گفتم: حمید، کجا رفتی!؟ خیلی دیر کردی، موتور کجاست؟
حمید گفت: این موتور مال من نیست، برای بیتالمال است. رفتم موتور را تحویل دادم و بعد رفتم سراغ خرید. قرار نیست همهی کارهایم را با موتور متعلق به بیتالمال انجام بدهم.
Aysan
تلاش میکرد از لحظهلحظههای زندگی استفاده کند
Aysan
یک مقالهی خود را اختصاص داده است به انبوهی از سؤالات، خود را زیر تیغ خیلی از سؤالات کشیده، یعنی اقدام به (حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا) نموده.
Aysan
از دیگر خصوصیات او محبت حتی به مخالفان بود.
Aysan
هیچ وقت ندیدم که حمید مستقیماً کسی را امر و نهی کند. آنقدر با بچهها رفیق بود که همه را با رفاقتش مجبور به کار مورد نظرش میکرد.
Aysan
از دیگر اوصاف حمید بیتکلفی او در زندگی بود. زندگی را سخت نمیگرفت. به کمترینها قانع بود.
Aysan
حمید اکثراً با کسانی رفاقت میکرد که وضع خوبی از لحاظ اخلاق و رفتار و کردار و... نداشتند و با آنها دوست میشد و سعی میکرد که آنها را به راه راست هدایت کند.
Aysan
امروزه هم مرسوم شده بسیاری از شاگردان معنوی حمید، کسانی که بعد از او به دنیا آمدند، در حاجات دنیایی خود حمید را در خانهی خدا واسطه قرار میدهند. بسیار کسانی را میشناسم که حاجت ازدواج خود را از شهید هاشمی گرفتهاند و زندگی آنان پابرجاست.
سارا
حمید با وجود اینکه خیلی خوشرو و خوشبرخورد و شوخطبع بود، در عین حال مقید به انجام واجبات و ترک مُحَرَمات و انجام بسیاری از مستحبات بود.
باب الجواد
هر چه میگفت عمل میکرد، قبل از اینکه به کسی چیزی بگوید، ابتدا خود عمل میکرد، در قسمتی از نوشتههایش چنین آورده: «آنچه را میخواهیم به دیگران بیاموزیم، قبلاً خود بیاموزیم و در خود بگنجانیم تا دیگران از ما درس بگیرند که هر فرد از ما الگوی جامعهمان نیز هست.»
Aysan