بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توی پرانتز | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب توی پرانتز

بریده‌هایی از کتاب توی پرانتز

۴٫۷
(۱۱)
با اين حال كلاغ حيواني است كه در زندگي ما انسان‌ها كاربرد زيادي دارد و نامش بيش‌تر از جانوران ديگر ورد زبان ماست و از اين جهت اين طفلك واقعاً حيوان مفيدي است. از خدمات او به انسان‌ها اين كه هرجا كم مي‌آوريم از نام آن بزرگوار مايه مي‌گذاريم. اگر معلمي دانش‌‌آموزش را هنگام تقلب از روي برگه‌ي دانش‌آموز ديگر ببيند مي‌گويد: «پسرم! اين قدر مثل كلاغ گردن نكش. گردنت را مي‌شكنم‌ ها!» يا اگر پدري ببيند پسرش تند تند غذا مي‌خورد با مهرباني به او مي‌گويد: «بچه‌جان! اين قدر مثل كلاغ نوك نزن. آخرش هم آن ظرف غذا را مي‌كوبم توي كله‌ات.» اگر ببينند كسي مرتب فضولي مي‌كند، مي‌گويند: «چيه مثل كلاغ خبرچين‌، هي خبر مي‌بري اين طرف و آن طرف؟»
یا فاطمه زهرا (س)
موضوع مورد بحث ما به پول اختصاص دارد، اما هيچ پولي به موضوع مورد بحث ما اختصاص ندارد و ما اين موضوع را رايگان براي شما مي‌زاييم.
احمد اسدی
به دانش‌آموزي كه ادبياتش خيلي ضعيف بود، گفتند: «با فضولات جمله بساز.» نوشت: «پدر من خيلي ايراد گير است و هميشه در كار من فضولات مي‌كند.»
Book worm
معلم: با «كلاغ» يك جمله بسازيد. دانش‌آموز: از ديد پدر من‌، آقاي ناظم يك كلاغ است. چون هر وقت به او مي‌گويم از كجا فهميده كه نمره‌ي امتحانم بد شده است، مي‌گويد: «آقا كلاغه خبر داد.»
Book worm
معلم: با كلمه ي «مرگ» جمله‌اي بسازيد و هفته‌ي بعد بياوريد. يكي از دانش‌آموزان در هفته‌ي بعد: مرگ بر امريكا! معلم با عصبانيت: اين جمله را كي گفته تو نوشتي؟ دانش‌آموز: آقا اجازه؟ پدرمان گفتند. معلم: مي‌خواستي به پدرت بفرمايي كه پس فعل اين جمله كجاست؟ دانش‌آموز: آقاي اتفاقاً گفتيم. پدرمان جواب دادند فعل و انفعالاتش دارد روي مردم عراق صورت مي‌گيرد.
احمد اسدی
به نظر ما خدا صبر و تحمل زيادي دارد كه وجود اين افراد را تحمل مي‌كند.
sogand
به يك كلاغ گفتند: «دو دو تا؟» گفت: «قار تا!» گفتند: «قارقار تا؟» گفت: «شانقار تا!»
Sobhan Naghizadeh
همچنين وقتي ما را به خاطر كاري معطل مي‌گذارد و ما كلافه مي‌شويم، از او مي‌پرسيم: «مامان پس من چه كار كنم؟» جواب مي‌دهد: «برو بمير!» ما دوست داريم به حرف مادرمان گوش بدهيم اما مرگ كه دست خود آدم نيست.
sogand
بعضي‌ها هم كه از طرف خيري نديده‌اند و فقط شر آن مرحوم بهشان ماسيده ناراحت مي‌شوند كه چرا طرف زود مرد و آن‌ها نتوانسته‌اند بزرگواري‌هاي مرحوم مغفور را جبران كنند.
sogand
اما بعضي وقت‌‌ها روح خفته‌ي آدمي با توپ و تانك و بمب هم بيدار نمي‌شود، چه برسد به سفر.
sogand
اتحاد قطره‌هاي زلال و پاك باران باعث مي‌شود زندگي در زمين رونق بگيرد و درختان و گياهان دست افشاني كنند. البته بعضي وقت‌ها قطره‌ها بيش از حد متحد مي‌شوند و كار دست آدم مي‌دهند. نمونه‌اي از اين اتحادهاي خانمان‌سوز را مي‌توانيم در استان گلستان ببينيم. بعضي وقت‌ها هم قطره‌ها متحد مي‌شوند كه نبارند. اين جاست كه آدم متوجه مي‌شود لجاجت، انسان و غير انسان نمي‌شناسد.
sogand

حجم

۶۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد