بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بارش‌ کلاه‌ مکزیکی (یک رمان ژاپنی) | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بارش‌ کلاه‌ مکزیکی (یک رمان ژاپنی) اثر ریچارد براتیگان

بریده‌هایی از کتاب بارش‌ کلاه‌ مکزیکی (یک رمان ژاپنی)

انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۰از ۶ رأی
۳٫۰
(۶)
برای بعضی مردها زیباترین منظرهٔ جهان دیدنِ زنی ژاپنی در خواب است. دیدنِ موهای بلند سیاهش که شناورند کنار او مثل سوسن‌های تیره‌ای که طوری می‌کنند حال‌ات را که بخواهی براشان بمیری و می‌برندت به بهشتی پر از زن‌های خوابیدهٔ ژاپنی که هیچ‌وقت بیدار نمی‌شوند و همه‌اش خواب‌اند، در حال دیدن خواب‌های زیبا.
hedgehog
زن با این‌که خیلی باهوش بود و طبع خیلی شوخی هم داشت، خیلی حرف نمی‌زد. آدم‌های دیگر که دور و برش بودند، همیشه متعجب می‌شدند از این که زن یک شب کامل را بدون گفتن کلمه‌ای پشت سر می‌گذاشت. فقط وقتی حرف می‌زد که چیزی برای گفتن داشت. همیشه فقط خیلی معقول گوش می‌کرد، سری تکان می‌داد یا وقتی نکات هوشمندانه و ظریفی وجود داشت، به‌اشاره تصدیق می‌کرد. همیشه هم به‌جا می‌خندید. خنده‌های خوشگلی داشت که مثل آب باران بود که روی گل‌های نقره‌ای نرگس می‌ریخت. همه دوست داشتند او که هست چیزهای بامزه بگویند، چراکه خنده‌اش خیلی جذاب بود.
hedgehog
قولی هم به خودش داده بود که تصمیم داشت پابندش بماند: هیچ‌وقت با نویسندهٔ دیگری وارد رابطه نشود. مهم نیست که طرف چقدر جذاب، حساس، خلاق یا بامزه باشد. نویسنده‌جماعت ارزشِ رابطه‌ای طولانی را ندارد. نویسنده‌ها به لحاظِ عاطفی خیلی هزینه‌بردارند و هزینهٔ نگه‌داری‌شان سنگین است. آن‌ها مثل داشتن جاروبرقی‌ای‌اند که همیشه خراب است و فقط انیشتین می‌تواند درست‌اش کند. زن می‌خواست نامزدِ بعدی‌اش جارودستی باشد.
hedgehog
با خودش فکر کرد، یعنی الان با کیه؟ و در چشم‌هایش اشک‌ها داشتند مسابقه می‌دادند برای بیرون زدن و طوری جلوی یکدیگر درمی‌آمدند، در حال سبقت از هم برای پایین ریختن بر گونه‌ها، انگار که در مسابقاتِ المپیک گریه بودند با تصویری از مدال‌های طلا جلوی چشم‌شان.
hedgehog

حجم

۱۲۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۱۲۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد