بریدههایی از کتاب به خود عشق بورزید
نویسنده:پیر پردرواند
مترجم:هستی گلستانه
ویراستار:باران گلستانه
انتشارات:انتشارات نسل نواندیش
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۶ رأی
۴٫۰
(۶)
«این پایه و اساس همه چیز است: به خود وفادار باش، زیرا اگر چنین باشی، این مطلب را در پی خواهدداشت، که هیچگاه نمیتوانی اصالت و پاکیات را در برابر هیچکس از دست بدهی. مثل شب که بهدنبال روز میآید.»
elham oji
نداشتن یک عشق هوشمندانه و متعادل به خود، بزرگترین و اولین مشکل روانشناسی جامعهی انسانی ما را تشکیل میدهد.
احسان رضاپور
تصور کنید که از خانوادهای کاتولیک هستید و میخواهید با شخصی مسلمان ازدواج کنید و یا از خانوادهای هستید که نسلاندر نسل در امور بانکی کار کردهاند و حالا شما دلتان میخواهد خود را وارد سیاست کنید و راه دیگری برگزینید و یا اینکه یک روز کشف میکنید که برای ازدواج ساختهنشدهاید و میخواهید برخلاف نظر خانوادهتان تا آخر عمر مجرد بمانید. یا بهاندازهی کافی نسبت به خانوادهتان احساس همدردی دارید و درک میکنید که خانوادهتان نمیتواند راه شما را بفهمد و یا اینکه اعتقاد و ایمانتان به کاری که میکنید آنقدر صادقانه و راستین است که در خودتان این شجاعت را پیدا میکنید تا با آرامش و آسودگی کامل در این راه قدم بردارید.
یک ضرب المثل چینی میگوید: «یک راه زمانی رسم میشود، که قدمی در آن گذاشته شود.»
مری و راه های نرفته اش
هرچهقدر بیشتر به خود احترام بگذارید، نه تنها احترام دیگران را به خود جلب میکنید بلکه پایه و اساس تعادل روحیتان را در حد تمام و کمال تشکیل میدهید. فراموش نکنید وحشتناکترین چیزی که برای یک انسان میتواند در زندگی رُخ بدهد، از دست دادن احترامی است که باید به خود بگذارد.
مری و راه های نرفته اش
به خود وفاداربودن یعنی وفاداربودن به نیازهای واقعی، رؤیاهای محرمانه و پنهان، خواستههای موجه و قانونی و امید و آرمانهای خود، که این میتواند بزرگترین دلیل و گواه احترامی باشد که نسبت به خود قائل هستید.
مری و راه های نرفته اش
هیچکس نمیتواند به جای شما زندگی کند و به هیچ عنوان هیچکس نمیتواند به شما بگوید یا پیشنهاد کند که چگونه زندگی کنید. ـبعضیها ممکن است که مدعی چنین حقی بشوند، امّا توجه کنید که این فقط با رضایت شما تحقق میپذیرد
مری و راه های نرفته اش
شکسپیر در نمایشنامهی معروف خود «Hamlet (هملت)» میگوید:
«این پایه و اساس همه چیز است: به خود وفادار باش، زیرا اگر چنین باشی، این مطلب را در پی خواهدداشت، که هیچگاه نمیتوانی اصالت و پاکیات را در برابر هیچکس از دست بدهی. مثل شب که بهدنبال روز میآید.»
مری و راه های نرفته اش
یک راه دیگر که میتوانم در اینجا به شما پیشنهاد کنم، قراردادن خود در مقابل یک آینه است، چه صبحها هنگام بیدارشدن و چه شبها قبل از رفتن به رختخواب. فقط این کار را باید با آرامش کامل و بدون استرس و در تنهایی انجامدهید.
بدینترتیب که خود را در مقابل آینهای قرار دهید، ایستاده و یا نشسته و در حالیکه بهصورت مستقیم در چشمان خود نگاه میکنید جملهی زیر را به آهستگی و با طمأنینه تکرار کنید:
«خود را بیقید و شرط میپذیرم، به خود احترام میگذارم و خود را دوست میدارم بدون هیچ قیدوشرطی، درست همانگونه که هستم.»
مری و راه های نرفته اش
راههایی برای بهترکردن تصویرمان از خود
در کارآموزیهای تابستانی خود در کوهستان، یک روز که با شاگردان خود به طبیعت میرویم، من «بازی با صفات» را ـ در یک سبزهزار مرتفع به ارتفاع ۲۰۰۰ متری و محدود شده به کوههای باشکوه و زیبا ـ ترتیب میدهم به این صورت که شرکتکنندگان به شکل نیمحلقه دور هم قرار میگیرند و مینشینند و هرکس به نوبت جلوی گروه میایستد، سپس، همگی فقط به وسیلهی نوشتن صفات مثبت او به توصیف کردن آن شخص شروع میکنیم. برای مثال:
«ژاکلین من تو را دوست دارم (تحسینت میکنم، به تو احترام میگذارم و...) برای مهربانی یا شجاعت یا شادیات … که فهرست بینهایتی است.»
وقتی شخصِ ایستاده به این حرفهای مثبت گوش میکند و احساس میکند که از آن صفات مثبت لبریز شده است میگوید: «لیوانم پر شد.» سپس فهرستش را به او میدهیم.
بدینترتیب شرکتکنندگان، تشویق میشوند تا فهرست خود را به مدت زمانی طولانی بهآهستگی و با صدای بلند بخوانند. (چه صبح هنگام بیدار شدن و چه شب قبل از خوابیدن.)
مری و راه های نرفته اش
به خود عشق ورزیدن، داشتن یک علاقه و محبت بینهایت و احساس همدردی کردن و احترام کامل گذاشتن به خود است و خبر خوش آن است که، هر کدام از ما در عمق وجودمان از توانایی بالایی برای دوست داشتن خود و یا دیگران، بهرهمندیم و این چیزی نیست که اکتسابی باشد بلکه قابلیتی ذاتیست که ما فقط باید آن را در خود کشف کنیم. حتی روانشناس معروف
«Gerald G.Jampolsky» سلامت روانی را اینچنین تعریف کرده است:
«رفتار و طرز برخوردی محکم و استوار در پذیرفتن خود همچون عشق و دادن عشق.»
تنها چیزی که میتوانید از جملهی بالا استنباط کنید این است که عمق طبیعت وجودی شما از عشق ساخته شدهاست و این خود مطلب بسیار مهمی است.
مری و راه های نرفته اش
تعریف من از عشق ـامتحان شده در بوتهی آزمایشگاهی زندگی پنجاه سالگیامـ بسیار ساده و روان است، و آن عبارت است از:
خواستن واقعی خود و یا دیگری، این دیگری فقط محدود به همنوع (انسان) نیست، بلکه میتواند به تمام جانداران و غیر جانداران الحاق گردد، صرفنظر از خود کرهی زمین و آنچه که به زحمت در آن یافت میگردد.
در پایه و اساس عشق، بیشتر از هر چیز دیگری، احترام وجود دارد. یعنی احترام زیادی که ما برای آن شخص یا چیز دوست داشتهشده، قائل هستیم.
و احترام یعنی توجه و دقت داشتن و ارج گذاشتن عمیق برای کسی یا چیزی و قبول کردن آن به طور کامل و گرامی داشتن و رفتار کردن با آن به طرزی محترم، متواضع و مؤدب.
مری و راه های نرفته اش
بخشش واقعی در واقع یک نوع عمل آزادسازی و یا رهاسازی خود از بار سنگینی است که یک عمر با خود حمل کرده و به گردن کشیدهاید.
فواد
هرچهقدر بیشتر به خود احترام بگذارید، نه تنها احترام دیگران را به خود جلب میکنید بلکه پایه و
فواد
شما در واقع میتوانید با عشق ورزیدن به خودتان بی هیچ قیدوشرطی، این عشق را در خود ظاهر سازید و بهتدریج که این کار را انجام دهید، میتوانید در زندگیتان، توجه دیگرانی را که
فواد
و حالا چند مثال برای تأیید خود:
ـ من بهطور کامل شایستگی عشق را دارم.
ـ من تصمیم گرفتم خودم را همانگونه که هستم دوست بدارم.
ـ با شادی تمام نعمتهایی را که جهان می خواهد به من بدهد، میپذیرم.
ـ در هر شرایطی من به دور عشق میگردم.
ـ عشق من را آفریده و من اینچنین هستم.
ـ من خودِ صلح الهی هستم، صلحِ نگهدارندهی الهی.
یک روش دیگر برای بهتر فکرکردن دربارهی تصویری از خود، بهوجود آوردن و یا خواندن مطلبی معنوی و تعمقکردن واندیشیدن در آن به صورت روزانه است.
بدین معنا که مفهوم هر جمله را که میخوانید به خاطر بسپارید و خود را از آن پر کنید تا جاییکه بتوانید آن را با قلبتان حس کنید و نه فقط با نیروی عقلانی و قوهی درکتان.
mhzm
۷ تا زمانیکه به شناخت خود، تحسین خود، گرامی داشتن خود و محترم شمردن خود بدون هیچ قیدوشرطی شروع نکنیم، هرگز قادر به تحسین کردن و دوستداشتن دیگری نخواهیمبود.
mhzm
حتی میتوان گفت: عشق بنیاد وجودی ماست که همچون الماسی نتراشیده و صیقل نخورده با شکل ظاهری ناخالص و پرورده نشده، در عمق وجود ما مدفون شدهاست.
mhzm
به خود عشق ورزیدن، داشتن یک علاقه و محبت بینهایت و احساس همدردی کردن و احترام کامل گذاشتن به خود است و خبر خوش آن است که، هر کدام از ما در عمق وجودمان از توانایی بالایی برای دوست داشتن خود و یا دیگران، بهرهمندیم و این چیزی نیست که اکتسابی باشد بلکه قابلیتی ذاتیست که ما فقط باید آن را در خود کشف کنیم.
mhzm
تعریف من از عشق ـامتحان شده در بوتهی آزمایشگاهی زندگی پنجاه سالگیامـ بسیار ساده و روان است، و آن عبارت است از:
خواستن واقعی خود و یا دیگری، این دیگری فقط محدود به همنوع (انسان) نیست، بلکه میتواند به تمام جانداران و غیر جانداران الحاق گردد، صرفنظر از خود کرهی زمین و آنچه که به زحمت در آن یافت میگردد.
در پایه و اساس عشق، بیشتر از هر چیز دیگری، احترام وجود دارد. یعنی احترام زیادی که ما برای آن شخص یا چیز دوست داشتهشده، قائل هستیم.
و احترام یعنی توجه و دقت داشتن و ارج گذاشتن عمیق برای کسی یا چیزی و قبول کردن آن به طور کامل و گرامی داشتن و رفتار کردن با آن به طرزی محترم، متواضع و مؤدب.
mhzm
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان