بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

بریده‌هایی از کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

۴٫۱
(۲۵۶)
جعبه کفش برای نگه‌داشتن صورت‌حساب‌ها هم خیلی خوب است، مخصوصا صورت‌حساب‌های قدیمی ــ خیلی قدیمی، در واقع مالِ ده، بیست سال پیش یا بلکه هم قدیمی‌تر. قبض‌های آب و برق و تلفن، رسید اجاره، یا قسط... وقتی شما با چنین بوروکراسیِ ناکارآمد و گسترده‌ای سروکار دارید، باید آمادگیش را داشته باشید که برای اثبات بی‌گناهی خود صورت‌حساب‌ها و مدارک سال‌ها قبل را هم اگر لازم باشد ارائه کنید. یک جعبه کفش تقریبا مثل یک کامپیوتر است، پر از اطلاعاتی است که دقیق و مرتب ذخیره شده. اطلاعاتی که برای جان به در بردن از این سیستمی که برای نابودی فرد طراحی شده، ضروری است.
❤ محمد حسین ❤
زندگی چیزی است که باید تحملش کرد، نه چیزی که بتوان از آن لذت برد.
❤ محمد حسین ❤
دنیایی که من می‌شناختم در حال ویران شدن بود. ما همه راهیِ ناشناخته‌ها بودیم ــ راهیِ فضایی که می‌خواستیم، اما نمی‌شناختیم، شاید این فضای ناشناخته زیباتر از آن بود که بشود در آن زندگی کرد، مثل عروسک من که زیباتر از آن بود که بشود با آن بازی کرد. نمی‌دانم این احساس ناامنی، احساس آسیب‌پذیری، احساس کسی که انگار زمین زیر پایش خالی شده، این احساس ترس در برابر آنچه می‌خواهی اما نمی‌شناسی، آیا بهای رسیدن به آن آینده‌ای است که همچنان از ما می‌گریزد؟
roxana
اینجا زن بودن خیلی سخته.
دختر بارون
هیچ‌کس واقعا به آن سیستم اعتماد و اعتقادی نداشت، به سیستمی که چهل سالِ تمام، بلکه هم بیشتر، تواناییِ تأمین نیازهای اولیه شهروندانش را پیدا نکرد.
Travis
می‌دانم که تنها چیزی که برایم مانده کلمه‌هایند، و می‌دانم که گه‌گاه وقتی آنها را در آغوش می‌گیرم کمتر احساس تنهایی می‌کنم.
علیرضا
تمام رسانه‌ها غیرفمینسیتی‌اند، اصلاً رسانه فمینیستی در کار نیست. تنها چیزی که می‌توانیم از آن صحبت کنیم، فقدان تأثیر، نفوذ، رأی و نظر زنان است، فقدان بحث و جنبش فمینیستی.
Travis
گاهی طنز تنها راه غلبه بر فشار عصبیِ سرکوب‌شده است.
mohamad
من هرگز شک نداشتم که تلفنم و تماس‌های تلفنی خصوصی دوستانم شنود می‌شود ــ تلفنِ مجله‌ای که در آن کار می‌کردم که دیگر جای خود داشت. نشانه‌های شنود تلفن را یاد گرفته بودیم: تلفن زنگ می‌زد، گوشی را برمی‌داشتی، و همین که شروع می‌کردی به حرف زدن، آن کلیک خاص را روی خط می‌شنیدی. مارکو، یوزو، یا ایوان آمده بودند روی خط. سلام جناب، ــ اگر حوصله‌اش را داشتیم حتی با کسی که روی خط آمده بود سلام و احوالپرسی هم می‌کردیم، و صحبتمان را با دوستی که به او تلفن زده بودیم ادامه می‌دادیم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده‌ــ یا چیزی در همین مایه‌ها. اما مسئله شوخی نبود.
sahar
آنها اجبارا باید به کمونیست‌ها رأی می‌دادند، انگار که کمونیست‌ها به رأی کسی هم نیاز داشتند!
کاربر ۱۸۸۰۶۴۳
از تولیداتِ یک مملکتِ کمونیستی چه توقعی می‌شود داشت؟
Azam LatifZadeh
همین‌طور که گزارشگر تلویزیون از مانور شب گذشته ارتش می‌گفت، و از این‌که مردم صدای حرکت تانک‌ها را در خیابان شنیده‌اند، احساس می‌کردم کلماتش مثل دست‌هایی دورِ گلویم حلقه می‌شوند و دارند خفه‌ام می‌کنند.
Travis
راستش، گمان می‌کنم تنها راهِ بوییدنِ باد همین است که صورتت را در ملافه‌های شسته‌ای که تازه خشک شده‌اند فرو کنی.
Travis
در این گوشه دنیا آدم را همین‌جور بار می‌آورند، جوری که خیال کنی تغییر غیرممکن است. جوری بارَت می‌آورند که از تغییر بترسی، که وقتی عاقبت اولین نشانه‌های تغییر آشکار شد، به آنها بدگمان باشی، از آنها بترسی، چون همیشه دیده‌ای که هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده.
Méhrshad
دستمال توالت هم جزء سیاهه بلند اقلامِ لوکس قلمداد شد
IZARIST
وقتی شما با چنین بوروکراسیِ ناکارآمد و گسترده‌ای سروکار دارید، باید آمادگیش را داشته باشید که برای اثبات بی‌گناهی خود صورت‌حساب‌ها و مدارک سال‌ها قبل را هم اگر لازم باشد ارائه کنید.
Travis
کلاً، در کشورهای کمونیستی، مردم کمتر چیزی را دور می‌اندازند.
Travis
سال‌های سال، همه‌مان هرچه کشیده بودیم از دست یک ایدئولوژی کشیده بودیم.
Rghaf
چرا کمونیسم شکست خورد: به خاطر بی‌اعتمادی شکست خورد، به خاطر ترس از آینده.
Mohammad Abdollahi
هر حرکت خودانگیخته‌ای را (فرقی نمی‌کند که در حمایت از صلح باشد، یا محیط زیست، یا فقط در طلبِ شغل) تهدیدی برای حکومت تلقی می‌کندــ به‌خوبی از پس خاتمه دادن به هر نوع اعتراضی برمی‌آید. معترضان را «اوباش» قلمداد می‌کند و به مجازاتی در خورِ همان اوباش می‌رساند.
IZARIST

حجم

۲۰۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۶ صفحه

حجم

۲۰۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان