بریدههایی از کتاب اسکار و خانم صورتی
نویسنده:اریک ایمانوئل اشمیت
مترجم:معصومه صفاییراد
انتشارات:انتشارات کتابستان معرفت
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۷۴ رأی
۴٫۳
(۲۷۴)
مردم از مرگ خوششون نمیاد چون از ناشناختهها میترسن
سیّد جواد
«فقط خدا حق داره بیدارم کنه!»
Melika_SA
فراموش میکنیم که زندگی شکننده و ظریف و زودگذره؛ همه جوری وانمود میکنیم که انگار نمردنی هستیم.
"Shfar"
هرچی پیرتر میشیم میل بیشتری برای زندگیکردن نشون میدیم؛ باید ریزبین و هنرمند بشیم! مهم نیست که دیگه قطعاً مثل ده یا بیستسالگی از زندگی لذت نمیبریم؛ اما تو صدسالگی، وقتی که دیگه نمیتونیم از جامون تکون بخوریم بیشتر از عقلمون استفاده میکنیم.
"Shfar"
بعضی روزها واقعاً احتیاج دارم جیغ بکشم
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
حالا برای چی باید برای خدا بنویسم؟
- کمتر احساس تنهایی میکنی.
- احساس تنهایی کمتر با کسی که وجود نداره؟
- به وجودش بیار.
بهسمت من خم شد.
- هربار که تو یهکم بهش فکر میکنی یهکم بیشتر به وجودش میاری؛ اگه همینطور ادامه بدی کامل
میشه؛ اون حالتو خوب میکنه.
مریم!
اما مطمئناً دلبری ربطی به استخون و گوشت نداره، مربوط به مهربونیِ قلبت میشه که تو خیلی ازش داری.
da☾
«هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!»
میشه گفت کتابخوان
چطوره برای خدا بنویسی؟
نویسندهکوچك.
فکر میکنم ماها دربارهی زندگی هم همین اشتباه رو میکنیم؛ فراموش میکنیم که زندگی شکننده و ظریف و زودگذره؛ همه جوری وانمود میکنیم که انگار نمردنی هستیم.
narges
مریضی هم مثل مردن یه امتحانه، جریمه نیست.
سیّد جواد
- یه لیوان آب بخور.
- نه... میخوام مامی صورتی رو ببینم.
- میخوای یه لقمه...
- نه، میخوام مامی صورتی رو ببینم.
اسباببازی، خوراکی، هیچی نمیخواستم؛ حتی دیگه به حرفهایی که بهم میزدن گوش نمیکردم فقط میخواستم مامی صورتی رو ببینم.
zargol
«هر روز طوری به دنیا نگاه کنید که انگار اولینباره!
نویسندهکوچك.
اگه "انیشتن" صداش میزنیم برای این نیست که باهوشتر از بقیهست، بهخاطر اینه که اندازهی سرش دو برابر بقیهست؛
سیّد جواد
دوست دارم ازت بخوام یه مسئله رو روشن کنی.
من خوب میشم؟
با آره یا نه جواب بده پیچدهاش نکن، آره یا نه؟ حرفهای اضافی رو هم قلم بگیر.
تا فردا، بوووس، اسکار
پانوشت: من آدرست رو ندارم، چهکار کنم؟
سیّد جواد
اون هم مثل همه مرد اما با فکر مردن زندگیش رو حروم کرد.
noir
از وقتی که من دائم توی بیمارستانم مامان بابام با حرفزدن مشکل پیداکردن و به جاش برام کادو میارن
امیر
برای زندگی راهحلی وجود نداره مگر زندگیکردن
ケイハン
«فقط خدا حق داره بیدارم کنه!»
Lucifer
تلاش کردم با مامان بابام صحبت کنم که زندگی یک کادوی بامزهست؛ اولش زیادی تحویلش میگیریم فکر میکنیم زندگیِ ابدی رو بهدست آوردیم؛ بعد ارزشش رو از دست میده و اون رو مزخرف و کوتاه میبینیم؛ تقریباً میخواهیم بندازیمش دور! آخرش میفهمیم که نه یه کادو بلکه فقط یه امانته و تلاش میکنیم اونطور که شایستشه باهاش رفتار کنیم.
ز.م
حجم
۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۶,۰۰۰۷۰%
تومان