بریده‌هایی از کتاب انواع زنان

هرا در مقام اسطوره‌ی ازدواج، هم مورد تمجید بود و هم مورد ناسزا؛ هم محترم بود و هم تحقیر شده. او بیش از هر اسطوره‌ی زن دیگری دارای جنبه‌های منفی و مثبت برجسته بوده است. این موضوع در مورد کهن‌الگوی هرا نیز صدق می‌کند؛ نیروی قدرتمند شادی و غم در شخصیت یک زن.

اگرچه در اسطوره‌های یونانی بیشتر روی تحقیر شدن و انتقام‌جویی‌های هرا تأکید شده است، با این حال در مقام ستایش، هرا بسیار مورد احترام بوده است.

هرا به هر خیانت جدید زئوس عکس‌العمل نشان می‌داد. اما خشم و انتقام‌جویی، تنها واکنش‌های او نبودند. بعضی اوقات او عقب‌نشینی می‌کرد. در افسانه‌ها آمده است که هرا در انتهای زمین و دریاها سرگردان شد و خود را در اعماق تاریکی زندانی نمود و از زئوس و دیگر المپی‌ها کناره گزید.

هرا به دلیل روابط متعدد زئوس تحقیر می‌شد. زئوس به پیمان ازدواج‌شان که برای هرا بسیار مقدس بود؛ بی‌احترامی می‌کرد و با علاقه‌ای که به فرزندانش از زنان دیگر نشان می‌داد، بر اندوه هرا می‌افزود. زئوس با تولد بخشیدن به دخترش آتنا، اسطوره‌ی خرد، بر زخم هرا نمک پاشید؛ چرا که به او نشان داد حتی برای زایش نیز به همسر احتیاجی ندارد.

زئوس بارها و بارها به هرا خیانت کرد و حسات انتقام‌جویانه را در همسرش برانگیخت. خشم هرا متوجه شوهر خیانتکارش نبود؛ بلکه به سمت «آن زن دیگر» (که معمولا توسط زئوس اغوا شده یا مورد تجاوز قرار می‌گرفتند)، فرزندان زئوس یا ناظران بی‌گناه بود.

هرا فرزند رئا و کرونوس بود. او به محض تولد توسط پدرش بلعیده شد و بین خواهر و برادرهایش چهارمی بود.

در اسطوره‌های یونان، هرا دارای دو جنبه متضاد است: از یک طرف با تشریفات فراوان در مراسم‌ها در مقام اسطوره‌ی قدرتمند ازدواج مورد احترام و پرستش بوده و از طرف دیگر، توسط هومر با عنوان سلیطه‌ای حسود، پرخاشگر و انتقام‌جو، بدنام می‌شود.

هرای باشکوه، زیبا و شاهانه، که رومی‌ها او را ژونو می‌نامند، اسطوره‌ی ازدواج بود. او همسر زئوس (ژوپیتر)، بزرگ‌ترین اسطوره‌ی المپی‌ها بود که بر آسمان‌ها و زمین فرمانروایی می‌کرد. به نظر می‌رسد نام او به معنای «بانوی بزرگ» و مونث لغت یونانی قهرمان باشد.

هر زنی که در درونش میلی برای ازدواج یا داشتن فرزند احساس کرده و یا منتظر چیزی بوده تا اتفاق بیفتد و زندگی‌اش را تغییر دهد ــ چیزی که شاید درباره‌ی همه‌ی زنان صدق کند ــ در بخشی از زندگی‌اش به اسطوره‌های آسیب‌پذیر شباهت داشته است.

یک زن پرسفونی جوان باید در بیرون آمدن از خانه و رفتن به سمت کار یا دانشگاه به خوبی عمل کند تا این فرصت را داشته باشد تا رشد کرده و دیگر فقط یک دختر مطیع مادرش نباشد.

یک زن دیمیتر باید آگاه باشد که تحت چه شرایطی باردار می‌شود و اقدامات پیشگیرانه را به عمل آورد؛ چرا که اسطوره‌ای که در او حضور دارد ــ و به مانند غریزه‌ی مادرانه اجبارکننده‌ای احساس می‌شود ــ به هیچ عنوان به عواقب کار نمی‌اندیشد

یک زن هرایی می‌تواند با جلوگیری از خود برای رفتن به سمت ازدواجی نابخردانه و زودهنگام، از حجم زیادی از غم و درد دوری کند. او باید یاد بگیرد چگونه شخصیت و توانایی یک مرد برای عشق ورزیدن را پیش از ازدواج بسنجد؛ چرا که سرنوشت او با شوهرش گره خورده است.

اگر زنی در کودکی احساس بی‌پناهی کرده یا واقعآ مورد بدرفتاری واقع شده باشد، شخصیت‌هایی که در خواب به او حمله می‌کنند معمولا از دوران کودکی بود یا در مکان‌هایی که از آن زمان برایش آشناست، واقع می‌شوند.

به منظور جلوگیری از قربانی شدن، زن باید متمرکز و مطمئن دیده شود. او باید به گونه‌ای راه برود که گویی برای رفتن به جایی عجله دارد. بی‌هدف یا بی‌حواس دیده شدن، دردسر جذب می‌کند. اگرچه زنی پذیرا و قابل دستیابی به ایجاد رابطه در محیط خانواده کمک کرده و خانه را گرم می‌کند، داشتن این ویژگی‌ها در دنیای بیرون منجر به مزاحمت‌های ناخواسته می‌شود. هر زنی که تنها و منتظر ایستاده باشد یا به تنهایی در رستورانی نشسته باشد، می‌تواند انتظار داشته باشد تا مردانی که فکر می‌کنند هر زنِ تنها سوژه‌ی مناسبی برای خنده و تفریح است، به او نزدیک شوند. اگر زن پذیرا و قابل دسترس باشد، آن‌گاه صمیمیت او این تصور را ایجاد می‌کند که او ابزاری مناسب برای سوءاستفاده است. در نتیجه ممکن است پیشنهاداتی دریافت کرده، قربانی آزار جنسی شده یا در صورت رد پیشنهاد، قربانی خشم آن‌ها شود. دو عامل، چنین زنی را مستعد سوءاستفاده می‌کند: سوء برداشت مردان از پذیرا بودن و صمیمیت زن به عنوان دعوت برای رابطه، و دوم، این پیش‌فرض عمومی که به هر زن تنهایی می‌توان نزدیک شد و به طور بالقوه قابل دسترس است. دیگر عامل دخیل در این موضوع، این پیش‌فرض اجتماعی است که زنان مایملک هستند.

به محض آن‌که مرد تغییر هشیاری پراکنده‌ی زن به هشیاری متمرکز را به خودش نگیرد، الگوی مزاحمت‌های ناخواسته‌ی مرد و عصبانیت و رنجش زن و درگیری پس از آن، حل می‌شود.

زمانی که یک زن رابطه‌محور در رشته‌ای ثبت‌نام کرده یا برای ادامه تحصیل به دانشگاه بازمی‌گردد، یک منبع اجتناب‌ناپذیر اختلاف بین او و آن‌هایی که با او زندگی می‌کنند ــ شوهر، نامزد، فرزندان بزرگ‌تر ــ مزاحمت‌ها و دخالت‌هایی است که آن‌ها هنگام تحصیل برای او به وجود می‌آورند. چنین زنی خودش نیز با تمرکز بر روی کارش مشکل دارد. ذهن پذیرا و پراکنده که به زن این امکان را می‌دهد که به دیگران توجه کند و به دیگران نیز اجازه می‌دهد به راحتی حواس او را پرت کنند.

زمانی که زن کاری را با تمرکز انجام می‌دهد، مردی زندگی‌اش ناخودآگاه به گونه‌ای واکنش نشان می‌دهد که انگار کار زن رقیبی است که دارد او را از مرد دور می‌کند. در واقع مرد به فقدان توجه زن واکنش نشان می‌دهد که تا پیش از آن، بخشی از محیط خانه‌اش بوده است. او به عدم حضور هرا یا دیمیتر در وجود زن اعتراض دارد؛ چرا که زن دیگر مانند قبل با او رفتار نمی‌کند.

هشیاری پراکنده، آگاهی اجمالی را توضیح می‌دهد که به والدین این امکان را می‌دهد تا گریه‌ی کودک را از میان هیاهوها تشخیص داده یا یک همسر را قادر می‌سازد تا بفهمد شوهرش زمانی که پایش را داخل خانه می‌گذارد، ناراحت است، احساس مریضی می‌کند یا تحت فشار است (گاهی حتی پیش از آن‌که مرد متوجه حالات خود شود). این نوع پراکنده و پذیرای هشیاری می‌تواند باعث درک کل یک موقعیت شود (در تضاد با ویژگی «هشیاری متمرکز» آرتمیس، آتنا و هستیا ــ سه اسطوره‌ی باکره ــ که بر روی یک عنصر واحد تمرکز می‌کردند و از هر چیز دیگری غیر از آن جدا می‌شدند).

ویژگی مرتبط با اسطوره‌های آسیب‌پذیر «هشیاری پراکنده» است.

زمانی که هرا، دیمیتر یا پرسفون کهن‌الگوی غالب روان یک زن باشد، نیروی گرانشی آن‌ها رابطه خواهد بود، نه دستاورد و مستقل بودن یا تجربه‌های جدید. تمرکز توجه آن‌ها روی دیگران است؛ نه یک هدف بیرونی یا حالتی درونی. در نتیجه زنانی که با این اسطوره‌ها همذات‌پنداری می‌کنند نسبت به دیگران حساس و پذیرا هستند.