بریدههایی از کتاب نه تنبیه، نه تشویق
۴٫۰
(۴۱)
پاداش معمولا عملکرد را در زمینه تکالیف بسیار سادهای بهبود میبخشد که نیاز به اندیشه ندارند و حتی در آن صورت نیز فقط جنبه کمّی تکلیف بهبود مییابد. نتایج غیرمنتظره مطالعات میلر و گلاکزمن در مقابل پژوهشهای رفتارگرایانی انجام شد که افزایش تعداد دفعاتِ پایین دادنِ اهرمِ غذا را توسط یک جانور (موش) دلیل این مدعا فرض کردند که تشویق و تقویت، عملکرد را بهبود میبخشد.
fr
اگر هدف شما این باشد که دیگران از دستورها اطاعت کنند، بهموقع سرِکار حاضر شوند و آنچه به آنها گفته میشود انجام دهند، رشوه دادن یا تهدید کردن، راهکارهای معقولی برای این کار خواهند بود. اما اگر هدف شما بالا بردن کیفیت دائمی کار است، چنانچه قصد دارید از دانشآموزان افرادی متفکر و خودگردان بسازید یا ارزشهای مثبت را در کودکان نهادینه کنید، دراینصورت، پاداش و تنبیه کاملا بیاثر خواهند بود. درواقع آنها نهتنها بیاثر بلکه زیانآور نیز هستند.
fr
برخی حامیان روشهای اِعمال فشار تصور میکنند که کودکان در صورت عدم کنترل، وحشی میشوند. از قضا این مطلب بیشتر درباره کودکانی صادق است که معمولا کنترل میشوند، مورد اعتماد قرار نمیگیرند، توجیه نمیشوند، تشویق نمیشوند که خود بیندیشند، یاری نمیشوند تا ارزشهای مثبت را نهادینه کنند و غیره. اِعمال کنترل خود کنترل بیشتری را ضروری میسازد و بُعد این ضرورت، استفاده از کنترل را توجیه میکند.
fr
برای یک آموزگار مخالفت با پرداخت پاداش برمبنای شایستگی آسان است، زیرا او بهسهولت درک میکند که پیشنهاد رشوه برای انجام آنچه مدیرصلاح میداند تا چه حد تحقیرآمیز است. ولی وقتی همین معلم کنترل کلاس را بهدست میگیرد نمیتواند بهراحتی تأثیر نمره یا امتیازات دیگری را که برای دانشآموزان درنظر میگیرد دریابد. همین مطلب درمورد کارمندی که از برنامه جبرانی کنترلکننده محیط کار بهخشم میآید اما خود در خانه با نظام اسکینری (که تنها از لحاظ پاداش با آن تفاوت دارد) با فرزندش رفتار میکند صادق است.
fr
البته اگر ما پیوسته شاهد کنترل مردم توسط پاداش باشیم نهتنها این امر را عادی تلقی میکنیم بلکه ممکن است آن را بهعنوان یک راهکار کلی بپذیریم: اگر به بزرگسالان در ازای کارشان پاداش میدهیم چرا به کودکان در ازای کتابخوانی پاداش ندهیم؟ و وقتی به کودکان پاداش میدهیم آنها نیز از لابهلای رفتار ما این پیام را دریافت میکنند که برای انجام کار مورد نظرشان به دیگران رشوه بدهند.
monajokar
مشکل از آنجا ناشی میشود که ما برای کنترل رفتار دیگران، آنچه را آنان بدان علاقه یا نیاز دارند در اختیار بگیریم و بعد آن را بهصورت مشروط به آنها بدهیم.
monajokar
وقتی مردم تصور کنند مورد ارزیابی قرار میگیرند انگیزه درونیشان خدشهدار میگردد، حتی اگر برای کار مورد قبول، پاداش ارائه شود و حتی اگر ارزیابی مثبت باشد. عملکرد نیز اُفت میکند، بهویژه در مواردی که تکلیف مستلزم خلاقیت است. درواقع هرگاه ترغیب شویم که (بهجای تمرکز بر روند واقعی انجام کار) به این نکته توجه کنیم که چقدر کار خود را خوب انجام میدهیم، احتمال علاقهمند شدن به آن کار و ادامه آن در مواقع دیگر کمتر میشود.
mahdi
*احساس تهدید میکنیم. هشدارهایی که اعلام میکنند اگر فلان کار را درست انجام ندهیم فلان اتفاق خواهد افتاد از جذابیت کار مورد نظر میکاهند. اگر پژوهش چندانی در این زمینه انجام نشده احتمالا به این دلیل است که کسی در صحت چنین موضوعی تردید ندارد.
*نظارت میشویم. مطالعه با کودکان و نیز بزرگسالان نشان میدهد که وقتی در حین انجام کار، مورد نظارت دقیق قرارمیگیریم معمولا علاقه به آن کار را از دست میدهیم. ۲۳ مطالعه بعدی حاکی از آن است که این تأثیر ظاهرآ فقط زمانی رخ میدهد که نظارت کنترلکننده احساس شود، مثل زمانیکه میدانیم نظارت برای کنترل عملکرد ما یا اطاعت از دستورالعملها صورت میگیرد نه به صِرف کنجکاوی. ۲۴ افزایش نظارتی که این روزها به کمک رایانه در محیطهای کاری اِعمال میشود پیامدهای مشکلسازی درپی داشته است.
mahdi
دچی، رایان و همکارانشان معتقدند پاداشی که در قبال انجام کار معینی ارائه میشود دو کار انجام میدهد: یک، درباره آنچه انجام دادهایم به ما اطلاعات میدهد، و دو، کنترل رفتار آینده ما را بهدست میگیرد (یا در جهت کنترل رفتار آینده ما عمل میکند)، و هرچه شِقّ دوم را ملموستر تجربه کنیم احتمال آنکه علاقه خود را نسبت به تکلیف مورد نظر از دست بدهیم بیشتر است. اگر مقالهای را بهخاطر کسب امتیاز خاصی بنویسیم دیگر احساس نمیکنیم آن را به اختیار خود انتخاب کردهایم و در کنترل ما قرار دارد، بلکه این پاداش است که رفتار ما را از بیرون هدایت میکند. «انگیزه درونی اولین نمود خودمختاری و اراده است» ۲۰، حال آنکه «پاداش معمولا تا حدی یک ماهیت کنترلکنندگی دارد و ازاینرو شاید انگیزه درونی را تحلیل ببرد» ۲۱.
mahdi
اگر تمام شرایط مساوی باشند کمتر به کاری علاقه نشان میدهیم که انجام آن احساس ابزار بودن را در ما القا میکند. اگر در مدرسه یا محیط کار خواست و اراده ما در کاری که انجام میدهیم نقش چندانی نداشته باشد احتمالش زیاد است که مرتب در انتظار تعطیلات آخر هفته باشیم.
mahdi
آیا اگر صرفآ موضوعی را که قصد داریم آن را بهبود بخشیم بهصورت پاداش عرضه کنیم، میتوانیم از آثار منفی پاداش به نفع خود بهرهمند شویم؟ احتمالا خیر. دلیلش این است که تبیین دیگری برای کاهش علاقه وجود دارد: معمولا پاداش بهعنوان عاملی کنترلکننده تجربه میشود، و اصولا افراد از شرایطی که استقلال آنها را محدود کند پا پس میکشند. صِرف جابهجا کردن وسیله و هدف، این ویژگی حساس رفتارگرایی کاربردی را تغییر نمیدهد و درنتیجه اثر منفی آن بر انگیزه درونی کم نمیشود.
mahdi
رفتارگرایان اعتقاد دارند هر فعالیتی که ما از انجام آن لذت ببریم میتواند بهعنوان یک مشوق] =تقویتکننده[مورد استفاده قرار گیرد. اما آیا هر چیزی که بهعنوان مشوق بهکار آید برای ما امری لذتبخش خواهد شد؟ بهعبارتدیگر آیا وقتی به ما میگویند، «این کار را بکن تا آن را بگیری»، این احتمال پیش میآید که ما «آن» را بیشتر از گذشته دوست داشته باشیم؟ این احتمال که نام «اثر پاداش» به خود گرفته از حمایت ناچیزی برخوردار شده است. یک تیم پژوهشی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که وقتی کودکان فعالیتی را بهعنوان پاداش انجام میدهند، در مقام قیاس با گروه گواه، نظر مثبتتری نسبت به آن فعالیت پیدا میکنند. ۱۷ اما وقتی لپر به کودکان گفت که قبل از نقاشی کردن با مدادشمعی ابتدا باید با مداد نقاشی کنند، علاقه به مداد کاهش یافت ولی علاقه به مدادشمعی زیاد نشد.
mahdi
اِی. اس. نیل میگوید، «تعیین پاداش برای انجام نزله اعلام این مطلب است که کار مورد نظر ارزش آن را ندارد که برای خودش انجام شود» ۱۵. بنابراین مادری که به فرزندش میگوید، «اگر تکلیف ریاضیات را انجام بدهی میتوانی یک ساعت تلویزیون تماشا کنی» به او یاد میدهد که ریاضی تکلیفی است نه چندان لذتبخش.
mahdi
ازآنجاییکه پاداشها عملا جایگزین گرایش درونی میشوند معقول بهنظر میرسد که ارائه مستمر آنها (همراه با تنبیه یا بدون آن) فرد را به محرکهای بیرونی وابستهتر سازد.
mahdi
پاداش میتواند رفتار معینی را تضمین کند. ولی به چه قیمتی؟ وقتی انگیزه بیرونی، محرک ما برای تلاش باشد کیفیت عملکرد بهطور اعم (همانطور که در فصل ۳ دیدیم) و کیفیت یادگیری بهطور اخص (همانطور که در فصل ۸ خواهیم دید) دچار اُفتی چشمگیر میشود.
mahdi
برنامهای که خواندن تفریحی را تبدیل به تکلیفی برای بهدست آوردن پاداش میکند نمیتواند از بچهها کتابخوانهایی عاشق کتاب بسازد.
mahdi
اما برچ علاقهای نداشت که بداند کدام گروه بیشتر مینوشند. آنچه او میخواست بداند این بود که چگونه مشوقها بر ترجیح غذایی بلندمدت کودکان تأثیر میگذارند. طبق یافتههای او کودکانی که هیچ پاداشی نگرفته بودند هفته بعد هم همانقدر (اگر نه بیشتر) به نوشیدنی علاقه داشتند. ولی جالب اینکه گروه پاداش خیلی کمتر از قبل از نوشیدنی خوشش میآمد. ۵
نکته اینجاست که پاداش هر نوع میل و سلیقهای را ازبین میبَرد، مثل میل به نوشتن خلاقانه، تحلیل مالی مبتکرانه، رفتار سخاوتمندانه، یا هر کاری که از نظر ما باارزش تلقی میشود. درواقع این تأثیر چنان پیشبینیپذیر است که حتی میتوان از پاداش بهعنوان راهکاری زیرکانه برای کاهش علاقه استفاده کرد.
mahdi
کودکان نوعی نوشیدنی قفقازی دادند که قبلا هرگز نخورده بودند. کودکان به سه گروه تقسیم شدند: به گروه اول فقط یک لیوان از آن نوشیدنی داده شد، گروه دوم برای نوشیدن، پاداش کلامی میگرفتند، و به گروه سوم بلیت مجانی سینما میرسید.
به نظر شما کدام گروه بیشتر نوشید؟ البته طبق پیشبینی پیروان اسکینر افرادی که پاداش کلامی یا پاداش ملموس دریافت کردهاند باید بیشترین مقدار را نوشیده باشند. آیا این پیشبینی درست است؟ هرگاه این پرسش را برای کسانی مطرح میکنم که گزارشی درباره اثر منفی پاداش خواندهاند گمان میبرند که هرچه اسکینر گفته است باید اشتباه باشد، یا دستکم من پژوهشهایی را مطرح میکنم که آراءِ او را رد میکنند. ولی حقیقت این است که این پیشبینی کاملا درست است. اگر پاداشی به اندازه کافی جذاب باشد مردم برای بهدست آوردن آن هر کاری میکنند. چند جرعه اضافی ارزش یک بلیت مجانی را دارد.
mahdi
بچهها با خود فکر کردند هرچند بیستوپنج سنت کمتر از یک دلار است اما باز ارزشش را دارد، بنابراین چهارشنبه هم آمدند و به پیرمرد اهانت کردند. پیرمرد با اولین سروصدایی که برای مسخره کردن او بلند شد جلو رفت و مبلغ مقرر را پرداخت و گفت: «از این بهبعد فقط میتوانم یک پنی برای این کار به شما بدهم.» بچهها با ناباوری نگاهی به هم انداختند و گفتند: «یک پنی؟» و بعد با لحنی تحقیرآمیز تکرار کردند: «برو بابا!» و دیگر هرگز به آنجا نرفتند.
نقشه پیرمرد زیرکانه و درعینحال ساده بود. او برای چیزی که بچهها داوطلبانه انجام میدادند و از آن لذت میبردند به آنان پاداش داد و آنها فورآ به این نتیجه رسیدند که این کار را برای پول انجام میدهند، و به محض آنکه پاداش ازبین رفت آنها هم از کارشان دست کشیدند. اصل مطلب اینجاست که انگیزه درونی آنها فروکش کرده بود. اما این کاری است که میلیونها نفر از ما ـ از والدین خیرخواه گرفته تا معلمان و مدیران ـ دانسته یا ندانسته در حق افرادی که برای کارشان از ما پاداش میگیرند انجام میدهیم: کشتن علاقه آنها در هر کاری که بهخاطر آن پاداش میگیرند.
mahdi
حکایت پیرمردی است که هر روز عدهای پسربچه ده ساله در راه خود از مدرسه به خانه، از کنار منزل او رد میشدند و با القابی چون احمق، زشت و کچل او را مسخره میکردند. پیرمرد سرانجام نقشهای کشید و دوشنبهروزی که بچهها برای مسخره کردن او کنار خانهاش جمع شده بودند به آنها گفت هرکس فردا به اینجا بیاید و با فریاد به او حرفهای زشت بزند یک دلار جایزه میگیرد.
سهشنبه بچهها، کنجکاو و هیجانزده، از راه رسیدند و هرچه در چنته داشتند با فریاد نثار پیرمرد کردند. پیرمرد آهسته جلو رفت و به تکتک بچهها یک دلار داد و به آنها گفت: «فردا هم همین کار را بکنید تا برای زحمتی که میکشید بیست و پنج سنت بگیرید.»
mahdi
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
۱۱۸,۸۰۰۱۰%
تومان