بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نه تنبیه، نه تشویق | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نه تنبیه، نه تشویق

بریده‌هایی از کتاب نه تنبیه، نه تشویق

۴٫۰
(۴۱)
هم پاداش و هم تنبیه الگویی در رفتار ایجاد می‌کنند که شخص را به چاپلوسی از فردی که در موضع قدرت نشسته است یا تحت‌تأثیر قرار دادن او وامی‌دارد. در اینجا کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه مسائل حاشیه‌ای هستند. در هر دو صورت آنچه از دست می‌رود رابطه‌ای مبتنی بر همدلی صادقانه و واقعی است که ما را از صراحت و خطرپذیری برحذر می‌دارد؛ رابطه‌ای که افراد را برمی‌انگیزد تا نهایت تلاش خود را بکنند و تغییری ارزشمند در زندگی به‌وجود آورند.
mahdi
فردی که مسئول تربیت یا آموزش کودکان است احتمالا می‌خواهد با هریک از آنها پیوندی دوستانه برقرار سازد، طوری که کودک آن‌قدر احساس امنیت کند که در صورت بروز مشکلات از او کمک بخواهد، و شاید بتوان گفت که این اساسی‌ترین شرط برای حمایت از رشد سالم کودک و نهادینه شدن ارزشهای مثبت در اوست. در زمینه آموزشی نیز اگر بخواهیم دانش‌آموز به‌راحتی به اشتباهات خود اعتراف کند و پذیرای راهنمایی دیگران باشد باید چنین ارتباطی بین او و اولیای مدرسه به وجود آید. همین اصل درمورد محیط‌های کاری نیز صادق است زیرا ایجاد ارتباط کاری مثبتی که برمبنای اعتماد، ارتباط صادقانه و تمایل به مساعدت دیگران باشد از ضروریات این محیط‌هاست. و اما این دقیقآ همان چیزی است که توسط پاداش و تنبیه ازبین می‌رود. اگر مادر، معلم یا مدیر شما به قضاوت درباره عملکردتان بنشیند و اگر این قضاوت رویدادهای مثبت یا منفی را برای شما رقم بزند، چنین کاری جز خدشه‌دار کردن روابط بین شما و آن شخص تأثیر دیگری ندارد. دراین‌صورت دیگر ارتباط همیارانه‌ای در جهت یادگیری یا رشد شکل نمی‌گیرد، بلکه تلاش شما در این جهت خواهد بود که تأیید او را نسبت به عملکرد خود جلب کنید تا به پاداش برسید.
mahdi
پاداش در بهترین شکل خود نمی‌تواند در ایجاد تعاون و همکاری یا حس مشترک تأثیری داشته باشد بلکه در بیشتر موارد مانع از این اهداف می‌شود، همان‌طور که حدود دویست سال پیش مربیان آموزشی در نیویورک سیتی، پس از مشاهده اجرای یک برنامه اصلاح رفتار، دریافتند که هرگاه افراد برای به‌دست آوردن پاداش به رقابت با یکدیگر برخیزند جریانی پنهان از «ستیز و حسادت» شکل می‌گیرد. ضمنآ در چنین مواردی «شکایت از نابرابری رفتار» و «توجه به نورچشمی‌ها» امری شایع است.
mahdi
مطالعات نشان داده‌اند آثار منفی پاداشِ پیش‌بینی‌نشده بسیار کمتر از پاداشی است که از قبل وعده داده می‌شود و فرد برای کسب آن به‌جد تلاش می‌کند.
mahdi
درواقع وقتی خوب دقت کنیم متوجه خواهیم شد که تنبیه و پاداش اساسآ شبیه یکدیگر عمل می‌کنند. همان‌طور که کورت لوین، بانی روان‌شناسی مدرن می‌گوید، هر دو راهکار زمانی به‌کار می‌آیند که «بخواهیم رفتاری را برگزینیم که نیروهای میدانی طبیعی در آن لحظه قادر به برانگیختنش نیستند»
mahdi
پژوهشگران با مشاهده شواهد انکارناپذیر مبنی بر ضعف عملکرد افراد در ازای پاداش، ابتدا دچار بهت و ناباوری شدند. معدودی از آنها گفتند ـ یا در یک مورد سعی کردند ثابت کنند ـ که تأثیر عکس پاداش باید به این دلیل باشد که ذهن فرد را از تکلیف موردنظر دور می‌سازد. ۱ البته اینکه وسوسه دریافت پاداش مورد علاقه می‌تواند تمرکز ما را از تکلیف دردست‌اجرا منحرف سازد و مانع ارائه کار باکیفیت شود سخن معقولی است. اما مطالعات بعدی نشان داده‌اند که چیزی بیش از تمرکززدایی صِرف در کار است. فکر کردن به پاداش به‌مراتب زیانبارتر از فکر کردن به موضوعی است که ربطی به تکلیف موردنظر ندارد. ۲ ظاهرآ تأثیر پاداش بر کیفیت عملکرد کاملا منفی است.
mahdi
متأسفانه شعار «این کار را بکن تا آن را به دست آوری» تأثیر مثبتی در پیشبرد اهداف ما ندارد؛ چه هدف ما تغییر رفتار باشد و چه بهبود آن، چه با کودک سروکار داشته باشیم و چه با بزرگسال، و چه پاداش ما نمره باشد و چه پول و مدال یا دیگر انواع رشوه‌هایی که معمولا به آنها متوسل می‌شویم. حتی اگر قیود اخلاقی، ما را از کنترل دیگران منع نکنند حقیقت مسلّم این است که این راهکار به احتمال زیاد نتیجه‌ای معکوس خواهد داشت.
mahdi
مشوق یا پاداش در دو صورت تأثیری نامطلوب و زیانبار بر عملکرد دارد: اول زمانی که تکلیف به اندازه کافی برای شخص جالب است و ارائه مشوق به‌منظور ایجاد انگیزه امری زائد قلمداد می‌شود؛ دوم زمانی که تکلیف موجود، مسئله‌ای بازپاسخ است و روشهایی که ما را به راه‌حل می‌رساند بلافاصله پیدا نمی‌شوند
mahdi
پاداش معمولا عملکرد را در زمینه تکالیف بسیار ساده‌ای بهبود می‌بخشد که نیاز به اندیشه ندارند و حتی در آن صورت نیز فقط جنبه کمّی تکلیف بهبود می‌یابد.
mahdi
آن بوگیانو و مارتی بارت دریافتند کودکانی که انگیزه‌ای بیرونی برای کار خود دارند ـ نسبت به کودکانی که به یادگیری برای خود یادگیری علاقه‌مندند ـ در امر یادگیری از راهکارهای ساده‌تری استفاده می‌کنند و در تست‌های استانداردشده موفقیت، نمره کمتری می‌آورند. کودکانی که با انگیزه پاداش درس می‌خوانند عملکرد ضعیف‌تری دارند، حتی وقتی با کودکانی مقایسه می‌شوند که سال قبل نمراتی همپای آنها داشته‌اند
mahdi
مشوقها اساسآ نگرش و پای‌بندی عاطفی را که زیربنای رفتار ماست تغییر نمی‌دهند. مشوقها تغییرات عمیق و ماندگار ایجاد نمی‌کنند زیرا هدفشان تأثیر گذاشتن بر عملی است که انجام می‌دهیم. اگر شما نیز مانند اسکینر معتقد باشید که انسان چیزی جز اعمالش نیست یا به‌عبارتی انسان فقط مجموعه‌ای از رفتارهاست آنگاه دیگر این انتقاد تکانتان نخواهد داد؛ حتی ممکن است بی‌معنا به‌نظرتان برسد. ولی اگر معتقد باشید که رفتار انسان از شخصیت او (یعنی از افکار، احساسات، انتظارات و خواست‌هایش) سرچشمه می‌گیرد دیگر انتظار نخواهید داشت مداخلاتی که فقط اعمال را کنترل می‌کنند از کودک، فردی سخاوتمند بسازند یا شخص بزرگسالی را به کاهش وزن وادارند.
mahdi
وقتی می‌خواهیم فرزندانی مسئول و نوع‌دوست بار آوریم همین مسئله در آنجا نیز خود را نشان می‌دهد: هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم پاداش (یا تنبیه) به تحقق این اهداف کمک کند، زیرا وقتی به کودک وعده می‌دهیم که در قبال رفتار مسئولانه‌اش پاداش دریافت خواهد کرد دیگر، در صورت حذف پاداش، کودک دلیلی نمی‌بیند مانند گذشته رفتار کند.
mahdi
طی دوازده روز شاگردان کلاسهای چهارم و پنجم برای انجام یک بازی ریاضی پاداش دریافت می‌کردند اما برای بازیهای دیگر پاداشی در کار نبود. (کیفیت بازیها در یک سطح بود و هیچ‌یک جالب‌تر از دیگری نبود.) وقتی پاداش دادن شروع شد بچه‌ها بی‌درنگ به بازیهایی روی آوردند که با پاداش همراه بود. هنگامی‌که دوره پاداش‌دهی به‌سر رسید علاقه کودکان به این بازیها به‌طرز چشمگیری فروکش کرد، طوری‌که علاقه عده‌ای از آنها کمتر از دیگرانی شد که اصلا پاداش نگرفته بودند. محققان به این نتیجه رسیدند که استفاده از برنامه‌های منظم و جدی پاداش‌دهی برای افزایش میزان مشارکت در فعالیتهای مورد نظر، درعین‌حال می‌تواند موجب کاهش مشارکت در مواردی شود که در آن پاداش ملموس یا مشوقِ بیرونی اجتماعی ارائه نمی‌گردد. ۶
mahdi
واقعیت امر این است که ما دوست داریم رفتارهایی که برای انجام آنها پاداش می‌گیریم، از مسواک زدن تا رفتارهای نوع‌دوستانه، بعد از قطع پاداش نیز ادامه پیدا کنند. در محیط‌های کاری معمولا کارمندان در ازای کار بهتر پاداش دریافت می‌کنند، اما اگر هدف این است که تغییر رفتاری دائمی در جهت کار بهینه انجام شود، اتکای دائم به پاداش، درعمل مشکل‌آفرین می‌شود، از جمله درخواست افزایش میزان پاداش از سوی کارمندان، و این چیزی است که مدیران در حین پیاده کردن برنامه‌های تشویقی به آن پی برده‌اند.
mahdi
فرض کنید فرزند شما با شکلات ترغیب می‌شود، شما تا زمانی می‌توانید از او بخواهید اتاقش را تمیز کند که مرتب شکلات در اختیارش قرار بدهید. اما این کار عملا چند مشکل ایجاد می‌کند. اگر فرزندتان از شیرینی اشباع شود، طوری‌که دیگر شکلات جنبه پاداش بودنش را از دست بدهد، چه؟ از طرفی اگر درخواست او بیشتر شود، طوری‌که توان انجام آن را نداشته باشید یا اصلا تقاضای او به‌نظرتان درست نباشد، چه؟ از همه مهم‌تر اینکه آیا واقعآ می‌خواهید او فقط تا زمانی در کارهای منزل به شما کمک کند که ذخیره‌ای از پاداشها را در اختیار دارید؟
mahdi
بسیاری از کاربردهای اولیه (و بسیار موفقیت‌آمیز) اصول اصلاح رفتار درمورد حیوانات، کودکان یا بزرگسالانی اعمال شده است که تحت نظر بوده‌اند، مانند زندانیان یا بیماران روانی. این افراد لزومآ برای تأمین خواست‌ها و نیازهای ضروری خود به افراد قدرتمند دیگری وابسته‌اند و اغلب رفتار آنها را می‌توان به‌سهولت تغییر داد. ۲ توجه داشته باشید که این یک اعتراض اخلاقی نیست؛ این ایراد، مبین این حقیقت است که وقتی فرد (یا موجود) مورد نظر به شما وابسته باشد کنترل رفتار او آسان‌تر می‌شود. یکی از علل درستی این موضوع آن است که موجود وابسته را می‌توان در وضعیت نیازمندی نگه داشت. معمولا حیوانات آزمایشگاهی را گرسنه نگه می‌دارند تا از پاسخ آنها نسبت به غذا به‌عنوان یک مشوق مطمئن شوند. به همین منوال «برای آنکه انسانها را واداریم تا به روش خاصی رفتار کنند ... باید ... آن‌قدر درمانده و محتاج باشند که ارائه پاداش، رفتار مطلوب را در آنها تقویت کند» ۳. البته افرادی مانند لئون نیز که تا حدی استقلال دارند در مواردی به پاداش پاسخ می‌دهند، ولی برانگیختن چنین رفتاری به‌شکلی قابل پیش‌بینی و منظم، دشوارتر است.
mahdi
برای بررسی این ادعا که پاداش موجب تغییر رفتار می‌شود سه پرسش طرح می‌کنیم. نخست: پاداش برای چه کسی مؤثر است؟ دوم: این تأثیر چه مدت پایدار می‌مانَد؟ سوم: پاداش دقیقآ کدام جنبه از رفتار را تغییر می‌دهد؟ (قبلا به سؤال چهارمی نیز اشاره کرده‌ام: چه بهایی در قبال این موفقیت پرداخته می‌شود؟ ولی فعلا این سؤال را کنار می‌گذاریم.)
mahdi
آیا زمانی که می‌خواهیم کودکی را به انجام کاری ترغیب کنیم (یا از انجام آن باز داریم) لحظه‌ای مکث می‌کنیم تا ضرورت این کار را مورد سؤال قرار دهیم؟ آیا به این مسئله می‌اندیشیم که به‌جای واداشتن کودک به اطاعت، چگونه می‌توان با روش بهتری او را فردی مسئول بار آورد؟
mahdi
به نظر من وقتی گفته می‌شود کودکان باید کنترل شوند اغلب منظور این است که نباید کودکان را به حال خود رها کرد تا هر کاری که دوست دارند بکنند. البته این سخنی است که گمان نمی‌کنم کسی با آن مخالف باشد. ولی اینکه بگوییم کودکان نیاز به حدود یا مقررات دارند بسیار متفاوت از آن است که بگوییم آنها باید کنترل شوند. در مکالمات روزمره معمولا ما این دو مورد را با یکدیگر اشتباه می‌گیریم، اما وقتی حدود هریک مشخص شود خواهیم دید که بسیاری از موقعیت‌ها دیگر مستلزم کنترل نیستند.
mahdi
آنگاه که ما خود تحت کنترل قرار می‌گیریم ویژگی پاداشها را بهتر تشخیص می‌دهیم تا زمانی که دیگران را کنترل می‌کنیم. به همین دلیل خود را در جایگاه شخصِ تحت کنترل قرار دادن و تصور رفتار او، اهمیت دارد. برای یک آموزگار مخالفت با پرداخت پاداش برمبنای شایستگی آسان است، زیرا او به‌سهولت درک می‌کند که پیشنهاد رشوه برای انجام آنچه مدیرصلاح می‌داند تا چه حد تحقیرآمیز است. ولی وقتی همین معلم کنترل کلاس را به‌دست می‌گیرد نمی‌تواند به‌راحتی تأثیر نمره یا امتیازات دیگری را که برای دانش‌آموزان درنظر می‌گیرد دریابد. همین مطلب درمورد کارمندی که از برنامه جبرانی کنترل‌کننده محیط کار به‌خشم می‌آید اما خود در خانه با نظام اسکینری (که تنها از لحاظ پاداش با آن تفاوت دارد) با فرزندش رفتار می‌کند صادق است.
mahdi

حجم

۳۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
۱۱۸,۸۰۰
۱۰%
تومان