بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انواع زنان | صفحه ۲۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب انواع زنان

بریده‌هایی از کتاب انواع زنان

۴٫۰
(۷۴)
در میانسالی، زن آفرودیتی معمولا در انتخاب همسر مناسب دچار مشکل می‌شود. او متوجه می‌شود که چقدر جذب افراد غیرمعمول و حتی نامناسب می‌گردد.
Z
بالا رفتن گریزناپذیر سن وسال می‌تواند واقعیت ویران‌کننده‌ای برای زن آفرودیتی باشد؛ خصوصآ اگر زیبایی ظاهری عامل اصلی جذابیتش بوده باشد. زمانی که او از این موضوع آگاه می‌شود یا نگران از بین رفتن زیبایی‌اش می‌شود، جهت توجهش تغییر می‌کند و مانع از این می‌شود که تمام جذبش متوجه طرف مقابلش باشد. او خبر ندارد که این ویژگی آفرودیت ــ حتی بیش از زیبایی ظاهری‌اش ــ عامل جذب افراد به سمت او بوده است.
Z
زن آفرودیتی معمولا مورد ظن دیگر زنان، خصوصاً زنان هرایی است. هر چقدر او نسبت به اثرش روی مردان ناآگاه‌تر و غیرمسئول‌تر باشد، عنصر مخرب قوی‌تری خواهد بود.
Z
اگر آفرودیت یکی از چند کهن‌الگوی غالب در روان زن از جمله هرا باشد، در نتیجه حضورش باعث بهبود و سرزندگی زندگی مشترک می‌شود. دستیابی به یک ازدواج پایدار برای زن آفرودیتی تا حدودی مشکل است. بدون اثر دیگر کهن‌الگوها بر زندگی مشترک یا ازدواجی که به‌طور اتفاقی ترکیب مناسبی از آب درآمده است. او احتمالا ازدواج‌های متعددی را تجربه خواهد کرد.
Z
آفرودیت و آرس عناصر سازنده‌ی یک رابطه‌ی پایدار نیستند. آرس علاوه بر عواطف ناگهانی، دارای نوعی غرور مردانه و لاف زنانه است که معمولا باعث ایجاد موقعیت‌های مالی ناپایدار برایش می‌شود. او نمی‌تواند با سیاست فکر کند یا محتاط باشد و تحت جوِ لحظه، ممکن است حرفی بزند یا کاری کند که به قیمت از دست دادن شغلش تمام شود. به‌علاوه اگر همسرش تمایلات آفرودیتی داشته باشد، به نوعی احساس می‌کند مردانگی‌اش مورد تهدید واقع شده و حس تملک‌طلبی‌اش فعال می‌شود. در نتیجه ممکن است خشن شود و انفجارش می‌تواند وحشیانه بوده و ترس و وحشت ایجاد کند.
Z
مرد دیگری که معمولا توجه زن آفرودیتی را به خود جلب می‌کند، آرس دمدمی مزاج است؛ اسطوره‌ی جنگ و پسر هرا و زئوس. تاریخچه زندگی واقعی چنین مردی می‌تواند شباهت نزدیکی با ترکیب خانوادگی اسطوره‌ی آرس داشته باشد: بزرگ شده توسط مادری بداخلاق بعد از آن‌که پدر آن‌ها را ترک کرده است. او مردی عاطفی، پرشور و اهل هارت و پورت است. از آن‌جا که او پدری واقعی نداشته تا الگوی مردانه و نظم‌دهنده‌اش باشد و یاد گرفته کارهایش را از طریق مادرش پیش ببرد، کم‌طاقت بوده و تحمل شکست را ندارد. او دوست دارد مسئولیت قبول کند؛ اما تحت فشار، کنترل خود را از دست می‌دهد و به همین دلیل نمی‌تواند رهبر خوبی باشد.
Z
بهترین والدین آن‌هایی هستند که نه ویژگی‌های آفرودیتی دختران‌شان را بیش از اندازه بزرگ می‌کنند و نه با او مانند یک شیء زیبا رفتار می‌کنند. بلکه هر دوی آن‌ها جذابیت دخترشان را به همان روش مثبتی تأیید می‌کنند که دیگر ویژگی‌های او را، از جمله هوش، مهربانی یا استعداد هنری. آن‌ها برای رفت وآمدهای دخترشان راهنمایی و محدودیت‌هایی متناسب با سن و بلوغ عقلی‌اش در نظر می‌گیرند.
Z
مادران نیز مانند پدران می‌توانند برای دختران آفرودیتی‌شان نقش یک «زندان‌بان روحی» را ایفا کنند. دیگر مادران برخوردی رقابت‌جویانه با پدیدار شدن آفرودیت در وجود دختران‌شان دارند. از آن‌جا که آن‌ها به جذابیت و جوانی دختران‌شان حسادت می‌کنند، او را تحقیر کرده، مقایسه‌های نامناسب انجام می‌دهند و به انحای مختلف رشد زنانگی را در دختران‌شان تخریب می‌کنند.
Z
برخی از والدین، دختران زیبای خود را طوری می‌آرایند که آفرودیت‌های کوچکی از آن‌ها می‌آفرینند. آن‌ها بر جذابیت دختران‌شان تأکید می‌کنند، از آن‌ها می‌خواهند بزرگ‌ترها را ببسوند، آن‌ها را وارد مسابقات زیبایی کودکان می‌کنند و در مجموع روی جذابیت زنانه‌ی آن‌ها بیش از هر جنبه‌ی دیگر شخصیت‌شان تمرکز می‌کنند. اما وقتی دختر به سن بلوغ نزدیک می‌شود، والدین به‌گونه‌ای دیگر با او برخورد می‌کنند. معمول‌ترین الگوی مخرب این است: آن‌ها به‌طور نامحسوس او را تشویق می‌کنند که از لحاظ جنسی فعال باشد، اما بعد او را تنبیه می‌کنند. این رفتار از والدین افرادی می‌سازند که همزمان هم حامی و هم بر علیه اخلاقیات هستند.
Z
آفرودیت کوچک، دختر کوچولوی معصوم و شیرین‌زبانی است. او روش برخورد با دیگران را می‌داند و می‌داند چگونه دلبری کند و عشوه‌گری‌های ناخودآگاهش بزرگسالان را بر این می‌دارد تا بگویند: «این بزرگ بشه چی میشه؟! از اون آتیش‌پاره‌هاست!» او از این‌که مرکز توجه باشد لذت می‌برد
Z
زمانی که آفرودیت بخش فعال وجود یک زن بدقیافه باشد، آن زن نمی‌تواند از فاصله دور افراد را به خود جذب کند. فقط کسانی که به او نزدیک می‌شوند او را جذاب و فریبنده می‌یابند. بسیاری از زنانی که ظاهری معمولی دارند اما از ویژگی‌های آفرودیتی برخوردارند، دیگران را با صمیمیت مغناطیس‌وار شخصیت‌شان و جذابیت طبیعی و ناخودآگاه‌شان به خود جلب می‌کنند. این زنان به ظاهر معمولی می‌توانند افراد زیادی را به خود جلب کنند؛ در حالی که شاید خواهران واقعآ زیباتر و متمول‌ترشان کنار گود نشسته باشند و غرق در این سوال که: «واقعاً اون چی داره که من ندارم؟»
Z
افکار قضاوت‌گرایانه مانعی در برابر لذت بردن از عشق و هنر است. چنین موانع ذهنی‌ای وقتی ایجاد می‌شوند که افراد احساس نوعی ممنوعیت در قبال هیجان، بازی یا دیگر فعالیت‌های «غیرمولد» می‌کنند.
Z
آفرودیت در مقام نیروی خلاقانه می‌تواند زن را پشت سر هم درگیر فعالیت‌های خلاقانه کند. زمانی که یک پروژه تمام می‌شود بلافاصله ایده‌ی دیگری که برای زن فوق‌العاده جذاب است، سر بر می‌آورد.
Z
آفرودیت نیروی شگفت‌انگیز تغییر است. از طریق جریان او، جذب، پیوند، باروری، بارداری و تولد یک زندگی جدید اتفاق می‌افتد. زمانی که این فرایند در بستر سالمی بین یک زن و مرد اتفاق بیفتد، نوزادی خلق می‌شود.
Z
آفرودیت نمود غریزه‌ای است که تداوم نسل را تضمین می‌کند. از آن‌جا که این کهن‌الگو با رابطه‌ی جنسی و نیروی لذت آن مرتبط است، می‌تواند یک زن را اگر از روش‌های جلوگیری آگاه نباشد، تبدیل به یک ماشین تولیدمثل کند. برخلاف زنی که تحت‌تأثیر دیمیتر قرار دارد و به خاطر داشتن فرزند اقدام به برقراری رابطه می‌کند، زنی که تحت‌تأثیر آفرودیت می‌باشد، به خاطر میل به تجربه‌ی عاشقانه صاحب فرزند می‌شود.
Z
بازگشت سالیانه آدونیس نماد بازگشت دوره‌ی حاصلخیزی و باروری بود.
Z
هرمس اسطوره‌ی حامی مسافران، ورزشکاران، دزدان و تاجران و همچنین اسطوره ارتباطات، مخترع آلات موسیقی و حقه‌باز المپی‌ها بود.
Z
برخلاف دیگر اسطوره‌های زن که خودشان همسرشان را انتخاب نکردند، (پرسفون ربوده شد، هرا فریفته شد و دیمیتر مورد تجاوز قرار گرفت) آفرودیت در انتخاب آزاد بود. او هفایستوس، اسطوره‌ی لنگ صنعتکار و فرمانروای آتش کوره‌ی آهنگری را انتخاب کرد. بدین ترتیب پسر طردشده‌ی هرا شوهر آفرودیت شد. ابته این ازدواج دوام چندانی نداشت. آفرودیت و هفایستوس فرزندی نداشتند. ازدواج آن‌ها نماد پیوند زیبایی و صنعت است که از آن هنر متولد می‌شود.
Z
من فکر می‌کنم قاصد الهام ــ درمانگر، مربی، استاد یا والدینی که دارای قدرت حیات‌بخش هستند ــ که دیگران زیردست آن‌ها شکوفا شده و استعدادهای خدادادیشان را رشد می‌دهند، نمود چیزی هستند که روان‌شناس محقق رابرت روزنتال آن را اثر پیگمالیون می‌نامند. این اصطلاح بیانگر قدرت انتظار مثبت داشتن از رفتار دیگران است. داستان از این قرار است که پیگمالیون عاشق یکی از مجسمه‌های خودش که زن زیبایی بود شد؛ مجسمه‌ای که آفرودیت به آن حیات بخشید.
Z
هر کسی که عاشق یک فرد، مکان، مفهوم یا شیء شود، به کمک هشیاری آفرودیتی بر روی آن موضوع تمرکز کرده و جذب آن می‌شود. اما هر که از هشیاری آفرودیتی استفاده می‌کند لزومآ عاشق نیست.
Z

حجم

۴۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۰۳ صفحه

حجم

۴۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۰۳ صفحه

قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰
۴۰%
تومان