بریدههایی از کتاب محرمانه، مستقیم
۴٫۸
(۱۲)
هر انسانی دو بار به دنیا میآید و دو بار میمیرد!
محمدحسین اسلامی راد
مباد که ترسِ از دست دادن، تو را از حضور در میدان بزرگ مبارزه و جهاد باز دارد. که در این صورت حدّاقلها را نیز از دست خواهی داد.
کهکشان آندرومدا
اعمال ما، میوههای درخت وجود ما هستند.
امیرمحمد اشرفی دهکردی
هر یک از موارد زیر در دو خانواده و دو جوان همتا و همانند (کفو) میتواند باعث بروز پردههای متفاوت شود.
نوع تربیت خانوادگی؛
نان و رزق مصرف شده؛
زن یا مرد بودن (جنسیت)؛
محلّ تولّد و نشو و نما و...
چه بسیارند برادران و خواهرانی که به رغم اشتراک در پدر و مادر و سفره و تربیت، قادر به زندگی زیر یک سقف نیستند.
آنگاه که دو نفر همتای خود را یافتند، باید پذیرای یکی دو پرده تفاوت رنگ را هم باشند. مهم آن است که در خانوادههایی از رنگ و همتای هم هستند.
نمیتوان همهی عمر را صرف پیدا کردن زوجی یک رنگ ساخت.
میتوان و باید بر آن بود که با قبولبخشی از تفاوتها و تاب آوردن آنها، کشتی زندگی را از ساحل جدا کرده و به راه انداخت. در هر مسافرتی، در کنار بادهای موافق و همراه، بادهای ناموافق و امواج آزار دهندهی هم وجود دارد.
سیدجواد
زنان، اگر به عالیترین درجات علمی و عملی برسند، در کنار و پناه یک حامی، یک مرد که بتوانند به او تکیه کنند، به آرامش میرسند. از این رو، مردان را قوام بخشنده و برپا دارندهی زنان میشناسند. جان او این حمایت را طلب میکند؛ هر چند که قهرمان تکواندو باشد یا داراییاش سر به فلک بکشد. بی این آرام جان و حامی، احساس تنهایی، بیهودگی و کسالت میکند.
سیدجواد
تفسیر این عبارت از دامن زن، مرد به معراج میرود را چه کسی میتواند بنویسد؟ کدامین دامن، مرد را به معراج میبرد؟
چگونه این اتّفاق میافتد و بالأخره چرا؟
پاسخ این چرا، پرده از راز خلقت بر میدارد
سیدجواد
ازدواج، مدرسۀ از خود رها شدن و به دیگری پرداختی است. کلاسی برای دینداری
سیدجواد
سالهاست که فرهنگ برهنگی و ولنگاری غربی، در صدد نابود کردن این وجه مهم از حیات انسانی جوامع شرقی است. نادانها و مغرضها به بهانهی نکوهش تعصّب افراطی، پایههای غیرتورزی را سست کردند تا خانهی امن مردم و شهر و کوی و برزن محلّ تجلّی بیبند و باری و هوسرانی شود. از همین جا، نسلها فاسد و تباه شدند. خونها، ناروا در هم آمیختند و جوامع را مستعدّ بلا و ابتلاء کردند؛ در حالی که در مهرورزی و ازدواج، آدمی درس از خود بیرون شدن را میآموزد و آن را مشق میکند، تا در اثر تمرین، تخم خلاقیت و هنرمندی خدادادی او شروع به رشد کند و تولّد آثار با شکوه هنری و بالأخره تولّد دوبارهی انسان را سبب شود.
سیدجواد
در ازدواج، انسان، مهیای خروج از خود، تجربهی محبّت و مهرورزی ـ بدون انتظار ما به ازاء ـ ترجیح دادن دیگری بر خود، ایثار، آزادی از فشار و آزار قوّهی شهوی، بذل مال، داد و دهش و... میشود، اینها همگی انسان را برای گذار از دروازهی مرگ و تجربهی تولّد نو، یاری میدهد.
سیدجواد
مردم به غلط ازدواج را تنها مقدّمهای برای ازدیاد نسل میشناسند. در سطح و مرتبهای، ازدواج مقدّمه و پلی است برای تولید نسل، امّا در سطح عالی و متعالی، ازدواج پُل است و معبری برای تولّد انسان. تولّد دوباره از رحم زندگی.
تولید نسل، دستآورد سادهی ازدواج است. در حالی که؛ ازدواج تولّد دوبارۀ انسان را سبب میشود. باید دانست که همچون کشت و کار بر زمین؛ گندم ازدواج تولّد انسان است و کاه آن ازدیاد نسل. کاه به تبع گندم حاصل میآید. در این خانهی امن، زن و مرد باید مجال تولّد دوباره بیابند. زن و مرد در این مرتبه باید تولّد پیدا کرده و به نوعی ماندگاری دست پیدا کنند. این تولّد و ماندگاری در حیات فردی اتّفاق نمیافتد. زن و مرد باید مساعدت کنند تا این واقعهی شریف اتّفاق بیافتد. در غیر این صورت تنها کاه را نصیب خواهند برد.
تخمی که خداوند در جان انسان به ودیعه نهاده لازم است مجال به بار تشستن بیابد و به ثمره بنشیند، باید برگ و بار پیدا کند. ازدواج، زمین مناسبی است که مجال به بار نشستن این تخم و دانهی خدادادی را فراهم میآورد.
سیدجواد
ازدواج یعنی برپایی خانۀ امن:
خانهای که برپا میشود میبایست امن، امنیتآفرین، حافظ امنیت خانواده، حافظ عِرض و مال، حافظ ادب و اخلاق و فرهنگ و حافظ امنیت دنیایی و عاقبتی سرنشینان کشتی خانواده باشد.
سیدجواد
در شرایط ویژه نمیتوان گفت؛ فعلاً وقت ندارم، بماند تا بعد!
ناگزیر باید برایش از مال و وقت و... هزینه کرد. در شرایط زندگی فردی، میتوان از بسیاری امور به ظاهر ناخوشایند کناره گرفت؛ امّا در شرایط زندگی خانوادگی، طرفین گاه ناگزیر میشوند، چیزی را پذیرا گشته و تاب بیاورند که پیش از این، بدان علاقه نداشتند و از آن کناره میگرفتند. عکس این هم صادق است. گاه در این شرایط، طرفین ناگزیر میشوند از چیزهایی بگذرند که پیش از این بدان دلبسته بودند و از آن لذّت میبردند و البتّه نباید فراموش کرد که این همه در گرو یک شرط مهم است: «مبادا که حدود الهی مورد تعدّی و تجاوز قرار گیرد.»
در خاطر دارم که مردی از تازه عروس خود میخواست که شراب بنوشد و در میهمانیها، حجاب خود را کنار بگذارد.
در اینجا مرزی در نور دیده و حدودی شکسته میشود که مخصوص خداوند، رسول او و ولیاش میشود. نباید این حدّها را شکست، امّا در جایی دیگر باید با صبوری از خود مایه گذاشت.
سیدجواد
جز مال و وقت باید بیاموزیم که؛ میبایست از خود، مایه بگذاریم. در شرایطی ما ناگزیر هستیم که پا بر خود بگذاریم. وقتی شما در شرایط فردی زندگی میکنید، آزادی عمل دارید. در لحظهای تصمیم میگیرید و عمل میکنید و خود را در برابر هیچ کس هم مسئول نمیشناسید؛ اما؛ پس از ازدواج شرایط شما تغییر میکند.
در برابر تلاطم و امواج، نمیتوان با خشم و خیرهسری روبهرو شد. همه وقت نمیتوان سینهی کشتی را رو در روی امواج قرار داد. در این صورت، کشتی تاب و تحمّل در مقابله با امواج را از دست میدهد؛ در موقعیت طوفان گاه باید موتورها را خاموش کرد و بادبانها را هم جمع نمود.
سیدجواد
بیشک، با تبعات و آثار درگیریهای و مشاجرات دو جوان و آنچه در پی آن خانوادههایشان میکشند، آشنایی داری. هیچ به هزینهای که جامعه برای بچّههای طلاق و خانوادههای از هم پاشیده میپردازد، فکر کردهاید؟
از همین رو بود که عرض کردم، ما در این مرحله نیازمند علم و آگاهی هستیم، آنچه که علما در این باره گفتهاند، آنچه که روایات دینی و شرع مقدّس گفتهاند و تجربههای گرانقدر دیگران که در نشست و برخاستها و مشاورهها حاصل میآیند.
در این باره باید آمادهی هزینه کردن بود. مال و وقت را باید در این باره هزینه کرد؛ و خیلی چیزهای دیگر را.
برخی به غلط، زندگی و خانواده را در راه کسب مال هزینه میکنند؛ در حالی که برای سنگ زیر بنای حیات سالم اجتماعی باید مال را فدا کرد. در نتیجه اینان در گسترهی وسیعی، آسیب میبینند و چندین برابر سرمایه های مالی ناچار به هزینه کردن میشوند.
سیدجواد
هر آفتی که به واسطهی نان و مال حرام در دنیا و برزخ و قیامت بر سر دختری میآید، جناب داماد شریک و در برابرش مسئول است. همان طور که در عزّت و آبرو یا ذلّت و بیآبرویی او در دنیا و جلوی چشم مردم، شریک و در برابرش مسئول است.
از این جا به بعد، باید همه چیز را در دو ضرب کرد و بعد از مدّتی به خواست خدا در سه و چهار و حتّی بیشتر در وقتی که بچّهها به دنیا میآیند.
نیازمندیها و ادوات ما در جریان این تجربۀ نو و برای ورود به عالم متأهلان و طی مراحل و مراتبش نیازمند موارد زیر هستیم:
۱. صبوری؛
۲. علم و آگاهی؛
۳. توکل و توسّل؛
۴. مشورت با خبرگان؛
۵. هزینه کردن؛
سیدجواد
ازدواج
... ازدواج اتّفاق خجسته و خاصّی است که در طول حیات انسانها پیش میآید. به قول معروف: شتری است که در خانهی همه میخوابد و من آرزو دارم در خانهی تو هم بخوابد.
این نقطه عطف مهم در خودش و با خودش تغییرات و تحوّلات بسیاری را دارد که لازم میدانم برخی از این تغییرات و تحرّکات را که موجب تحوّلات جسمی و روحی میشود، ذکر کنم تا به نحوی شایسته، مهیای رویارو شدن با آن باشی.
وقتی دو جوان با اعلام آمادگی برای ازدواج پاسخ مثبت میدهند، به این معنی است که؛ آماده اند و میخواهند تا از موقعیت فرد بودن و منفرد بودن، وارد موقعیت جدید مزدوج بودن و زوج زیستن شوند. این موقعیت و انتخاب، بلافاصله آنها را در وضعی جدید قرار میدهد که تا پیش از این، هیچ گاه تجربه نشده است.
سیدجواد
فقط میخواستم تذکر بدهم که در موقعیت جدید یعنی ازدواج، آقا پسر و خانم دختر، چه بخواهند و چه نخواهند، در نتایج همهی اعمال خود، آن هم در هر ساحت، به صورت وسیع و ژرف شریک میشوند و از همین جاست که ناگزیرند ملاحظهی نفر دوم را که با اوهمراه شده بکنند. آنها دیگر در شیرینی و برخورداری یا تلخی و سختیای که در دنیا و برزخ و قیامت نصیب نفر بغل دستی میشود، شریکاند
سیدجواد
آموختن علم و حکمت جان را میپرورند، وسعت میبخشند و مهیای گذر از موانع میسازند. کاش این سخن مرا دریابی که در فصل آموختن خود را به بازیچهها، به تنقّلات، به اطّلاعات عمومی ریز و درشت مشغول نسازی. در غیر این صورت در هنگامهی کسب تجربه و استفاده از ذخیرهها، خواهی دید که انبانی خالی داری. این انبان تو را در گذر از صحرا و جادههای بیرهرو و منزلهای پر فراز و نشیب یاری نمیدهند.
سیدجواد
نگذار حدّاقلها چنان تو را در خود گرفتار آوردند که از برخوردار شدن از عالیترین مراتب کمال بمانی.
کهکشان آندرومدا
بیشک آنچه مرغ مهاجر از ورای دشتها و کوهها به نظاره مینشیند با همهی آنچه گنجشکی کوچک یا مرغ خانگی میبیند، قابل مقایسه نیست. همچون مرغ مهاجر هماره مهیای پرواز باش تا چون مرغ خانگی در گرو دانه و آب نمانی.
Kargosha
حجم
۱۴۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۱۴۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
قیمت:
۷,۰۰۰
تومان