بریدههایی از کتاب نه تنبیه، نه تشویق
۴٫۰
(۴۱)
پاداش معمولا احتمال انجام کار را بالا میبرد، ولی درعینحال نحوه انجام کار را نیز تغییر میدهد،
fr
بهعنوان یک اصل کلی، خیلی خوب است که ما هرآنچه را تاکنون مسلّم فرض کردهایم زیرسؤال ببریم؛ هرچه عادات ما کهنهتر باشند، ارزش چنین سؤالاتی بیشتر خواهد بود.
monajokar
ناتوانی بیرون آمدن از خود و درک دیدگاههای دیگران، علت بسیاری از رفتارهای مشکلساز از ریختوپاش در خانه تا قتل است.
محسن
مشکل صرفآ این نیست که نمره درباره عملکرد افراد اطلاعاتی بهدست نمیدهد، برعکس، مشکل این است که توجه آنها را بر میزان عملکردشان متمرکز میسازد. همانطور که در فصل ۸ گفتیم، معلمی که به یادگیری دانشآموزان توجه دارد سعی میکند توجه آنها را از میزان عملکرد منصرف سازد. کمترین کاری که این معلم میتواند انجام بدهد این است که هر روز آنان را با دماسنج تحصیلی معاینه نکند و رتبه آنها را در قیاس با رتبه دیگری به رُخشان نکشد.
محسن
بهتر آن است که شایستگی را موضوع پاداش قرار ندهیم زیرا امکان دارد این کار افراد را به خیانت و مخالفت متمایل سازد.
لائو ـ تزو
محسن
مردمی که در قبال وعده پاداش دست به عمل میزنند، تکالیف سادهتری انتخاب میکنند، در کاربرد اطلاعات موجود برای حل مسائل بدیع توان کمتری از خود نشان میدهند، و راهکارهای غیرمنطقیتری را در مشکلگشایی بهکار میگیرند و بهدنبال پاسخهای ساده و فوری میگردند. ظاهرآ این افراد جدیترند و بیشتر فعالیت میکنند، اما فعالیتشان دارای کیفیت پایین و خطاهای بیشتری است، ضمن اینکه عملکرد این گروه نسبت به گروه کنترل، کلیشهایتر است و خلاقیت کمتری در آن به چشم میخورد.
محسن
در پژوهش بزرگی که سال ۱۹۹۱ منتشر شد از مردم خواسته بودند در یک برنامه خودیاری جهت ترک سیگار شرکت کنند. به عدهای از شرکتکنندگان وعده داده شد که در قبال ارائه گزارش هفتگی موفقیتآمیز، پاداش دریافت خواهند کرد؛ به جمعی دیگر، جهت تقویت انگیزه، بازخورد ارائه میشد؛ مابقی (که گروه کنترل را تشکیل میدادند) چیزی دریافت نمیکردند.
و اما نتیجه اینکه ارائه گزارش هفته اول از سوی کسانی که پاداش گرفته بودند دو برابر دیگران بود، ولی سه ماه بعد مصرف سیگار را آغاز کردند، آنهم بیشتر از افرادی که درمانهای دیگر را دریافت کرده بودند و حتی بیشتر از افراد گروه کنترل! براساس نتایج آزمایش بزاق، احتمال دروغگویی درباره ترک سیگار در بین کسانی که وعده پاداش دریافت کرده بودند دو برابر دیگران بود. درحقیقت «مشوق مالی» برای افرادی که هر دو روش درمانی را دریافت کرده بودند «تأثیر مثبت بازخوراند شخصی را کاهش میداد». در این مورد پاداش نهتنها مفید نبود بلکه عملا مضر هم بود.
محسن
«اجازه دهید افراد به خود پاداش بدهند.» وقتی در ازای خوردن هر پیتزا به کودکان یک کتاب پاداش میدهیم مانع از آن میشویم که خواندن بهمنزله وسیلهای برای رسیدن به هدفی معین خودنمایی کند؛ در چنین مواقعی، کتاب درحقیقت بهصورت هدف درمیآید. اما این راهکار مشکل دیگر پاداش را حل نمیکند، چون حتی دراین صورت نیز هنوز عامل دیگری رفتار کودک را در کنترل دارد. دقیقآ عکس این قضیه درمورد ایده شایعتر بعدی صادق است: اینکه از فرد بخواهیم به خودش پاداش بدهد. ممکن است این راهکار (با واگذاری قدرت تصمیمگیری به خود فرد) مشکل دوم را حل کند ولی مشکل اول همچنان لاینحل میمانَد (زیرا رفتار مطلوب هنوز بهصورت پیشنیاز برای رسیدن به پاداش ـ مانع ـ باقی میماند).
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
وقتی ما با انگیزه پاداش دست به انجام کاری میزنیم معمولا توجهمان محدودتر از زمانی میشود که پاداشی در کار نیست. دراینصورت از توجه و به یاد آوردن نکات مرتبط با کارمان که در نگاه نخست فورآ به چشم نمیآیند باز میمانیم.
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
بسیاری از رفتارگرایان توصیه میکنند. این عده درعینحال که با تأکید فراوان با تنبیه (اِعمال تجربهای ناخوشایند) کودکان مخالفت میورزند اما با طیب خاطر کاربرد جریمه (ممانعت از تجربه خوشایند و مطلوب) را تجویز میکنند.
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
تمام افرادی که از پاداش و تنبیه استفاده میکنند در ادعای خود مبنی بر کمک کردن به فرد تحت کنترل صادق نیستند. در برخی موارد هدف واقعی، راحتی (یا استمرار توان کنترل دیگران توسط) خود کنترلکننده است.
به نفع چه کسی؟ طرح این پرسش درمورد تمام روشهای جاافتاده و رایج، درست و مفید است. و اما طرح چنین پرسشی در اینجا، فقط پای پاداشدهنده را بهمیان نمیکشد، پای نهادها، عادات اجتماعی و وضعیت موجود (که بهواسطه کنترل رفتار مردم حفظ میشوند) نیز بهمیان میآید
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
لحظهای مکث میکنیم تا ضرورت این کار را مورد سؤال قرار دهیم؟ آیا به این مسئله میاندیشیم که بهجای واداشتن کودک به اطاعت، چگونه میتوان با روش بهتری او را فردی مسئول بار آورد؟
منکسر
هر ایده و طرز تفکر بانفوذی زمانی به سبب جذابیت و قدرت متقاعدسازیاش موردتحسین قرار میگیرد و زمانی به علت نفوذ و سلطهاش بر فرد و جامعه موجب نگرانی میشود. و اما زمان نگرانی هنگامی است که ایده آنقدر شایع میگردد که دیگر حتی مورد تأمل قرار نمیگیرد و چنان ریشه میدواند که مسلّم فرض میشود. وقتی آراءِ مخالف بیپاسخ میمانند ــ چون اصولا دیگر مطرح نمیشوند ــ این ما نیستیم که ایده را در اختیار داریم، بلکه ایده است که ما را در اختیار میگیرد.
monajokar
وقتی فردی شخص دیگری را کنترل میکند طرفین در جایگاه برابری قرار ندارند. این نابرابری درعینحال که استفاده از پاداش (یا تنبیه) را تسهیل میکند به آن دوام نیز میبخشد. طبعآ تأثیر این نابرابری در روابط بین دو بزرگسال متفاوت از تأثیر آن در روابط یک بزرگسال و یک کودک است، اما این موضوع درخور تأمل است.
اگر تردید دارید که شخص پاداشدهنده از لحاظ قدرت در موقعیت بالاتری قرار دارد، تصور کنید که برای کمک به همسایه خود، او را تا مرکز خریدی میرسانید، یا در جابهجایی اثاثیهای به او کمک میکنید، و بعد او در قبال زحمتی که کشیدهاید پنج دلار به شما تعارف میکند. آیا احساس نمیکنید به شما توهین شده است؟ چرا؟ پیشنهاد پول چه معنایی دارد؟ دراینصورت وقتی خود ما نیز در جایگاه پاداشدهنده قرار میگیریم نباید تفاوت جایگاه پاداشدهنده یا دریافتکننده را از یاد ببریم.
محسن
بهسراغ سه پرسشی میرویم که در ابتدای این فصل مطرح کردیم: پاداش درمورد چه کسانی مؤثر است، دوام این اثر چقدر است، و چه جنبهای از رفتار را تغییر میدهد؟ ما میدانیم که بعضی افراد با وجود پاداش بعضی کارها را بهتر انجام میدهند، اما کمتر درباره این مطلب تأمل کردهایم که شرایطی که این موضوع در آن صدق میکند چقدر محدود است. پاداش درمورد چه افرادی بیشتر مؤثر است؟ دویچ میگوید درمورد افرادی که «نسبت به کار خود بیگانهاند» ۲۹.
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
اگر کودکان مورد توجه و محبت قرار گیرند بیشتر احتمال دارد که فردی مسئول و بامحبت بار آیند. محیط گرم و مساعد شرط لازم رشد سالم و مثبت است، ضمن اینکه به تأمین هدف محدود و گذرای ما یعنی اطاعت از درخواستهایی که داریم نیز یاری میرساند.
در سایه احساس امنیت، کودک جرئت پیدا میکند، سؤال میکند، اشتباه میکند، یاد میگیرد اعتماد کند، احساساتش را در میان بگذارد و رشد کند
sbh
مسلّم است که توجیه محترمانه کودکان شش ساله برای آرام نشستن، مستلزم صبر و تلاش است. اما اعلام این مطلب که «اگر ساکت بنشینید فلان جایزه را خواهید گرفت...» مستلزم به خرج دادن هیچ شهامتی، هیچ فکر و تلاشی، هیچ صبر و حوصلهای، هیچ استعدادی و هیچ صرف وقتی از سوی معلم نیست.
علی رضا
شواهد زیادی حاکی از آناند که رقابت مانع میشود تا ما کار خود را به نحو احسن انجام دهیم، خیلی زود دریافتم یکی از علل ناموفق بودن مسابقه (در بهبود حاصلکار) این است که بهمثابه یک انگیزه بیرونی عمل میکند.
علی رضا
واتسن در اولین صفحه کتاب رفتارگرایی خود با صراحت چنین میگوید: «تفاوت انسان با حیوانات دیگر تنها از نظر نوع رفتاری است که او از خود نشان میدهد.» این کتابی بود که اسکینر را متقاعد ساخت تا روانشناس بشود و به همین دلیل است که رفتارگرایان همواره در توضیحات خود از واژه «جاندار» استفاده میکنند.
حسین
به گفته ادوارد ئی. سمپسن، روانشناسی که اغلب درباره فرهنگ امریکایی مینویسد، «ما به این باور رسیدهایم که برابری و همسانی را امری طبیعی، و خلاف آن را غیرطبیعی بینگاریم». اما این فرض که مردم باید در ازای آنچه انجام میدهند پاداش دریافت کنند «بیشتر پیامد آداب اجتماعی یک فرهنگ است تا اصلی روانشناختی درباره ماهیت انسان»
Mohammad Ali Zareian
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
۱۱۸,۸۰۰۱۰%
تومان