بریدههایی از کتاب دربارهی آزادی (آزادی فرد و قدرت دولت)
۳٫۶
(۲۹)
او معتقد است قانونی عادلانه است که نفع حداکثر افراد را تأمین کند. آیا بهتر از این میزان میتوان یافت؟ البته بسیارند کسانی که با داشتن هر نوع میزان عقلی مخالفند و بردهٔ سنّت و زندانی اوهامند.
کاربر ۸۷۵۱۱۱۷
انسان خردمند ملزم است آداب و رسومی را که در جامعه به ارث یافته است در ذهن خود وزن کند و بسنجد و نیک و بد آن را از هم جدا کند و آنچه را عقل او نمیپسندد به دور اندازد.
khatere
کسانی که معتقدند بستن دهان مخالفان فکری، زیانی ندارد، باید در نظر بگیرند که در نتیجهٔ این خاموشی اولا فرصت عادلانهای به عقاید مخالف داده نمیشود که اگر بر حقند حقّانیت خود را اثبات کنند و دیگر آنکه آن قسمت از این عقاید که آزادی بحث، ممکن بود بطلان آنها را نشان دهد، در نتیجهٔ سکوت هرچند منتشر نمیشوند، از میان هم نمیروند و بهجا میمانند. اما زیان بزرگ در ممنوع کردن بحثی که از آن نتیجهای مخالف عقاید مقبول گرفته شود، به صاحب عقیده نمیرسد بلکه به مردمی میرسد که در نتیجهٔ این منع، نموّ و پیشرفت ذهن آنها متوقف میشود و عقل آنها از وحشت طغیان، راه و رسم بردگی در پیش میگیرد.
کاربر ۱۵۶۲۵۶۳
اگر عقیدهٔ شخص مثل مالی باشد که به صاحبش متعلق است و برای کسی جز صاحبش سودی ندارد، ایجاد مزاحمت برای صاحب آن عقیده و ایجاد موانع برای بهرهمندی از آن تنها ضرر و زیان خصوصی خواهد بود که به او وارد آمده است و در این مورد البته فرق میکند که این خسارت مادی به یک نفر وارد آمده باشد یا به عدهای.
اما چنین نیست و خاموش کردن عقیدهٔ کسی، محروم کردن همهٔ آدمیان و زیان رسانیدن به همهٔ آنها است و نه تنها زیان رسانیدن به افرادی است که امروز هستند بلکه همچنان محروم ساختن افرادی است که پس از این زاده خواهند شد. خواه آیندگان آن عقیده را بپذیرند یا نه. زیرا اگر این عقیده درست باشد، با از میان رفتن آن آیندگان از اینکه باطل را به حق تبدیل کنند محروم خواهند ماند. اگر این عقیده درست نباشد از امکان دستیابی به این مهم که حقیقت را در برخورد به باطل روشنتر و صریحتر درک کنند، محروم میمانند.
Reyhaneh
در میان همهٔ مردم جهان عدهٔ بسیار کمی هستند که اگر آنچه یافتهاند به دیگران بیاموزند در وضع دیگران بهبودی حاصل میشود. اما این عدهٔ کم نمک جهانند و بدون آنها جهان مرداب راکدی میشود.
Parisa
هرچه فردیت شخص قویتر شود ارزش فرد برای خود او بیشتر میشود و در نتیجه برای دیگران هم ارزندهتر میگردد. حیات در فرد نیرومندتر و قویتر میگردد و در نتیجه حیات جامعه که از افراد مرکب است نیز نیرومندتر و قویتر میشود.
Parisa
ن کس که اجازه میدهد جهان یا قسمتی از جهان نقشهٔ زندگی او را طرح کند، نیازی به هیچ یک از استعدادهای آدمی ندارد و برای او استعداد تقلید میمونوار کافی است.
Parisa
ذهن بشر قوت و وسعت نخواهد یافت مگر آنکه آزادی و شجاعت کامل داشته باشد که در اصول کلی و اساسی، تفحّص و گفتوگو کند.
Parisa
«مردمی» که قدرت را اعمال میکنند همیشه همان «مردم» نیستند که قدرت روی آنها اعمال میشود. «حکومت بر خود» هم همیشه حکومت «هرکس بر خود» نیست بلکه حکومت «بر یک فرد است» توسط همهٔ افراد دیگر؛ ارادهٔ مردم هم در عمل معنایش ارادهٔ آن قسمت از مردم است که اعضای بیشتر دارند یا ارادهٔ آن قسمت که فعالیت بیشتر دارند یعنی اکثریت یا کسانی که خود را به صورت اکثریت میقبولانند.
کاربر ۵۰۴۲۳۹۷
اگر در میدان دشمنی نباشد سربازان به سستی میگرایند و نیروی خود را مهمل میگذارند تا به حدّی که قدرت دفاع از خود را از دست میدهند. حقیقت نیز اگر پیوسته با دشمن در مبارزه نباشد تابناکی و اثربخشی خود را در ذهن مردمان از دست میدهد. به این علّت است که ادیان مهم در دوران ابتدایی خود نفوذی که در مغز و دل پیروانشان داشتند بیشتر از وقتی بوده است که سلطهٔ خود را برقرار کرده و دشمنان را از میدان بهدر بردهاند. از این که بگذریم با هیچ اصل و میزانی موجه نیست که کسی عقیدهٔ خود را با زور بر دیگری تحمیل کند.
جو گُلدبِرگ
اما اگر دانش، رهانندهٔ آدمیان از قید نکبت و اسارت است، لازم است نخست روش صحیح کسب دانش روشن شود. کتاب «دستگاه منطق» او کوششی است که در این راه به کار رفته است.
tayebe_B
از قواعد و رسوم مرمونها آنچه بیشتر از همه کینه و نفرت ما را تحریک میکند، رسم چند زن داشتن است و این موجب شگفتی است چون همین امر را برای مسلمانان و هندیان و چینیان مجاز میدانیم ولی نمیتوانیم بپذیریم کسانی که به زبان انگلیسی حرف میزنند و خود را فرقهای از مسیحیت میخوانند چنین اعتقادی داشته باشند.
MoonShadow
چون همهٔ آدمیان خطاپذیرند هیچ کس حق ندارد عقیدهٔ مخالف را خاموش کند زیرا عقیدهٔ تازهای که مخالف عقیدهٔ مرسوم است یا حقیقت است یا از حقیقت بهرهای دارد یا خلاف حقیقت است. اگر عقیدهای که آن را خاموش میکنیم عین حقیقت باشد نه تنها با خاموش کردن آن نسبت به صاحب عقیده جنایت کردهایم، بلکه نسبت به سایر افراد آدمی و نیز نسبت به نسلهای آینده جنایت کردهایم زیرا حقیقت، نجاتدهندهٔ آدمی است و با خاموش کردن آن از آدمیان، رهانندهٔ آنان را گرفتهایم.
Amir Karimi
در سیاست، مطلبی بدیهی و پیش پا افتاده است که وجود حزبی طرفدار استواری و برقراری و وجود حزب دیگری طرفدار تحوّل و پیشرفت برای سلامت بنیهٔ زندگی سیاسی ضرورت دارد. وجود این هر دو حزب لازم است تا روزی که یکی از ا ین دو حزب بتواند چنان وسعتی به ذهن خود دهد که در عین حال هم طرفدار برقراری باشد و هم طرفدار تحوّل؛ یعنی تشخیص دهد چه چیزهایی را باید نگه داشت و چه ایدههای نوینی باید عرضه کرد.
sasha
همینقدر که حکومتی خوشی اکثر افراد را تأمین کند، در راه عدالت و در راه مساوات قدم بسیار بزرگی برداشته است. حکومت اکثریت ـ یعنی دمکراسی ـ ممکن است سطح فرهنگ را پایین بیاورد (ولی لازم نیست چنین باشد و اغلب همچنین نیست) اما حکومت دمکراسی با همهٔ معایبش از حکومتهای دیگر بهتر است و از آن برای انسان متمدن چاره نیست. حکومتهای نوع دیگر آزموده شدهاند و از آزمایش، هیچ یک روسفید بیرون نیامدهاند.
sasha
«آزادی»، نبودن مانع است و جامعهای را آزاد میتوان گفت که افراد آن برای دنبال کردن سعادت خود به موانع برخورد نکنند. این موانع ممکن است موانع سیاسی باشند و از ظلم حکمران ناشی شوند. ممکن است موانعی باشند که سلطنت دنیایی پیشوایان دین در راه مردم ایجاد کرده است
imaanbaashtimonfared
اجبار و زور به صورت مستقیم یا به صورت کیفر دادن قانونی برای عدم اطاعت، به منظور آنکه افراد را به جانب خیر خود سوق دهد به هیچ وجه مجاز نیست و تنها وقتی مجاز است که برای حفظ دیگران لازم باشد.
kata
اینها دلایل خوبی است که برای سرزنش او بهکار بریم و یا با منطق و استدلال به ترغیبش بکوشیم اما این دلایل به ما حق نمیدهد او را به آن کار مجبور کنیم یا اگر خلاف آن کرد به او کیفر و آسیبی برسانیم. تنها وقتی حق داریم اجبار به کار بریم که بتوانیم نشان دهیم و ثابت کنیم عمل او، که میخواهیم از آن جلوگیری کنیم، آسیبی به کسی خواهد رسانید. تنها قسمتی از اعمال فرد، که برای آن در مقابل اجتماع مسئول است، آن قسمت است که اثرش به دیگران میرسد. فرد در آن قسمت اعمال خود که تنها به خود او مربوط است آزادیش مطلق است و حدی بر آن متصور نیست. فرد بر خویشتن، بر تن و جان خویشتن سلطان مطلق است.
kata
تنها موردی که آدمیان حق دارند به صورت فردی یا جمعی در آزادی عمل فرد یا افراد دیگر مداخله کنند، حفاظت و دفاع از نفس است. به عبارت دیگر در جامعهٔ متمدن، اجبار و زور وقتی ممکن است نسبت به فردی به کار رود که منظور از آن جلوگیری از آسیب رسانیدن او به دیگران باشد. اما حتی در این مورد نیز حق ندارند نسبت به کسی اعمال زور کنند تحت این عنوان که خیر و صلاح خود او را میخواهند. از روی حق و عدالت نمیتوان کسی را مجبور کرد کاری را بکند یا نکند به این دلیل که کردن یا نکردن آن کار برای خود او سودمند است و یا به خوشبختی او منجر میشود و یا با این عنوان که آن کار در نظر دیگران عاقلانه یا صحیح است.
kata
تنها موردی که آدمیان حق دارند به صورت فردی یا جمعی در آزادی عمل فرد یا افراد دیگر مداخله کنند، حفاظت و دفاع از نفس است.
kata
حجم
۱۷۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۴۴,۵۰۰
۲۲,۲۵۰۵۰%
تومان