بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نهج البلاغه موضوعی (کتاب دوازدهم؛ سبک زندگی ۱) | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نهج البلاغه موضوعی (کتاب دوازدهم؛ سبک زندگی ۱)

بریده‌هایی از کتاب نهج البلاغه موضوعی (کتاب دوازدهم؛ سبک زندگی ۱)

۳٫۹
(۹)
بدانید که آرزوی دراز، اندیشه را تباه کند و یاد خدا را از دل برَد. پس آرزوهای رؤیایی را دروغ دانید، که فریب است و کسی که آن را پذیرد فریب خورده است.
M Gh
چهار عامل ایمان، خرد و خردورزی، دانش و آگاهی و پیرو آن عمل صالح عوامل تضمین‌کننده سعادت انسان‌ها و پیرو آن بالندگی اجتماعی است
M Gh
حکمت ۶ ارزش صدقه ...و صدقه داروی بهبود و شفاست...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
اقسام روزی بر دو گونه است بدان- ای عزیز فرزندم- که روزی بر دو گونه است: آن که تو در تلاش آنی، و آن که در جستجوی تو است که اگر به سویش دست نیاری خود به دامنت ریزد. چه زشت است فروتنی به هنگام نیازمندی، و بی‌مهری و بی‌وفایی به وقت بی‌نیازی دنیا آنگاه به کام تو است که جایگاه کرامت خویش را بسازی. چنانچه از «دست داده‌هایت» تو را به جزع و فزع کشد، پس بر «دست ناورده‌هایت» نیز جزع کن. امور دنیا و زیست همسان است و بر محور «تکرار تاریخ» می‌گردد، پس «گذشته»، چراغ راه «آینده» است... (فرزندم!) کار همراه با پاکدامنی، به مراتب برتر از توانگری همراه با گناه آلودگی است...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
نامه‌ها نامه ۲۱ پرهیز از زیاده‌روی و دعوت به انفاق از زیاده‌روی بپرهیز و میانه‌روی پیشه کن. امروز به فکر فردایت باش. از مال به قدر نیازت نگه دار و آنچه افزون آید، پیشاپیش برای روزی که بدان نیازمند گردی، روانه دار... آیا در حالی که، خود در ناز و نعمت فرو رفته‌ای و آن را از ناتوانان و بیوه زنان دریغ می‌داری، طمع در آن بسته‌ای که ثواب صدقه‌دهندگانت دهند آدمی به آنچه پیشاپیش فرستاده، پاداش بیند و بر سر آن رود که از پیش روانه داشته. والسلام
من زنده ام و غزل فکر میکنم
بدبخت کیست؟ ...همانا بدبخت کسی است که از منافع دانش و تجربه‌ای که به او داده شده است محروم گردد...
R.R
همبستگی ایمان و دریافت امامت ...ای مردم حقیقت امر ما سخت است و بر مردم سخت آید. کسی آن را نتواند برداشت مگر بنده مؤمنی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده است و حدیث ما را فرا نگیرد جز سینه‌های امین و خردهای استوار...
Hadith
هیچ کار و حرکتی نیست مگر این که تو در آن محتاج شناخت و معرفتی.
joe more
حکمت ۶۴ همواره بخشنده باش هر چند کم باشد از بخشش اندک شرم مدار، که نومید ساختن اندک‌تر از آن است.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
گنج‌ور دیگران مباش (فرزندم!)... برای زندگی خویش بکوش و گنجور دیگران مباش...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
کمک و دستگیری بدان که راهی دراز و رنجی توانفرسا در پیش داری و در آن، از دو چیز بی‌نیاز نیستی: نخست جستجوی بهترین و نزدیکترین راه، و دو دیگر رهتوشه‌ای که سبکبار به منزل رسی، پس بیش از توان برمدار که سنگینیش زمینگیرت کند. امّا اگر درویشی یافتی که بارت را تا رستخیز بر دوش کشد و در فردای قیامت که بدان نیازمندی در اختیارت گذارد، از این فرصت سود جو و تا آنجا که بتوانی رهتوشه‌ات را بر دوشش گذار، که اگر او را از کف دهی شاید دیگر بار نیابیش. و اگر در «صبح توانمندیت»، نیازمندی از تو وام خواست تا در «غروب تنگدستیت» آن را به تو باز گردانَد، فرصتی است که باید آن را غنیمت شماری...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۲۲۳ یاری تنها از خدا در حل مشکلات اقتصادی خداوندا، با توانگری، آبرویم را پاس دار و با فقر و تنگدستی، فرّ و شکوهم را ناچیز مدار تا از آنان که خود درخواست‌کننده رزق تو هستند روزی خواهم، و از بندگان بد کارت خوبی و مهربانی طلب کنم، و به ستایش از کسانی که نعمتم بخشیدند گرفتار آیم، و به بدگویی آنها که محرومم کردند گمراه شوم، و بالاتر از همه آنکه تو صاحب اختیار و ولی نعمت منی، چه ببخشی و چه باز داری، «که تو بر هر چیز توانایی».
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۲۳۴ هشدارید! مال و فرزند وسیله آزمایش الهی ... از روی نشناختن فلسفه قدرت و ثروت- که آزمایش انسان است- داشتن مال و اولاد را نشانه خشنودی، یا نداشتن آنها را علامت خشم و قهر الهی مشمارید، زیرا خداوند سبحان فرمود: «آیا مردم می‌پندارند مال و فرزندی که به کمکشان فرستاده‌ایم «خیر سریعی» است که بدانان نازل کرده‌ایم نه چنین است، بلکه آنان راز خلقت و تدبیر الهی را درنیافته‌اند». و از این جاست که خدا بندگان مؤمن خود را با «نماز» و «زکات» و سختکوشی ایام روزه‌داری حفظ فرماید تا اندامشان از گناه بیمه گردد، و چشمهاشان فروتنی آموزد، و جانشان خاکساری گیرد، و دلهاشان فروهشتگی پذیرد و خودپسندی از آن بکلّی رخت بربندد؛ ...و به برکت زکات، بهره‌های زمین و جز این در راه مستمندان مصرف شود.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۱۴۲ فرهنگ انفاق آن که بیجا و بی‌حساب احسان کند و اهلش را نشناسد، جز ستایش نامردمان و درود شروران و گفتار نابخردان بهره‌ای نبرَد، آن هم تا دستِ کرَم بر جاست. این چه دستِ دهنده‌ای است که در راه خدا به بخل بسته باشد پس آن که خدا او را ثروتی داده است باید پیوند خویشاوندی را بدان محکم کند، و میهمانی نیکو دهد، و گرفتاران را از بند برهانَد، و نیازمند و بدهکار را به کرَم بنوازد. و می‌بایست که بر ادای حقوق دیگران و تحمّل سختی‌ها به خاطر ثواب الهی شکیبایی کند، که دست یابی به این خصلتهای عالی در دنیا شرف و بزرگی آرد و در آخرت برتری و کرامت.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
وظیفه پیشوایان دین در همانندی با فقرا ...خداوند به پیشوایان راستین تکلیف کرده است که زندگی خود را با مردم ضعیف همسان سازند تا فقر و تهیدستی آنها را نسوزاند و عذاب ندهد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۱۹۰ ضرورت پرداخت زکات اموال ...زکات است که همزاد نماز و موجب نزدیکی مسلمانان به خداست. پس آن که از صمیم دل آن را بپردازد، تاوان گناهان و محافظ او از آتش دوزخ است؛ پس مباد که به انگیزه هوس بپردازد و یا آن را زیاد انگارد و از پرداخت آن احساس اندوه و خسارت کند، که اگر چنین باشد و یا به قصد سودجویی زکات دهد او از راز زکات بی‌خبر مانده و اجر آن از دست شده و کردارش تباه گشته و پشیمانیش به درازا کشیده...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۱۱۰ عهد و پیمان جهان را نیست چندان اعتبار ...آن که به اندک آن (دنیا) بسنده کند از امنیت بیشتری بهره برَد، و آن که افزون‌طلبی کند در راه هلاکت خود تندتر قدم بردارد و بزودی هم از او ستانده شود...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خطبه ۱۰۹ مواهب بخششها برای فرد بخشنده ...و پرداخت زکات که واجب دینی است... و ارتباط خویشاوندی که مال را افزاید و اجل را به درازا کشانَد، و صدقه پنهانی که لغزشها را جبران سازد، و صدقه آشکار که از مرگهای بد جلو گیرد...
من زنده ام و غزل فکر میکنم
حکمت گمشده مؤمن است، پس آن را فراگیر گرچه از منافق باشد.
R.R
ارزش خرد، فرهنگ مشورت هیچ توانگری و ثروتی چون اندیشه نیست، همان گونه که هیچ فقر و تهیدستی مانند نادانی نباشد، و هیچ میراثی چون فرهنگ و تربیت نخواهد بود، و هیچ پشتیبانی به پای رایزنی و مشورت نخواهد رسید.
R.R

حجم

۴۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

حجم

۴۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

قیمت:
۱,۲۵۰
تومان