بریدههایی از کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد
۳٫۹
(۱۳)
کثرت آتشزدگی به حدی است که خانهای نیست که سه ـ چهار مرتبه ساخته نشده باشد. گویند سبب عمدهٔ این رسم زلزله است که در آن شهر اکثرالوقوع است. در خانههای چوبین از زلزله متضرر نمیشوند اما به دانست من سبب اصلی خفت مزاج مردم و کوتهاندیشی ایشان است. چه در خانههای خشتی که به شرایط استحکام ساخته شود عجالتاً زر بسیار خرج میشود و در این کمــ اگر چه بعد از این به سبب ساختن مکرر و نقصان اشیاء که در آتشزدگی رو میدهد دَه برابر خرج میشود زیرا که بعضی عمارات سنگی و خشتی در استانبول است که هزاران سال از عمارت آن گذشته، اگر زلزله به عمارات خشتی ضرر میرسانید آنها چگونه برقرار میماندند؟
Sajede Aghababaei
این قول نادرشاه که در حین تحریض جنگ عثمانیان به فوج خود میگفت که از این جماعت ترس و باک نداشته باشید زیرا که مدافعهٔ دشمن و کار کارزار میباشد و انسان را زیاده از دو دست نیست، این جماعت به یک دست قاؤوق و به یک دست شلوار خود را به احتیاط باید بکشد و دست سوم از برای شطب میخواهند که میسر نیستــ پس به کدام دست کارزار خواهند کرد؟
Sajede Aghababaei
خانمها و مردها به رقص افتادند. پنج قسم رقص کردند و پیانو را به حالت رقص مینواختند. این خانمها را این مردها خسته کردند. هرکه دست دراز میکرد خانم بیچاره با خستگی دست دراز میکرد. خانمی به پیش من آمد به میرزا جواد خان نایب اول سفارت به فرانسه گفت اگر بیادبی نباشد میخواهم دست دراز کنم و با شاهزاده برقصم. گفتم میرزا جواد بگو که این، سنگ مکعب نخراشیدهای است که از جا حرکت نخواهد کرد و دست لطیف شما هم که به سنگ بخورد درد خواهد گرفت. خیلی خندید و پاردن گفت و رفت. از میرزا جواد خان پرسیدم، گفت خانم مستشار سفارت اتریش است. خیلی زن زرنگی است.
Sajede Aghababaei
خانمها و مردها به رقص افتادند. پنج قسم رقص کردند و پیانو را به حالت رقص مینواختند. این خانمها را این مردها خسته کردند. هرکه دست دراز میکرد خانم بیچاره با خستگی دست دراز میکرد. خانمی به پیش من آمد به میرزا جواد خان نایب اول سفارت به فرانسه گفت اگر بیادبی نباشد میخواهم دست دراز کنم و با شاهزاده برقصم. گفتم میرزا جواد بگو که این، سنگ مکعب نخراشیدهای است که از جا حرکت نخواهد کرد و دست لطیف شما هم که به سنگ بخورد درد خواهد گرفت. خیلی خندید و پاردن گفت و رفت. از میرزا جواد خان پرسیدم، گفت خانم مستشار سفارت اتریش است. خیلی زن زرنگی است.
Sajede Aghababaei
خانمها و مردها به رقص افتادند. پنج قسم رقص کردند و پیانو را به حالت رقص مینواختند. این خانمها را این مردها خسته کردند. هرکه دست دراز میکرد خانم بیچاره با خستگی دست دراز میکرد. خانمی به پیش من آمد به میرزا جواد خان نایب اول سفارت به فرانسه گفت اگر بیادبی نباشد میخواهم دست دراز کنم و با شاهزاده برقصم. گفتم میرزا جواد بگو که این، سنگ مکعب نخراشیدهای است که از جا حرکت نخواهد کرد و دست لطیف شما هم که به سنگ بخورد درد خواهد گرفت. خیلی خندید و پاردن گفت و رفت. از میرزا جواد خان پرسیدم، گفت خانم مستشار سفارت اتریش است. خیلی زن زرنگی است.
Sajede Aghababaei
خانمها و مردها به رقص افتادند. پنج قسم رقص کردند و پیانو را به حالت رقص مینواختند. این خانمها را این مردها خسته کردند. هرکه دست دراز میکرد خانم بیچاره با خستگی دست دراز میکرد. خانمی به پیش من آمد به میرزا جواد خان نایب اول سفارت به فرانسه گفت اگر بیادبی نباشد میخواهم دست دراز کنم و با شاهزاده برقصم. گفتم میرزا جواد بگو که این، سنگ مکعب نخراشیدهای است که از جا حرکت نخواهد کرد و دست لطیف شما هم که به سنگ بخورد درد خواهد گرفت. خیلی خندید و پاردن گفت و رفت. از میرزا جواد خان پرسیدم، گفت خانم مستشار سفارت اتریش است. خیلی زن زرنگی است.
Sajede Aghababaei
خانمها و مردها به رقص افتادند. پنج قسم رقص کردند و پیانو را به حالت رقص مینواختند. این خانمها را این مردها خسته کردند. هرکه دست دراز میکرد خانم بیچاره با خستگی دست دراز میکرد. خانمی به پیش من آمد به میرزا جواد خان نایب اول سفارت به فرانسه گفت اگر بیادبی نباشد میخواهم دست دراز کنم و با شاهزاده برقصم. گفتم میرزا جواد بگو که این، سنگ مکعب نخراشیدهای است که از جا حرکت نخواهد کرد و دست لطیف شما هم که به سنگ بخورد درد خواهد گرفت. خیلی خندید و پاردن گفت و رفت. از میرزا جواد خان پرسیدم، گفت خانم مستشار سفارت اتریش است. خیلی زن زرنگی است.
Sajede Aghababaei
چراغها از روغن زیتون افروخته میشود. حیف که در استانبول چراغ الکتریسته بر حسب قدغن اعلیحضرت سلطان نیست. در حقیقت از صفا انداخته است. شهرهای روس شب مثل روز روشن است، شهر استانبول در شب تاریک است. چراغ گاز دارد اما کم. کوچههای خوب نداردــ تنگ است و در شب تاریک است. گِل کمی هم دارد.
Sajede Aghababaei
در آبادی استانبول بینهایت اهتمام دارند و الحق به غایت معمور و دایر نگه داشتهاند اما سایر ولایات اکثرش خراب و بایر بوده، بسیار بیرونق استــ خصوصاً محالات عرض راه از ترابزون تا سرحد ایران
Sajede Aghababaei
و همچنین به جهت دراویش بنای بزرگی مشتمل بر عمارات عالیه و حجرات رفیعه و محوطههای متعدده اعم از قبرستان و سروستان و کاجستان و گلستان و باغات و بیوتات باشد گذاشته و ساختهاند اسمش مولویخانه است و جمعی از دراویش در آنجا گرد آمدهاند. اخراجات سالیانه را از سرکار سلطان میگیرندــ اقلا همیشه دویست سیصد نفر هستند. علیالظاهر هر هفته یک دفعه به مراسم وجد و سماع مشغول میشوند و در اثناء وجد و سماع مردم گروهگروه آمده، به وضع آنها تماشا مینمایند و معلوم نیست که در جزو کار آنها چیست
Sajede Aghababaei
حجم
۴۲۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
حجم
۴۲۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۵۲,۰۰۰۲۰%
تومان