بریدههایی از کتاب انواع زنان
نویسنده:ژان شینودا بولن
مترجم:نیلوفر نواری
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۷۴ رأی
۴٫۰
(۷۴)
برخی از زنان آفرودیتی قابلیت زیبا دیده شدن خود را حفظ کردهاند و همچنان مورد علاقهی هر چیز و هر کسی هستند که روی آن تمرکز میکنند. آنها باشکوه و سرزندگی پیر میشوند. علاقه به دیگران یا درگیری در کارهای خلاقانه همچنان مهمترین بخش زندگی آنهاست.
Z
یک مادر آفرودیتی بر روی پسرش متمرکز شود، این موضوع بر روی روابط آینده پسر با زنان و همچنین اعتماد بهنفس و احتمال افسردگی او تأثیر خواهد گذاشت. مادر صمیمیت خاصی بین خود و پسرش ایجاد میکند که رشد مردانگی را در پسر از بین برده و پسر را جذب خود میکند؛ و سپس توجه مادر به جای دیگری جلب میشود.
Z
کودکان یک زن آفرودیتی اگر ویژگیهای دیمیتری نیز در مادرشان حضور داشته باشد، میتوانند فردیت خود را رشد داده و بارور کنند.
یک مادر آفرودیتی میتواند با زیبایی و فریبندگی خود، کودکانش را شیفته خود نماید. اما اگر (بهدلیل کمبود دیمیتر) به نیازهای آنها به امنیت عاطفی و ثبات توجه نکند، مادری بیثبات خواهد بود که این موضوع عواقب بدی بر روی کودکان خواهد داشت.
Z
مردی که مانند نوجوانی ابدی رفتار میکند نیز بسیاری از زنان آفرودیتی را به خود جلب میکند. مردانی که به نظر میرسد تمایل شدیدی برای بالغ نشدن دارند، پیچیده هستند و از لحاظ ذهنی متمرکز بوده و دارای استعداد خلاقیت میباشند. آن شبیه هرمس، اسطورهی پیامآور و جوانترین المپی هستند. زن آفرودیتی توانایی او در زمینهی کلام را مسحورکننده مییابد ــ بهویژه اگر مرد شاعرمسلک نیز باشد ــ و مجذوب توانایی او در حرکت سریع از اوج به فرود میشود (از لحاظ عاطفی یا اجتماعی). مرد هرمسی میتواند حقهباز و تا حدودی کلاهبردار باشد که عاشق کار کردن روی ذهنهای «کندتر» از خودش است. او پر از استعدادهای گوناگون و معمولا باهوش و در عین حال بینظم است؛ دارای شخصیتی پرجذبه و بیتعهد به کارش میباشد. او مانند نسیمی در زندگی زن آفرودیتی میآید و میرود. تلاش برای وصل کردن او به هر چیزی مانند اینست که بخواهید جیوه را در دست نگه دارید. او از «شایدها» صحبت میکند و با خیالبافی دربارهی زندگی کردن با یکدیگر و یا ازدواج، نقش بازی مینماید. اما بهتر است زن آفرودیتی روی حرفهای او حساب نکند؛ چرا که او آخرین کسی است که میتواند تعهد بدهد. رابطه با او غیرقابل پیشبینی و بسیار پرانرژی است.
Z
مشکلات دوست داشتن یک مرد هفایستوسی متعدد بوده و بستگی به نوع احساساتی دارد که او در پشت سلامت روانیاش پنهان کرده است. او میتواند آتشفشانی خفته و پارانویایی بالقوه باشد؛ مردی گوشهگیر که کارهایش به دلیل انزوا و خشونت بیش از اندازهاش شناخته نشدهاند. بهعلاوه احساساتی از قبیل خشم، حقارت و ترس از دست دادن، به دلیل جذابیت زن آفرودیتی، به احتمال زیاد فعال میشوند. اگر او واقعآ شبیه هفایستوس باشد، میتواند حسادتش را کنترل کند. بودن در کنار مردی هفایستوسی در این شرایط، مانند زندگی کردن در دامنهی یک آتشفشان فعال است و همیشه با این نگرانی همراه خواهد بود که چه زمان فورانش همه چیز را به آسمان خواهد فرستاد.
Z
معمولا مرد به شدت درونگرای هفایستوسی در موقعیتهای اجتماعی ناراحت است؛ چرا که استعدادی در زمینهی گپزدن و ارتباط برقرار کردن ندارد. در نتیجه دیگران با او همصحبت نمیشوند. اما زن آفرودیتی استثناست. او به کمک استعداد ذاتی خود در متمرکز کردن کل توجهاش روی فردی که با او ملاقات میکند، میتواند مرد هفایستوسی را از لاک خودش بیرون بکشد و او را جالب توجه بیابد.
Z
زنان آفرودیتی به سمت مردانی جلب میشوند که نه آن مردان برای آنها مناسب هستند و نه آنها برای مردان. اگر اسطورههای دیگر تأثیری بر روان زن نداشته باشند، انتخاب او نیز معمولا مشابه انتخابهای اسطورهی آفرودیت خواهد بود؛ مردان خلاق، پیچیده، بداخلاق یا عاطفی مثل هفایستوس، آرس و هرمس. چنین مردانی برای رسیدن به موفقیت شغلی یا موقعیتهای اجتماعی هدفگذاری نمیکنند و نمیخواهند مرد خانه یا شوهر و پدر باشند.
Z
شغلی که زن آفرودیتی را از لحاظ عاطفی درگیر نکند، نمیتواند علاقه او را به خود جلب کند. او عاشق تنوع است و شغلهای تکراری مانند خانهداری، کار دفتری یا آزمایشگاهی حوصلهاش را سر میبرد. او فقط زمانی که خلاقیتش بهطور کامل درگیر کاری شود میتواند آن را به خوبی انجام دهد. بنابراین او را میتوان در هنر، موسیقی، نویسندگی، تئاتر یا به همراه افرادی یافت که برای او خاص هستند؛ برای مثال بهعنوان معلم، درمانگر یا سردبیر. در نتیجه او یا از شغلش متنفر است و در حال انجام کاری معمولی است و یا عاشق کارش است و به هیچ چیز جز صرف نهایت وقت و تلاشش برای انجام آن فکر نمیکند. علاوه بر این او معمولا ترجیح میدهد کاری که برایش جذاب است را انجام دهد تا شغلی که درآمد بهتری دارد اما چنگی به دل نمیزند.
Z
زمانی که یک زن آفرودیتی به دانشگاه میرود، به احتمال زیاد جنبههای اجتماعی برایش بیشترین اهمیت را دارد. او دانشگاهی را انتخاب میکند که بیشتر به فعالیتهای اجتماعی معروف است تا سطح علمی.
او معمولا روی اهداف بلندمدت تحصیلی یا شغل تمرکز ندارد.
Z
کهنالگوی آفرودیت نوعی کاریزما و گیرایی شخصی ــ نوعی کشش و جاذبه ــ ایجاد میکند که در ترکیب با ویژگیهای ظاهری، از زن «یک آفرودیت» میسازد.
Z
کهنالگوی آفرودیت بر لذت بردن زنان از عشق و زیبایی حکمرانی میکند. قلمرو عشق، نیروی شدیدی را بر بسیاری از زنان وارد میکند. نیرویی که آفرودیت به شخصیت زنان وارد میکند، با نیروی هرا و دیمیتر (دو کهنالگوی غریزی دیگر) قابل قیاس است.
Z
آفرودیت و آرس نماد وحدت دو غیرقابل کنترلترین هیجانات انسانی هستند؛ عشق و جنگ که اگر در اوج تعادل باشند، میتوانند هماهنگی و هارمونی ایجاد کنند.
فرزند مشترک آفرودیت و هرمس اسطورهای دوجنسی به نام هرمافرودیت بود که زیبایی ذاتی و ویژگیهای جنسیتی هر دو والدش را دارا بود. در مقام یک نماد، هرمافرودیت نماد داشتن و تواناییهای سنتی زنانه و مردانه بهطور همزمان در یک فرد میباشد.
Z
«طلایی» بیشترین صفتی است که توسط یونانیها در وصف آفرودیت به کار برده شده است که در زبان یونانی به معنای «زیبا» ست. او با کبوتران، مرغهای عشق و قوها که به زیبایی و جفت بودن معروف هستند؛ گلها خصوصآ گل رز که هدیه سنتی عشاق است؛ عطرهای شیرین و میوهها، خصوصآ سیب طلایی و انار قرمز (نماد مشترک با پرسفون) مرتبط است.
Z
زمانی که در فردی که با او هستیم یا کاری که انجام میدهیم، جذب شویم، گذر زمان را احساس نمیکنیم؛ این ویژگی مشترک بین هستیا و آفرودیت است.
Z
آفرودیت بهطرز متناقضی بیشترین شباهت را به کهنالگوی درونگرا و گمنام هستیا دارد که در دنیای بیرون کمترین شباهت را با آفرودیت دارد.
هر چیز و هرکس که زیبایی آفرودیت در آن نفوذ کند، مقاومتناپذیر خواهد شد. نتیجهی آن، کششی مغناطیسوار خواهد بود و «ترکیبی» که بین دو طرف اتفاق میافتد. اما بالاتر از همهی اینها، آن دو تمایل به وحدت پیدا میکنند.
Z
آفرودیت بهعنوان اسطورهای که بیشترین روابط عاشقانه را داشته است، مطمئنآ در دسته اسطورههای باکره قرار نمیگیرد؛ هر چند او نیز مانند آتنا، آرتمیس و هستیا کاری که مورد علاقهی خودش بود را انجام میداد. به علاوه او یک اسطورهی آسیبپذیر نیست؛ هر چند که در ارتباط داشتن با اسطورههای مرد یا داشتن فرزند به هرا، دیمیتر و پرسفون شباهت دارد. آفرودیت برخلاف اسطورههای آسیبپذیر، هرگز قربانی نشد و رنج نکشید. در تمام روابط آفرودیت، علاقه دوطرفه بود و او هرگز قربانی احساس ناخواستهی یک مرد نسبت به خودش نشد. او به تجربهی عاطفی با دیگران بیش از مستقل بودن از آنها (چیزی که انگیزهبخش اسطورههای باکره بود) یا پیوند دائمی با آنها (چیزی که ویژگی اسطورههای آسیبپذیر است) اهمیت میداد.
Z
در اسطورههای یونان باستان، آفرودیت حضوری پرابهت دارد و باعث شد تمام اسطورهها و انسانها (بهجز سه اسطورهی باکره) همه عاشق شوند و زندگی جدیدی را به وجود آورند.
Z
سه گروه از مردان به سمت زنان پرسفونی جذب میشود: مردانی که مانند خود او جوان و بیتجربه هستند، «مردان زمختی» که به خاطر معصومیت و ظرافت او به سمتش جذب میشوند و مردانی که با زنان «پخته» راحت نیستند.
Z
نیاز به پرورش هرا، درکی است که در ابتدای میانسالی به سراغ برخی زنان میآید. تا آن زمان، آنها بر روی شغل یا مسائل دیگر تمرکز کرده بودند و ازدواج جزو اولویتهایشان نبوده است. آنها تا پیش از این به تمایلات آفرودیتی بها میدادند؛ یا مانند پرسفون از دادن تعهد فرار میکردند و یا مثل آرتمیس و آتنا روی دستیابی به اهدافشان تمرکز داشتهاند. و یا اینکه اسطورهی هرا مورد بدفهمی قرار گرفته شده و تمایل به همسر بودن با انتخاب مردانی که دیگر اسطورهها بر آنها تأثیرگذار بودهاند، بینتیجه مانده است.
Z
زن هستیایی انسانی است که در بین مردم زندگی میکند و باید به بیرون از دیوارهای خانه یا معبد پا بگذارد و در این تجربه موفق نخواهد بود مگر آنکه دیگر بخشهای روانش به او کمک کنند تا فعال، اجتماعی و قاطع باشد. آتنا و آرتمیس، کهنالگوهای فعال زنانه درست به مانند آنیموس یا بخش مردانهی روان یک زن میتوانند به او کمک کنند تا به این تواناییها دست پیدا کند.
Z
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰۴۰%
تومان