بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مانیفست یک فمینیست در پانزده پیشنهاد | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مانیفست یک فمینیست در پانزده پیشنهاد

بریده‌هایی از کتاب مانیفست یک فمینیست در پانزده پیشنهاد

۴٫۲
(۴۱۲)
لطفاً دخترت را قبل از هر چیز، یک انسان بدان. او را دختری با ویژگی‌های معین در نظر نگیر. ضعف‌ها و قوت‌های او را به‌عنوان یک انسان ببین. او را بر مقیاس بهترین نسخهٔ خودش ارزیابی کن.
مری و راه های نرفته اش
دختربچه یک هلی‌کوپتر اسباب‌بازی دید، یکی از همان‌هایی که با کنترل از راه دور پرواز می‌کنند. دختربچه حسابی جذب این اسباب‌بازی شده بود و ملتمسانه از مادرش خواهش کرد تا آن را برایش بخرد، اما مادر گفت: «نه، تو عروسک‌هایت را داری.» دختر در جواب گفت: «مامان، یعنی من فقط باید با عروسک‌هایم بازی کنم؟» هرگز این ماجرا را فراموش نمی‌کنم، البته به مادرش حق می‌دادم. او به‌خوبی با ایدهٔ نقش‌های جنسیتی کنار آمده بود. او پذیرفته بود که دخترها با عروسک و پسرها با هلی‌کوپتر بازی می‌کنند. اکنون مشتاقانه از خود می‌پرسم که اگر مادر این دختربچه این تصور را داشت که شاید دخترش در آینده مهندسی تأثیرگذار شود،
مری و راه های نرفته اش
نمی‌دانم این کدام بازاریاب باهوشی بوده که این تقسیم‌بندی صورتی ـ آبی را ابداع کرده است. البته یک بخش دیگر هم در این فروشگاه معروف دیده می‌شد و آن بخش «بدون جنسیت» بود که لباس‌هایی به رنگ مردهٔ خاکستری و طوسی داشت. به‌نظرم «بدون جنسیت»، عبارتی احمقانه است، زیرا اساس فکری آن این است که آبی مخصوص پسرها و صورتی مخصوص دخترهاست. چرا لباس‌ها را بر اساس سن تقسیم‌بندی نکنیم و در هر قسمت تمام رنگ‌ها را نگذاریم؟ مگر بدن نوزادان پسر و دختر چقدر با هم متفاوت است؟
مری و راه های نرفته اش
خنده‌دار است که در این روزگار هنوز دست‌پخت خوب و آشپزی کردن را تستی برای ازدواج خانم‌ها می‌دانیم. دانش آشپزی از قبل در رحم خانم‌ها کار گذاشته نشده است؛ آشپزی یاد گرفته می‌شود. آشپزی نیز مانند بیشتر کارهای خانه‌داری مهارتی برای زندگی بهتر است که هم مردان و هم زنان بهتر است آن را بیاموزند، البته هم مردان و هم زنان می‌توانند از یادگیری این مهارت طفره بروند.
مری و راه های نرفته اش
وقتی ما زن‌ها می‌گوییم که پدرها کمک می‌کنند، ناخواسته این پیام را منتقل می‌کنیم که مراقبت از کودک در قلمرو زنان است که برخی از پدرها با شجاعت وارد آن می‌شوند؛ اما این‌طور نیست. تصور کن چند آدم شادتر، باثبات‌تر و تأثیرگذارتر روی کرهٔ زمین وجود داشت فقط و فقط اگر پدرانشان در کودکیِ آن‌ها حضوری فعال داشتند؟ و هرگز نگو که شوهرم، از دخترم پرستاری می‌کند. پرستاران کودک افرادی هستند که به‌واسطهٔ شغلشان این کار را انجام می‌دهند، پس کودک، اولویت یا مسئولیت مهم آن‌ها نیست.
مری و راه های نرفته اش
شاید فکر کنی که شوهرت آن‌طور که باید نمی‌تواند دخترت را حمام کند یا شاید نتواند آن‌طور که باید لباس‌های او را عوض کند. خُب که چه؟ چه اتفاق خیلی بدی خواهد افتاد؟ مطمئن باش اگر دخترت در دستان پدرش باشد، نمی‌میرد. واقعیت این است که پدرش او را دوست دارد. برای دخترت هم خوب است که گاهی پدرش از او نگهداری و مراقبت کند. پس دست از کمال‌گرایی بردار و حس وظیفه‌شناسی افراطی را کنار بگذار
مری و راه های نرفته اش
«با هم انجام دهید.» یادت هست دبستان که بودیم، یاد گرفتیم که فعل، عملِ انجام دادن است؟ خوب بگذار این‌طور بگویم که پدر نیز مانند مادر، فعل است. شوهرت، چودی، باید هر آنچه را بیولوژی به او اجازه می‌دهد، انجام دهد و هر دو خوب می‌دانیم که بیولوژی مردان هر کاری جز زایمان و شیر دادن را مجاز کرده است. گاهی مادرها آن‌قدر خود را درگیر انجام دادن همهٔ کارها می‌کنند که خود بی‌آنکه بدانند در کاهش مسئولیت‌های مرد خانه همدست می‌شوند.
مری و راه های نرفته اش
بگذار راحت بگویم که مردم برای توجیه کارها و عقاید خودشان آگاهانه کلمهٔ سنت را به بازی می‌گیرند تا به خواسته‌هایشان برسند.
مری و راه های نرفته اش
نسبت به کاری که انجام می‌دهی، هر کسی عقیده و نظری دارد، اما آنچه اهمیت دارد کاری است که تو دوست داری برای خودت انجام دهی و یادت باشد قرار نیست همان کاری را انجام دهی که خوشایند دیگران است. لطف کن و این عقیده را که مادری‌کردن با کارکردن منافات دارد، ببوس و دور بینداز.
مری و راه های نرفته اش
یک بار یکی از روزنامه‌نگاران پیش‌کسوت آمریکایی، به نام مارلین سَندرز به‌عنوان اولین زن گزارشگر جنگ ویتنام و کسی که فرزند پسری داشت، به گزارشگر جوان‌تری چنین توصیه کرد: «هرگز برای کار کردن از کسی عذرخواهی نکن. تو آنچه انجام می‌دهی دوست داری و دوست داشتنِ آنچه انجام می‌دهی، بزرگ‌ترین هدیه برای فرزندت است.»
مری و راه های نرفته اش
به او نشان بده که نیازی ندارد همه دوستش داشته باشند. به او بگو که اگر کسی او را دوست نداشت، حتماً شخص دیگری پیدا می‌شود که او را دوست داشته باشد.
SaNaZ
انگار همگی شرطی شده‌ایم که قدرت را با مردانگی پیوند دهیم، به‌طوری‌که زن قدرتمند را یک پدیدهٔ غیرطبیعی بدانیم و وقتی می‌شنویم که زنی قدرتمند است، او را بازجویی می‌کنیم. می‌پرسیم: «آیا او متواضع است؟ آیا لبخند می‌زند؟ گستاخ نیست؟ به خانه و زندگی‌اش نیز می‌رسد؟» این سؤال‌ها را هرگز در مورد مردهای قدرتمند نمی‌پرسیم و این نشان می‌دهد که این‌همه شگفتی و ناراحتی ربطی به قدرت داشتن آن زن ندارد، بلکه به زن بودن او وابسته است.
SaNaZ
وقتی دیگران، دختربچه‌ای را پرنسس صدا می‌زنند، نیت بدی ندارند اما «پرنسس» پر از پیش‌فرض است. پرنسس تداعی‌کنندهٔ ظرافت و شکنندگی دخترانه است و دختری را القا می‌کند که دیگران باید به او خدمت کنند. او ترجیح می‌دهد که دخترش را «ستاره»، یا «فرشته» صدا بزند. پس چیزهایی را که دوست نداری به دخترت بگویی، برای خودت روشن کن و بدان هر آنچه به دخترت می‌گویی، مهم است. تو با کلمات خود به او یاد می‌دهی که باید به چه چیز ارزش بگذارد.
lala.und.sophie
به دخترت یاد بده هرگز جملات مسخره‌ای مثل این جمله را که «پول من، مال من است و پول او مال هر دو ماست»، به زبان نیاورد. این جملات غیرمنطقی و خطرناک‌اند. داشتن چنین نگرشی به این معناست که ایده‌های آسیب‌زنندهٔ دیگری نیز در راه‌اند. به او یاد بده که در صورت نیاز، در تأمین معاش به همسرش کمک کند. در یک رابطهٔ سالم، هر دو نفر اگر توان تأمین معاش داشته باشند، باید همکاری کنند.
flora
به او یاد بده که عشق فقط دادنی نیست، بلکه گرفتنی است. این موضوع خیلی مهم است، زیرا ما مادرها از همان روز اول به دخترانمان سرنخ‌هایی می‌دهیم که به آن‌ها یاد می‌دهد بخش بزرگی از عشق این است که خودشان را فدا کنند، اما به پسرها چنین چیزی را نمی‌آموزیم. به او یاد بده که همان‌قدر که باید عاطفه و عشق بدهد، باید عشق و عاطفه نیز بگیرد.
flora
حواست باشد که وقتی عشق درِ خانه‌اش را زد، آگاه شوی، و تنها راه برای این کار این است که به او زبانی یاد دهی که نه‌تنها در مورد رابطهٔ جنسی، بلکه در مورد عشق نیز با تو هم‌کلام شود. نمی‌خواهم شعار دهم که با او رفیق باش، بلکه می‌خواهم بگویم مادری باش که در مورد همه‌چیز با او صحبت می‌کنی.
flora
هرگز جنسیت را با شرمندگی پیوند نده. آن‌قدر بر بکارت تأکید نکن که اگر دخترت مورد سوءاستفاده قرار گرفت، آن را از تو پنهان کند. به او یاد بده که داشتن بیولوژی زنانه، شرمندگی ندارد. به او بیاموز که بلوغ و قاعدگی مرحله‌ای طبیعی در رشد است و خجالت ندارد. برایش روشن کن که اگر قاعدگی نبود، هیچ نژادی از انسان روی زمین حضور نداشت. به او بگو شاید از نظر برخی خون قاعدگی نجس باشد اما همین مرحلهٔ طبیعی است که از یک زن، مادر می‌سازد و مادر مقدس‌ترین واژهٔ دنیاست. برایش بگو که اگر این دوران نبود، هیچ انسانی در این دنیا نفس نمی‌کشید.
flora
به او بگو بهتر است تا قبل از بزرگ‌شدن و فهمیدن تعهداتش وارد هیچ رابطه صمیمانه‌ای نشود.
flora
به او یاد بده که «نه» گفتن، زمانی که حس می‌کند باید «نه» بگوید، نشانهٔ ضعف نیست، بلکه نشانهٔ قدرت و افتخار است.
flora
به دخترت بیاموز که ویژگی‌های زیست‌شناختی زنان و مردان موضوعی جالب و جذاب است، ولی هرگز نباید آن را به‌عنوان توجیهی برای هنجارهای اجتماعی بپذیرد. ازآنجایی‌که هنجارهای اجتماعی را ما انسان‌ها خلق کرده‌ایم، پس هیچ عرفی وجود ندارد که قابل‌تغییر نباشد.
flora

حجم

۴۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۴۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۰۰
۱۳,۶۵۰
۳۰%
تومان