بریدههایی از کتاب راز شادی امام حسین علیه السلام در قتلگاه
۴٫۵
(۷۲)
كربلا يک حادثه اتفاقي نيست، بلکه فرهنگي است که براي شكوفايي حيات بشر توسط امامي معصوم تدوين شده است.
فطرس
حرف اين است كه چرا چنين برخوردي با اسلام و سخنان پيامبر خدا ميكردند؟ عرض شد از حرکات و گفتارشان برميآيد که از نظر آنها اسلام براي دنيا بود و هر جاي اسلام با دنيا منطبق نبود بايد کنار بگذارند و اين يک طرز فکر بود نه اين که فقط شخص خليفه دوم چنين بينشي داشت، بلكه جرياني که دست به دست هم داد و سقيفه را در مقابل غدير بهوجود آورد، داراي چنين طرز فکري بود.
fati
از اهميت تأمّل در واقعهي كربلا همين بس كه ائمه معصومين به ما دستور دادهاند هر حادثهاي که برايتان پيش ميآيد به کربلا وصل کنيد تا واقعهي کربلا يک لحظه از منظر ما پنهان نماند و از بصيرتي که در پي دارد محروم نگرديم. زيرا كه كربلا يک حادثه اتفاقي نيست، بلکه فرهنگي است که براي شكوفايي حيات بشر توسط امامي معصوم تدوين شده است. اگر خواستيد حوادث زندگي، شما را نبلعد و روزمرّهگيها عمر شما را لگدمال نكند و خيالات و اغراضِ دنيايي افق حيات شما را تيره و تار نگرداند، بايد همواره كربلا را مدّنظر داشته باشيد تا هرگز از بهترين انتخابها در سختترين صحنهها نهراسيد.
کاربر ۸۶۴۳۸۴۱
آن شاعر در رابط بین آتشزدن خانهي حضرت فاطمه و حمله به خیام امام حسین (ع) ميگويد: «خيمهگاه كربلا را آتش از اينجا زدند» پس اشاره به جريان سقيفه، اشاره به يک نوع فکر است، فکري که هيچچيزي را مقدس نميداند و براي خود چنين حقي قائل است که قداستي براي دختر پيامبر خدا نيز قائل نباشد و لذا همین فکر در شکستن حريم شخصيت امامي معصوم آنقدر جلو ميآيد که او را در کربلا شهيد ميکند.
fati
آن شاعر در رابط بین آتشزدن خانهي حضرت فاطمه و حمله به خیام امام حسین (ع) ميگويد: «خيمهگاه كربلا را آتش از اينجا زدند» پس اشاره به جريان سقيفه، اشاره به يک نوع فکر است، فکري که هيچچيزي را مقدس نميداند و براي خود چنين حقي قائل است که قداستي براي دختر پيامبر خدا نيز قائل نباشد و لذا همین فکر در شکستن حريم شخصيت امامي معصوم آنقدر جلو ميآيد که او را در کربلا شهيد ميکند.
fati
بهترين انتخاب در سختترين صحنه
از اهميت تأمّل در واقعهي كربلا همين بس كه ائمه معصومين به ما دستور دادهاند هر حادثهاي که برايتان پيش ميآيد به کربلا وصل کنيد تا واقعهي کربلا يک لحظه از منظر ما پنهان نماند و از بصيرتي که در پي دارد محروم نگرديم. زيرا كه كربلا يک حادثه اتفاقي نيست، بلکه فرهنگي است که براي شكوفايي حيات بشر توسط امامي معصوم تدوين شده است. اگر خواستيد حوادث زندگي، شما را نبلعد و روزمرّهگيها عمر شما را لگدمال نكند و خيالات و اغراضِ دنيايي افق حيات شما را تيره و تار نگرداند، بايد همواره كربلا را مدّنظر داشته باشيد تا هرگز از بهترين انتخابها در سختترين صحنهها نهراسيد.
fati
مسألهي نفاقي كه با حاکميت معاويه پيش آمد خيلي پيچيدهتر از اينها است كه شما بخواهيد بگوييد اين هماني است كه در صدر اسلام در سقيفه واقع شد. به همين جهت هم حضرت علي به خلفا کمک ميکردند تا در امور مسلمين به بهترين شکل عمل کنند، چون متوجه بودند با حضور خلفاء در حاکميت جهان اسلام، بستر ادامهي اسلام هنوز به بنبست نرسيده است که نتوان به آينده اميدوار بود. ولي با حاکميت معاويه جرياني از نفاق به ميدان آمد که در عيني که صد در صد بيدين است ولي خود را صد در صد مسلمان معرفي ميکند
ریحانه
از مواردي که حکايت از نپذيرفتن اسلام توسط ابوسفيان و معاويه دارد موردي است که ابن عباس نقل ميکند، ميگويد: شبي در مسجد مدينه بعد از نماز عشا که مردم پراکنده شدند و به غير از معاويه و ابوسفيان کسي در مسجد نماند، من در پشت ستوني نشسته بودم، شنيدم که ابوسفيان به معاويه ميگويد: ببين در مسجد کسي نيست؟ -ابوسفيان در اين زمان نابينا شده بود- معاويه چراغي به دست گرفت و اطراف مسجد را جستجو کرد، امّا مرا نديد. آن گاه ابوسفيان گفت: «يا بُنَي! اوصيک بدين الاباء و الاجداد و اياک و دين محمد فانه سبب فقرنا و لا يهولنّک قول محمد من البعث و النشور»؛ اي فرزندم! تو را به آئين پدران و نياکانت سفارش ميکنم و از دين محمد بر حذر ميدارم، زيرا اين دين سبب فقر و بيچارگي ما شده و سخن محمد در بارهي حشر و روز قيامت تو را نترساند.
ریحانه
«النَّاسُ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» مردم بندهي دنيا ميباشند و دين در حدّ لعابي است بر روي زبانشان تا آن موقعى ديندار هستند كه معيشت آنان تأمين شود، اما وقتى بهوسيلهي بلاء مورد آزمايش قرار بگيرند دينداران قليل و اندك خواهند بود.
ریحانه
ابنابيالحديد در شرح نهجالبلاغه ميگويد: مردي را كه در طف با عمرسعد بود، گفتند: واي بر تو! چگونه ذريّهي پيامبر خدا را كشتيد؟! گفت: سنگ زير دندان تو باد! اگر تو هم با ما بودي و آنچه ديديم، ميديدي، همانكاري را كه ما كرديم تو نيز ميكردي، گروهي بر سر ما ريختند، دست به قبضهي شمشير؛ مانند شير درنده، سواران را از چپ و راست به هم ميماليدند، اگر هم امان ميداديم، نميپذيرفتند و به مال ما رغبت نداشتند، ميخواستند يا از آبشخور مرگ بنوشند يا بر مرگ مستولي شوند و اگر ما دست از آنها برداشته بوديم، جان همهي افراد سپاه را گرفته بودند؛ اي مادر مرده! اگر اين كار را نميكرديم، چه ميكرديم؟!
ریحانه
حضرت اباعبدالله ده سال پس از شهادت حضرت امام حسن تا مرگ معاويه در سختترين شرايط، ناظر بودند که چگونه معاويه در حال هدم ريشهي اسلام است، اين مدت ده ساله مدت خيلي عجيبي است. اگر خواستيد واقعاً بفهميد چقدر بايد براي امام حسین (ع) غصّه خورد بايد به اين ده سال فکر کرد. حضرت ميبينند چگونه معاويه در هَدْم ريشههاي اسلام برنامهريزي کرده است و همينطور هم جلو ميرود، اکثر صحابه مرعوب شخصيت او شدهاند و مردم هم كه متوجه نيستند چهچيزي در حال وقوع است.
اگر بفهميم در اين ده سال بر حسین (ع) چه گذشت، کربلا را و شاديها و اميدهاي حضرت را ميفهميم و اگر آن وضع را درست تصور کنيم براي اين ده سالِ غم حضرت سيدالشهداء اشکها خواهيم ريخت.
ریحانه
اين فكري كه فقط فرزندانمان را براي زندگي دنيايي تجهيز كنيم همان فکري است که سقيفه را پايهگذاري کرد. فكري که در سقيفه مطرح شد اين نبود كه اسلام در ميان نباشد، معتقد بود اسلام وسيلهي خوبي است براي بهدستآوردن دنيا، در عين اينکه گوشهي چشمي هم به آخرت داشت،
ریحانه
جريان نفاق با انواع ابتلائاتي که براي جامعه به وجود ميآورد سعي ميکند از جامعهي اسلامي قداستزدائي کند تا بتواند هرکه را خواست اسوه و الگو قرار دهد و جريانهاي قدسي واقعي را از جامعه حذف کند و نهضت کربلا در درون خود توان خنثيکردن چنين فتنهاي را دارد
ایمان امید آرامش
در سقيفه روحيهاي حاکم بود که تصور ميکرد براي اداره جامعه به چيزي غير از شريعت الهي احتياج است و آن زرنگيهاي حاکمان است و بايد گروهي بر سر کار آيد که با انديشهي بشري جامعه را اداره کند و امور ديانت را براي امور شخصي بگذارد.
ایمان امید آرامش
بفهميم تفکري که معنويت را به حاشيه ميراند، هرچند با ظاهر اسلامي به ميدان بيايد، در نهايت، با حقيقيترين روشِ اصلاح امور که در امامي معصوم تجلي مييابد، به مقابله بر ميخيزد
ایمان امید آرامش
بحث در رابطه با اختلاف دو گروه به نام شيعه و سني نيست، بحث بر سر دو نوع برخورد با قرآن و پيامبر است و موضوعِ مورد بحث يك مسئلهي معرفتي است و توجه به آثار و تبعات آن معرفت در سير تاريخ دارد. اگر جامعهي اسلامي اين موضوعات را نشناسد نميتواند خطرات آينده را پيشبيني کند و از آنها عبور نمايد، عين اين مشکلات ممکن است براي انقلاب اسلامي و نيروهاي متديّن آن پيش بيايد.
ایمان امید آرامش
اگر معرفتي پشتوانهي وفاداری ما به امام حسین نباشد نهتنها متوجّهي جايگاه تاريخي حادثهي كربلا نميشويم و نميتوانيم كربلا را درست تحليل كنيم، بلکه ممکن است به جنگ فرقهاي گرفتار شويم.
ایمان امید آرامش
پس اشاره به جريان سقيفه، اشاره به يک نوع فکر است، فکري که هيچچيزي را مقدس نميداند و براي خود چنين حقي قائل است که قداستي براي دختر پيامبر خدا نيز قائل نباشد و لذا همین فکر در شکستن حريم شخصيت امامي معصوم آنقدر جلو ميآيد که او را در کربلا شهيد ميکند.
مروه
اگر خواستيد حوادث زندگي، شما را نبلعد و روزمرّهگيها عمر شما را لگدمال نكند و خيالات و اغراضِ دنيايي افق حيات شما را تيره و تار نگرداند، بايد همواره كربلا را مدّنظر داشته باشيد تا هرگز از بهترين انتخابها در سختترين صحنهها نهراسيد.
مروه
خطاب به برادرش عرض ميکند: «بِاَبِي، اَلْمَقْتُولُ بِيَوْم الْجُمُعَه، اَوِالْاِثْنَيْن؟»؛ پدرم فدايت، تو كشتهي روز جمعهاي يا روز دوشنبه؟
نور
حجم
۲۵۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۲۵۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
رایگان