درس و کتاب میخواند.
مری و راه های نرفته اش
حقیقتی تلخ وجود دارد: دنیای ما پر از مردان و زنانی است که زنان قدرتمند را دوست ندارند. انگار همگی شرطی شدهایم که قدرت را با مردانگی پیوند دهیم، بهطوریکه زن قدرتمند را یک پدیدهٔ غیرطبیعی بدانیم و وقتی میشنویم که زنی قدرتمند است، او را بازجویی میکنیم. میپرسیم: «آیا او متواضع است؟ آیا لبخند میزند؟ گستاخ نیست؟ به خانه و زندگیاش نیز میرسد؟» این سؤالها را هرگز در مورد مردهای قدرتمند نمیپرسیم و این نشان میدهد که اینهمه شگفتی و ناراحتی ربطی به قدرت داشتن آن زن ندارد، بلکه به زن بودن او وابسته است. همواره زنان قدرتمند را افراطیتر از مردان قدرتمند قضاوت میکنیم و این حاصل همان فمینیسمگرایی مشروط است.
مری و راه های نرفته اش
حجم
۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
قیمت:
۱۹,۵۰۰
۱۳,۶۵۰۳۰%
تومان