بریدههایی از کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)
نویسنده:حسین درگاهی
ویراستار:رضا خدادادی
انتشارات:انتشارات شمسالهُدی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۶از ۸ رأی
۴٫۶
(۸)
در حدیث شریف کساء ـ به نقل از حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیهاـ پیامبر اکرم صلَّیاللهعلیهوآلهوسلّم خطاب به امام حسین علیهالسّلام فرمودند:
«و عَلیک السَّلام یا وَلَدی و یا شافِعَ أُمَّتی.»
و بر تو سلام ای فرزندم و شفاعتکنندهی امّت من.
سیّد جواد
امام عصر علیهالسّلام در توقیع شریفشان فرمودند:
«وَ اجعَلوا قَصدَکُم إلَینا بِالمَودَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الواضِحَة.»
قصدتان را به سوی ما قرار دهید، با مودّت (دوستی شدید) بر سنّت آشکار.
سیّد جواد
وقتی چراغ روشن میشود، تاریکیها خود به خود برطرف میشود. چراغ هر چه روشنتر باشد، فقدان تاریکی بیشتر است. درِ خانهی أباعبداللّٰه صلواتاللهعلیه همه میروند، همهی انبیا و اولیا تشریف میآورند آنجا؛ لذا آنجا بودن باعث میشود که آدم بتواند همهی آنها را زیارت کند. زیارت وارث نشانهی این مطلب است.
سیّد جواد
مرحوم وفایی شوشتری أعلیاللهمقامهالشّریف چه نیکو سروده:
بریز اشک و مخـواه از حسین، غیر حسین
ز هر چه، دل به حسین بند و خویش یکدِله کُن
سیّد جواد
ولیّ خدا منشأ نعمتهاست.
پیامبر اکرم صلَّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند:
«و نحن یَنابیعُ النِّعمة.»
ما سرچشمههای نعمت هستیم.
سیّد جواد
یک مطلبی از مرحوم شیخ جعفر شوشتری أعلیاللهمقامهالشّریف در دستنوشتههای ایشان در مورد امام حسین علیهالسّلام است که در کتابهای چاپشدهشان نیست؛ میفرماید:
«اِعلَم أنَّ هُناک ما هُوَ أفضَلُ مِنَ الزّیارَةِ و البُکاء؛ و هُوَ المعرفَة بحقِّه علیهالسَّلام.»
بدان که اینجا چیزی هست که بافضیلتتر از زیارت و گریه است و آن معرفت به حقّ آن حضرت علیهالسّلام است.
سیّد جواد
امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمودند:
«لا تُعَلِّقوا الجَواهِر فی أعناقِ الخَنازیر.»
جواهر را بر گردن خوکان نیاویزید.
سیّد جواد
کَرَم به دلیل وجود مبارک آنها کرَم شده است. در زیارت جامعهی کبیره در وصف ایشان عرض میکنیم: «و أُصولَ الکَرَم»؛ و شما اصلهای (ریشههای) کرَم هستید.
سیّد جواد
فرمودند: «بِالحُسَینِ تَسعَدون»؛ یعنی: به (سبب) امام حسین سعادتمند میشوید.
سیّد جواد
امام حسین علیهالسّلام؛ پناه پناهجویان
بعد از واقعهی کربلا، نکبتهای آن واقعه همه را گرفت. بنی امیّه و بنیمروان به جان هم افتادند و به کشتن هم پرداختند. یکی از قتلهی کربلا مروانبنالحکم بود، فراری شده و زن و بچّهاش را جایی پنهان کرده بود و خودش هم آواره بود و تشنه و گرسنه. دنبال او میگشتند تا او را بکُشند و خانوادهاش در خطر بودند. به هر که درخواست پناه کرد، کسی او را نپذیرفت. به سراغ امام سجّاد علیهالسَّلام میرود. حضرت در را باز میکنند. از حضرت استدعا کرد که اهل و عیالش را در سایهی عطوفت خویش محافظت فرماید. آنحضرت قبول کردند. خدّام را صدا زدند و فرمودند: او را پناه بدهید. گرسنه است، غذایش دهید و تشنه است، آبش دهید. بعد سراغ زن و بچّهاش را گرفتند و بعد فرمودند: زن و بچّهاش هم فلانجا هستند و مستضعف هستند و بیچاره، بروید به آنها هم برسید. آیا فکر میکنید این محبّت، آدم را آتش نمیزند؟!
عالی عالی
حجم
۲۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۲۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان