بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فیضاً له | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فیضاً له

بریده‌هایی از کتاب فیضاً له

نویسنده:ناصر فیض
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۶۸ رأی
۳٫۸
(۶۸)
دیری‌ست که دلدار پیامی نفرستاد ویران شود این خانه که وای‌فای ندارد
گیله مرد
تو را که حسنِ خداداده است و حجله بخت چرا به مهریه کردی شرایطت را سخت؟
گیله مرد
مهرِ ماهانه دولت به دل من ننشست آه از این لطفِ به انواع عتاب آلوده [در راستای هدفمندی یارانه‌ها]
عطيه سادات
ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم فقر و قناعت است که برد آبروی ما [هی آدم می‌خواد چیزی نگه...]
عطيه سادات
کارهای دیگری دارند سامان می‌دهند توبه‌فرمایان اگر خود توبه کمتر می‌کنند [جواب دندان‌شکن به حضرت حافظ.]
عطيه سادات
از آن می‌ها که قطعاً می‌بَرَد زنگِ غم از دل‌ها الا یا ایها الساقی، أدر کأساً و ناولها [این بیت از یزید ملعون نیست. از من است.]
فائزه
تو خود چه فتنه‌ای، ای چپ‌سوارِ شیرین‌کار که هرچه فتنه تهش راست می‌رسد به شما
saayeh
آسایش دو گیتی تفسیرِ این دو حرف است: تفسیر حرف اول، تفسیر حرف دوم
MSadra
به آب روشن می عارفی طهارت کرد و رفته‌رفته به این کار زشت عادت کرد [طهارت خودش کار بسیار پسندیده‌ای است، اما تصورش نه.]
dadashjun
تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت اما به کس از شرم نگفتم که کجا رفت
من
مهرِ ماهانه دولت به دل من ننشست آه از این لطفِ به انواع عتاب آلوده
saaadi_h
مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج نمونه‌ای‌ش وزیر پیاده در شطرنج
sogand
مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش گفت: «دنیا شده از مشکل پر، این هم روش»
sogand
از غم هجر مکن ناله و فریاد، که دوش یک‌نفر شد به همین شکل دهانش سرویس
sogand
پر از گدا شده وقتی که مملکت امروز گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز؟ [این بیت مربوط به آن‌زمان‌هاست که در مملکت ما گدا زیاد بود؛ که بعدها به کمک یکی از دولت‌ها کلاً ریشه‌کن شد.]
ادریس
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم چند کفش خوب حتماً با خودت آنجا ببر [چیز خاصی نیست. چون بین راه مسجد فراوان است، کفش لازم می‌شود.]
Amir
خانه خالی کن دلا، تا منزل جانان شود غالباً در این مواقع خاک بر سر می‌کنند [«خاک بر سر کردن» کنایه است از «خاک بر سری کردن» و «خاک بر سری کردن» نیاز نیست توضیح بدهیم که کنایه از چیست.]
Amir
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است [این نگرانی هم از آن نگرانی‌ها بود که بعدها کلاً مرتفع شد.]
Amir
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی تا خاطرم شود جمع عقل تو نیست کامل
سعید ص.
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند ما با هزار زحمت یک‌جور از آن گذشتیم
|قافیه باران|

حجم

۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲,۹۵۰
تومان