بریده‌هایی از کتاب خودتان را بهتر بشناسید

زندگی به اندازه‌ی کافی سخت است، آن‌را با صداهای منتقد درون سخت‌تر نکنید.

علت اصلی احساس تنهایی، فقدان عزت‌نفس است

هرگونه بحث و جدل مهمی ابتدا در درونتان رخ می‌دهد. در آن‌جا است که برنده یا بازنده می‌شوید. این‌که چگونه واقعیت زندگیتان آشکار می‌شود، تنها جلوه‌ای از پیامدی است که در گذشته در مورد آن تصمیم گرفته‌اید، شما باید طرفدار خودتان باشید. زندگی به اندازه‌ی کافی سخت است، آن‌را با صداهای منتقد درون سخت‌تر نکنید.

هر کسی می‌تواند کارهای ساده را پیچیده کند؛ اما ساده کردن کارهای پیچیده، هنری است که هر کسی توان آن‌را ندارد.

در تمام حیطه‌های زندگی آنچه را که می‌خواهید جذب نمی‌کنید، بلکه چیزی را جذب می‌کنید که احساس می‌کنید، سزاوار آن هستید.

منظم بودن مهم‌ترین ویژگی فرد برای کسب موفقیت است، بنابراین هر کاری انجام می‌دهید، مطمئن شوید که کارتان تداوم دارد.

هنگامی‌که تجربه‌ای لذت‌بخش دارید، ذهنتان خواهان فرصتی است تا دوباره همان رخداد لذت‌بخش را تجربه کند. وقتی منتظر فرصتی هستید تا همان تجربه تکرار شود، زندگیتان خشک و یکنواخت می‌شود؛ زیرا خودتان را از دیگر تجربه‌های لذت‌بخش محروم می‌سازید.

اگر بر افکار و احساسات خود تمرکز داشته باشید، می‌توانید نشاط و شادابی را وارد زندگیتان کنید و آن‌را از حالت سردی و یکنواختی درآورید.

هنگامی‌که جنبه‌ای از شخصیت خود را تایید و درک کنید، قادر خواهید شد خود را از مجموعه رفتارهای ناخودآگاهتان جدا کنید و می‌توانید تفاوت بین خودواقعی و خودکاذبتان را تشخیص دهید. همین درک و آگاهی است که سازوکارهای رفتاری را از یکدیگر متمایز می‌کند.

تمام افراد باید گاهی تنش‌های خود را تخلیه کنند. فعالیت‌های جسمانی یکی از بهترین راه‌های تخلیه تنش است.

اغلب دانش و آگاهی ما از تجربه به‌دست می‌آیند و بیشتر تجربه‌های ما از اشتباه کردن حاصل می‌شود.

هنگامی‌که در درون احساس ارزشمندی نمی‌کنید، برای کسب احساس ارزشمندی به ظاهر بیرونیتان توجه می‌کنید. خلأیی در درونتان وجود دارد که احساس می‌کنید، بی‌اهمیت هستید و دیده نمی‌شوید

بدون شناخت خود، چیزی وجود نخواهد داشت که با آن ارتباط برقرار کنید.

علت بیشتر ناامیدی‌ها این است که سعی می‌کنیم عوامل موقتی را به عوامل دایمی تبدیل کنیم. از آن‌جا که هر چیزی در زندگی موقتی است، به‌طور دایم ناامیدی را تجربه می‌کنید.

حسادت به موفقیت دیگران نشان می‌دهد که شما از زندگیتان رضایت ندارید.

بدون وجود موانع، چگونه می‌توانیم رشد کنیم؟

شما در درون احساس ارزشمندی نمی‌کنید، بنابراین برای پر کردن خلأ درونی‌تان به‌دنبال ارزش ظاهری هستید و همین ارزش ظاهری را به‌عنوان منبع کسب احترام و تحسین دیگران می‌بینید

کاری که انجام می‌دهید موجب نمی‌شود دست به توجیه رفتارتان بزنید، بلکه دلیلی که برای انجام یک کار دارید، موثر است.

شما می‌توانید از یک چیز مطمئن باشید. سریع‌ترین راه که خود را بدبخت کنید این است: «سعی کنید همه را خشنود و راضی نگه‌دارید».

وسواس این‌که همیشه سر وقت یا زودتر برسید، مربوط به ادب و ملاحظه‌کاری شما نیست، بلکه احساس حقارت است.