بریدههایی از کتاب نهج البلاغه موضوعی (کتاب اول؛ خداشناسی)
۴٫۰
(۲۳)
سفره دل نزد او باز کن
پروردگار عزیز راه بازگشت و رضایت خویش را باز گذاشته است، پس هرگاه که از صمیم دل فریادش کنی، «سوز دلت» را دریابد و چون با او راز گویی و «نجوا» کنی، بیهیچ کاستی آن را بشنود. پس او را با همه وجود «محرم توانمند و آگاهی» یابی که بار نیازت را به درگاهش افکنی، و سفره دل نزد او باز کنی، و شِکوه اندُهان پیش او بری، و در مشکلات جانکاهت دست به دامن او زنی تا فروغ مهرش «ابر غم» از آسمان دلت بزداید، و بر سامان دادن امورت از او کمک خواهی، و از خزاین بیانتهای احسانش «آن خواهی» که هیچکس را جز او توان بخشش «آن» نَبَود چون: افزونی عمر، و سلامت تن، و روزی گشاده و پربرکت...
seyed
احاطه خداوند بر اندیشهها و اسرار نهان
بیشک خدا دانای اسرار است و از اندیشه و راز دل هر کس با خبر. او به هر چیز احاطه و بر هر کار تواناست.
seyed
سپاس و ستایش ویژه خداست که هیچ زبانی از عهده آن برنیاید، و شمارشگران زبردست و ماهر، شمار نعمتهای او را نتوانند، و تلاشگران پرتوان از ادای حقّ او ناتوانند، و ژرفای اندیشه بر کرانه بیکران او سرگردان است. هیچ حصاری گستره صفات الهی را تنگ نگیرد، و دست و زبان از وصف جمالش درمانَد، و هنگام و پایانی بر آن نباشد.
Aysan
در حالی که اگر همه جانداران از پرندگان و چارپایان و آنچه در آغلاند یا در چراگاهند و انواع و اقسام آنها، و نیز مردم کودن یا زیرک دست به دست هم دهند تا پشهای بیافرینند، هرگز نتوانند و حتّی راه ایجاد آن را هم ندانند، و اندیشههای آنان از فهم آن درمانَد و مبهوت گردد، و نیروهاشان از دست رود و به پایان رسد، و با دست خالی باز گردند و بدانند که در چنبر قدرت دیگری هستند و به ناتوانی خود در آفرینش، و به سستی خود از نابودی آن اقرار کنند.
seyed
آغاز دین، شناخت خداست، و شناخت راستین، حق باوری و دل بدو دادن است، و باور کامل، پیرایش ذاتش از آلایشِ شرک است، و حقیقت توحید، اخلاص و ستردن ریا است، و کمال اخلاص، بینش وحدت در ذات و صفات الهی است، که هر «صفتی» خود شاهد جدایی با «موصوف» است و هر «موصوفی» فریادگر دوگانگی با «صفت».
پس آن که خدای سبحان را چنین به وصف آرد، همسنگ آدمیانش ساخته است، و آن کس که همتایی برای او بیند، ذات پاک الهی را دوگانه دیده است. و دوگانگی در حکم تجزیه اوست و تجزیه خداوند یعنی نشناختن او. و آن کس که خدای را در «سویی» بیند و بدو اشاره کند، او را محدود دیده و در شمار آفریدگان شمرده است. و آن که بپرسد خدا در کجاست و یا قلمرو حکومتش تا کجاست، وابسته آنجا قرارش داده و بخشی از هستی را از حضور او غایب دیده است.
seyed
خدای سبحان را به گسیختن عزیمتها و باز شدن گره ارادهها شناختم (حکمت ۲۴۲).
این کلام گرچه در طول تاریخ منشاء ایجاد یک جریان فلسفی زیر عنوان برهان فسخ عزائم بودهاست، اما بهعبارتی همهٔ انسانها در فرازهایی از زندگی خود این تجربه را داشتهاند که نیت و عزمی کردهاند و تمام امکانات را برای بهانجام رساندن کاری فراهم کردهاند، اما آن کار، خارج از ارادهٔ آنها، انجام نشدهاست. امام از این تجربه همگانی بهره جسته و علت آنرا وجود ارادهای ورای ارادهٔ انسانها، که همان ارادهٔ خداوند است، بیان میکند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
سپاس خدای را که سپاس را کلید یادش، و سبب افزونی احسان و کرَمش، و راهنمای نعمتها و عظمتش قرار داد...
hiba
خدای را سپاسگزاریم بر آنچه گرفت و داد، و بر نعمتهایی که بخشید و آزمایشهایی که فرمود. آن که هر ناپیدایی برای او پیداست و هر رازی را راز دار است. به هرچه سینهها در خود دارد، و دیدهها دزدانه بنگرند آگاه است
hiba
امام علی (ع) برای اثبات وجود خداوند به خود وجود و نشانههای آن، که ازهرچیزی آشکارتر است، استناد میکند. از بیانات امام معلوم میشود که مرتبهٔ خداوند در یگانگی، همان مرتبهٔ احدیت است که با هیچ ترکیبی سازگار نیست و آن مرحله واجبالوجود است، یعنی هستی مطلقی که از دایرهٔ پدیدهها خارج بود و خود علت ایجاد همهٔ پدیدههای هستی است. چنین موجودی غنی علیالاطلاق است و غنی علیالاطلاق در ذات، صفات و افعال موجودی یگانه است.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خدای را بر آن نعمتها که بخشیده است ستایشگریم، و از او در زندگی و کارها که پیش آید کمک خواهیم، و همان گونه که تندرستی از او طلب کنیم، رستگاری در دین خواهیم.
Nasrin Khoshideh
مرا فقر و فاقهای است که جز فضل تو آن را برطرف نسازد، و جز جود و نعمت تو آن خلأ را پر نکند. پس در این مقام و موقعیت، رضایت و خشنودیت را بر من ببخشای و از دراز کردن دست به سوی جز خودت بینیازم گردان، که تو بر هر چیز توانایی.
Nasrin Khoshideh
پروردگارا، هر ستایشگری از ستایششده خود پاداش و بهره و نعمتی خواهد، و من امیدمندم که پاداشم، راهنماییت بر ذخایر رحمت و گنجهای مغفرتت باشد.
Nasrin Khoshideh
خدایا، تویی آن زیبای زیبا صفت و شایسته زیبا دیدن و زیبا گفتن و بیشمار ثنا گفتن و ستایش کردن اگر خانه امیدی که بهترین امیدی، و اگر به تو آرزومندیم که برترین آرزو و آرمانی. خدایا، تو را سپاس که اجازه سپاست را دادی تا جز تو را ستایش نکنم و ثناگوی کسی جز تو نباشم و رو به آستانی نکنم که معدن ناامیدی، و جایگاه تردید و دو دلی است.
Nasrin Khoshideh
خداوند رزق و روزی را به نظام آورد و زیادی و کمی آن را قانونمند کرد، برخی را فراخ روزی و برخی را در تنگنا قرار داد، و این عین عدالت الهی است تا مردم در رفاه و سختی آزموده شوند و «سپاس» و «صبرِ» «ثروتمند» و «درویش» به نمایش درآید. آنگاه خداوند رفاه و گشایش روزی را به فقر شدید مقرون ساخت، و آفات و بیماریها بیامیخت، و شادیها را با کابوس اندوه قرین ساخت و زندگی را بیافرید، پس بعضی را عمر طولانی، و بعضی را عمر کوتاه بخشید، بعضی اجلها را پیش انداخت و بعض دیگر را تأخیر داشت.
Nasrin Khoshideh
او توانمندی است که اگر همه اوهام و پندارها دست به دست هم دهند تا قدرت بینهایت او را دریابند، و فکر سبکبال از خطر وسوسه تلاش کند که به ژرفای ملکوت اعلی رسد و غیب آن را به تماشا نشیند، و دلها عاشقانه به سوی او پر کشند تا شاهد چگونگی صفاتش باشند، و اندیشه ناتوان بشری که از درک صفات الهی ناتوان است بخواهد ذات او را بفهمد، بیکرانگی عظمت او دست رد به سینه بلند پروازی آنان زند، زیرا اندیشه بشری در سرزمینهای تاریک غیب درمانَد. در حالی که با همه اخلاص در جستجوی او بوده است امّا با دست خالی بازگردد و اعتراف کند که با همه تلاش، حقیقت ذات او را نشناخته و گوشهای از عزّت و جلال او بر خاطر اندیشمندان و فیلسوفان خطور نکرده است.
Nasrin Khoshideh
سپاس خدای را که در اوج عظمت است و اقتدار، امّا با کرَم و بخشش خودبه همگان نزدیک است و غمگسار، و گره هر مشکل بزرگ و گرفتاری جانکاه را گشاینده. او را بر دریای مهربانی و کرَم و باران نعمتهایش سپاس گویم، و به او ایمان آورم که آغاز است هر آغاز را، و از او راه هدایت خواهم که نزدیک است و راه نماید، و از او کمک و یاری درخواست کنم که اوست چیره توانمند، و بر او توکل کنم که اوست کفایتگرِ یاری رسان.
Nasrin Khoshideh
و از آستان قدسش مدد خواهم تا «نداریم» را به مرز «بینیازی» رسانَد، چه او دست هرکس گیرد راه گم نکند، و آن که بر امواج دشمنی او نشیند به ساحل نجات نرسد، و آن کس که در سایه سرپرستی او درآید فقری نبیند، که اوست گران سنگترین ارزشها و برترین گنجینهها.
Nasrin Khoshideh
هیچکس نمیتواند ذات خداوند را درک کند. با هیچکدام از مقیاسهای اندیشهٔ بشری (مانند: فلسفه، عرفان، عقل و...) نمیتوان به عمق شناخت خداوند راه یافت و گوهر معرفت او را فراچنگ آورد. اما خداوند راه شناخت خود را، آنقدر که برای بشر مفید است، بازگذاشته است.
Nasrin Khoshideh
بترسید از خدایی که شما را از موعظت خود بهرهمند ساخت و با فرستادن پیامبرانش پند داد و با نعمت خود رشتهٔ منت به گردنتان انداخت. پس خود را با پرستش او خوار دارید، و حق اطاعتش را بگزارید (خطبه ۱۹۸).
Nasrin Khoshideh
از آن حضرت در باره «قضا و قدر» پرسیدند، فرمود: راهی است تاریک، آن را مپویید و دریایی است ژرف، خود را به آب میفکنید این راز الهی است، برای دسترسی بدان خود را به زحمت میندازید.
فرسا
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱,۲۵۰
تومان