بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قلعه‌ی حیوانات | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب قلعه‌ی حیوانات اثر جورج اورول

بریده‌هایی از کتاب قلعه‌ی حیوانات

نویسنده:جورج اورول
انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۴.۵از ۲۰۳ رأی
۴٫۵
(۲۰۳)
جیره‌ی حیوانات به استثنای جیره‌ی خوک‌ها و سگ‌ها تقلیل پیدا کرد. اسکوییلر توضیح داد که تساوی مطلق در امر جیره‌بندی خلاف اصول حیوانی‌گری‌ست. به هر حال با آن‌که ظواهر امر حکایت از کمبود آذوقه می‌کرد برای اسکوییلر مشکل نبود که به حیوانات ثابت کند، در واقع کمبودی نیست و مقتضیات ایجاب کرده است که در میزان جیره تعدیلی به عمل آید. (اسکوییلر همیشه کلمه‌ی تعدیل را به کار می‌برد، نه تقلیل) اما در مقایسه با زمان آقای جونز همه چیز ترقی کرده بود. اسکوییلر به سرعت اعدادی پشت سر هم ردیف می‌کرد تا به حیوانات نشان دهد حالا از زمان آقای جونز، جوِ بیش‌تر، یونجه‌ی فراوان‌تر و شلغم زیادتری دارند، ساعات کم‌تری کار می‌کنند، و آب آشامیدن‌شان گواراتر، عمرشان طولانی‌تر و بهداشت نوزادان بهتر شده است؛ در طویله کاه بیش‌تر دارند و مگس کم‌تر آزار می‌دهد. حیوانات تمام این مطالب را باور می‌کردند. در واقع خاطره‌ی دوره‌ی آقای جونز تقریباً محو شده بود.
f_altaha
«همه برابر اند اما بعضی برابرتر اند.»
mohammad mirzaei
آدم‌ها را از صحنه دور سازید، مطمئن باشید ریشه‌ی گرسنگی و بیگاری تا ابد خشک می‌شود.
جیمی جیم
«هیچ سر در نمی‌آورم. هرگز باور نمی‌کردم که چنین اتفاقاتی در مزرعه‌ی ما پیش بیاید. به طور حتم عیب و نقص در خود ماست. تنها راه‌حلی که به نظرم می‌رسد این است که باید بیش‌تر کار کرد. از امروز من صبح‌ها یک ساعت زودتر از خواب بیدار می‌شوم.»
A_
برای یک بار در زندگی، بنجامین حاضر شد از قانون‌اش عدول کند. با صدای بلند چیزی را که بر دیوار نوشته شده بود خواند. بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود: «همه برابر اند اما بعضی برابرتر اند.»
کتاب خوان کوچک
حیوانات در بیرون، از خوک به آدم، از آدم به خوک و باز از خوک به آدم نگاه می‌کردند، ولی دیگر امکان نداشت که یکی را از دیگری را تمیز دهند.
Alireza Akbari
وضع خوک‌ها برای خنثاکردن دروغ‌های موزِز، زاغ اهلی، از این هم مشکل‌تر بود. موزز که دست‌پرورده‌ی مخصوص آقای جونز بود، و جدایِ این‌که جاسوس و خبرچین قهاری بود، حرافِ مرموزی هم بود. داعیه داشت که از وجود سرزمین عجیبی آگاه است به نام «شیر و عسل» که همه‌ی حیوانات پس از مرگ به آن‌جا می‌روند. موزز می‌گفت این سرزمین در آسمان کمی بالاتر از ابرهاست، در سرزمین شیر و عسل هر هفت روزِ هفته، یک‌شنبه است، در آن‌جا تمام سال شبدر موجود است و بر درخت‌ها نبات می‌روید. حیوانات از موزز نفرت خاصی داشتند، چون سخن‌چینی می‌کرد و دست به سیاه و سفید نمی‌زد. ولی بعضی از آن‌ها به سرزمین شیر و عسل اعتقاد پیدا کرده بودند و برای این که خوک‌ها آن‌ها را متقاعد کنند که چنین چیزی وجود ندارد ناگزیر از بحث و استدلال بودند.
AmirTanazzoh
رفقا، تصور نکنید پیشوابودن لذت‌بخش است! درست برعکس، کاری‌ست بسیار دقیق و پرمسوولیت و پرمخاطره.
×man×
همه چیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز به همین شکل خواهد ماند، زندگی نه بدتر می‌شود و نه بهتر.
afsan
بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود: «همه برابر اند اما بعضی برابرتر اند.»
mashver

حجم

۸۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

حجم

۸۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان