بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنگجوی عشق | صفحه ۱۸۹ | طاقچه
کتاب جنگجوی عشق اثر سمانه پرهیزکاری

بریده‌هایی از کتاب جنگجوی عشق

۳٫۸
(۶۵۶)
من به خدا جواب می‌دهم، به خودم، و به آن دختر کوچکی که ته صف ایستاده. هیچ‌کدام از ما نمی‌خواهد بزدلی را به‌عنوان قدرت، نادانیِ عامدانه را به‌عنوان وفاداری، و وابستگیِ متقابل را به‌عنوان عشق در نظر بگیرد. آن دختر کوچک نمی‌خواهد که من برای او بمیرم، او هیچ‌وقت از من نخواست چنین باری را به دوش بکشم. او می‌خواهد تا برای او زندگی کنم. به من نیاز دارد تا به او نشان بدهم که یک زن چگونه باید با شجاعت و صداقت، با یک زندگیِ نصفه‌نیمه روبه‌رو شود؛ نه این‌که چگونه یک زن تظاهر کند که زندگیِ کاملی دارد. او نیاز دارد از من یاد بگیرد که این چهار دیوار خدا را احاطه نکرده‌اند. این‌که مردمِ داخلِ آن خدا را تصاحب نکرده‌اند. این‌که خداوند او را از هر مؤسسه‌ای که برایش ساخته‌اند، بیش‌تر دوست دارد. او فقط زمانی این‌ها را یاد می‌گیرد که به او ثابت کنم خودم هم باورشان دارم. او فقط در صورتی این‌ها را می‌فهمد که قبلش خودم آن‌ها را بفهمم. او فقط در صورتی آوازخواندن یاد می‌گیرد که مادرش به خواندن ادامه دهد.
Qeziii
خشم من به‌خاطر هر زنی‌ست که کلیسا به او گفته خدا به زندگیِ مشترکِ او بیش‌تر از روح او، بیش‌تر از امنیت او، و بیش‌تر از آزادیِ او ارزش می‌دهد. خشم من به‌خاطر هر زنی‌ست که پذیرفته خدا مرد است و مرد خداست. خشم من به‌خاطر هر زنی‌ست که باور کرده ازدواج غلط، صلیبی‌ست که باید خودش را از آن آویزان کند.
Qeziii
۱. وقتی چیزی را نمی‌دانی، یعنی هنوز زمان دانستن‌اش نرسیده. ۲. چیزهای بیش‌تری فاش خواهد شد. ۳. بحران از کلمه‌ای به معنای "غربال‌کردن" گرفته شده. بگذار همه‌چیز بریزد، آن‌وقت تنها چیزهایی که اهمیت دارند، برایت باقی می‌مانند. ۴. چیزی را که بیش‌تر از همه‌چیز برایت اهمیت دارد، نمی‌توانند از تو بگیرند. ۵. هر لحظه فقط به تصمیمِ درستِ بعدی فکر کن. این تو را به سلامت به مقصد می‌رساند.
Qeziii
. به این فکر می‌کنم که آیا کشیش نمی‌داند درست زمانی‌که او این‌جا مسئول بخشش و آمرزش در ازای توبه است، مریم مقدس توی اتاقِ پشتی، در ازای هیچ، می‌بخشد؟ کشیش احتمالاً خودش هم نمی‌داند که چرا بخشش خداوند باید قیمتی داشته باشد. وانمود می‌کنم که حرف‌هایش را پذیرفته‌ام.
Qeziii
جایی نمانده که برای نجات به آن پناه نبرده باشم، پس این‌بار به خداوند پناه می‌برم.
Qeziii
«لازم نیست همیشه شاد باشید. زندگی سخته و آسیب‌زننده. نه به‌خاطر اشتباهات‌تون، بلکه این آسیب‌ها برای همه‌ست. از رنج‌ها فرار نکنید، اونا به دردتون می‌خورن. باهاشون سر کنید، بذارید بیان و برن. بذارید شما رو با سوختی ترک کنن که برای انجام کارهاتون تو این دنیا بسوزونیدش.»
Qeziii
دنم یک معلم است، مجرایی از معرفت. دیگر حس می‌کنم بدنم یک هویتِ مستقل دارد. بدنم یک دوست جدید است و من کنجکاوانه نگاهش می‌کنم. "تو چه‌ت شده؟" می‌دانم که به دنیا آمده‌ام تا عشق بورزم و یاد بگیرم. اما نمی‌دانستم برای هر دو این‌ها به بدنم نیاز دارم.
Qeziii
پدرمادربودن یعنی یک روز نگاه کنی و ببینی با انسان دیگری سوار ترنِ هوایی شده‌ای. توی یک کابین، کنار هم تسمه‌پیچ شده‌اید و دیگر هرگز نمی‌توانید از آن پیاده شوید. دیگر لحظه‌ای در زندگی‌تان نخواهد بود که قلب‌تان با هم به تپش نیفتد، که ذهن‌تان با هم نترسد، که به‌نوبت دل‌تان آشوب نشود؛
azar
اگر واقعیت این باشد که عشق می‌تواند از درد و رنج جلوگیری کند، باید بگویم که من هرگز رنج نمی‌بُردم.
zohreh
آدمای زیبا زمان صرف می‌کنن تا کشف کنن زیباییِ روی زمین چیه. اونا خودشونو خیلی خوب می‌شناسن و می‌دونن چیو دوست دارن، اونا انقدری خودشونو دوست دارن که هر روز زیباتر می‌شن.»
tina G

حجم

۲۳۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۳۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
۳۴,۵۰۰
۵۰%
تومان