بریدههایی از کتاب انواع زنان
نویسنده:ژان شینودا بولن
مترجم:نیلوفر نواری
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۷۴ رأی
۴٫۰
(۷۴)
هر کدام از سه دستهٔ اسطورهها (باکره، آسیبپذیر، کیمیاگر) دارای کیفیت هشیاری خاصی هستند. هشیاری متمرکز مختص اسطورههای باکره است. زنانی که مانند آرتمیس، آتنا و هستیا هستند، میتوانند توجه خود را روی یک موضوع خاص که برایشان مهم است متمرکز کنند. آنها این توانایی را دارند که در کاری که انجام میدهند غرق شوند. وقتی آنها روی چیزی متمرکز هستند، به راحتی میتوانند هر چیزی که به کاری که در دست دارند یا به هدف طولانی مدتشان نامربوط است کنار بگذارند.
Z
بسیاری از زنان گرد هم جمع شدهاند تا تجاربی «زنانه» را پدید آورند. گروههای ارتقای آگاهی زنان، عبادت در کوهستانها، کلینیکهای پزشکی خودیاری زنان، نمودهایی از کهنالگوی باکره هستند که خود را در میان گروههای زنان نشان میدهند.
Z
کهنالگوی باکره نمود آن بخش از وجود زن است که پنهان یا آشکار طرفدار حقوق زنان میباشد.
Z
از لحاظ روانشناختی، کهنالگوی باکره بخشی از روان زن است که شکلپذیر نیست؛ چه توسط انتظارات اجتماعی و فرهنگی از آنچه که یک زن باید باشد و چه توسط قضاوت یک مرد دربارهٔ او. کهنالگوی باکره، عصاره خالص زنانگی و ارزشهای اوست. این بخش پاک و بیآلایش باقی میماند، زیرا که زن آن را آشکار نمیکند و آن را مصون و محترم باقی نگه میدارد و یا آنکه آن را بدون اصلاحات منطبق با معیارهای مردانه، ابراز میکند.
Z
هاردینگ در ادامه میگوید: «زنی که باکره و در واقع متکی به خود است، هر آنچه انجام میدهد نه به خاطر میل به رضایت دیگران و به خاطر دوست داشته شدن و نه به خاطر تأیید گرفتن حتی از خودش است. هر کاری او انجام میدهد، نه به خاطر میل به قدرت و تسلط بر مردی دیگر برای بهدست آوردن علاقه و عشق آن مرد است؛ بلکه به این خاطر است که آنچه او انجام میدهد، درست است. در واقع کارهای او ممکن است غیرمعمول باشد. او ممکن است در جایی که راحتتر و پذیرفتهتر است «بله» بگوید، ناگاه «نه» بگوید. اما از آنجایی که او باکره است، چه ازدواج کرده باشد یا نه، تحتتأثیر ملاحظاتی که زنان غیرباکره قرار میگیرند و خود را با مصلحت تطبیق میدهند، قرار نمیگیرد.
Z
زمانی که یک اسطورهٔ باکره ــ آرتمیس، آتنا یا هستیا ــ کهنالگوی غالب روان یک زن باشد، (به گفته روانکاو یونگی، استرهاردینگ در کتابش به نام اسرار زنان)، آن زن «متکی به خود» است و بخش مهمی از وجود او «به هیچ مردی تعلق ندارد».
Z
در طول دوران تاریخی حکومت اسطورههای مردانه، آرتمیس، آتنا و هستیا، استثناء باقی ماندند و هرگز ازدواج نکرده، مغلوب نشده، فریب نخورده، مورد تجاوز قرار نگرفته یا توسط خدایان مرد یا مردان فانی تحقیر نشدند و مصون و سالم باقی ماندند. به علاوه، در میان تمام اسطورههای زن و مرد و انسانهای فانی، فقط این سه اسطوره بودند که در برابر نیروی مقاومتناپذیر آفرودیت، اسطورهٔ عشق، بیاعتنا ماندند و آتش عشق و تمایلات جنسی و احساسات عاشقانه در آنها شعلهور نشد.
Z
بخش باکره روان زن آن بخشی است که توسط هیچ مردی تصرف نشده است؛ آن بخشی که دست نیاز زن به یک مرد یا نیازش به تصدیق شدن از طرف یک مرد، بدان نرسیده است و کاملا مستقل از مرد و تحت تملک زن است. زمانی که زن یک کهنالگوی باکره را زیست میکند، این بدان معناست که بخش مشخصی از روانش باکره است، نه آنکه از لحاظ فیزیکی باکره باشد.
Z
آرتمیس و آتنا کهنالگوهایی دارای نمود بیرونی و دستاورد ـ محور هستند؛ در حالی که هستیا به سمت دنیای درون تمرکز دارد. هر سه اینها نیروی محرک درونی زنان هستند تا استعدادهایشان را رشد دهند، علایقشان را دنبال کنند، مشکلات را حل کنند، با دیگران رقابت کنند، خودشان را از طریق کلام یا آثار هنری بیان کنند، محیط را تحت کنترل خود درآورند و با تأمل و تفکر زندگی خود را به پیش برند. هر زنی که «فضایی برای خودش» میخواهد، یا با طبیعت خود احساس راحتی میکند، یا از کشف کردن اینکه چیزی چطور کار میکند لذت میبرد، یا از انجام انفرادی کارها استقبال میکند، نسبتی با یکی از این سه کهنالگوی باکره دارد.
Z
سه اسطورهٔ باکرهٔ یونان باستان، آرتمیس اسطورهٔ شکار و ماه، آتنا اسطورهٔ خرد و صنعت و هستیا اسطورهٔ معبد و خانه و کاشانه هستند. این سه اسطوره نماد بخشهای مستقل، فعال و فاقد رابطه با مردان در روان زنان میباشند.
Z
یک زن جوان ممکن است تمرکزش را روی تحصیلات خود بگذارد، همانطور که خود من در دانشکده پزشکی تحصیل میکردم. کهنالگوی آرتمیس مرا روی این هدف متمرکز کرده بود. در ضمن، من تواناییهای آتنا را فراخواندم تا اسلوبها و حقایق را بیاموزم، همان عواملی که مرا قادر به تشخیص براساس یافتههای بالینی و آزمایشی نمود. در مقابل، همکلاسیهای دانشکدهام که بلافاصله پس از فارغالتحصیل شدن ازدواج کرده بودند و فرزندانی داشتند، هرا و دیمیتر را فراخوانده بودند.
Z
هستیا، افتخار حضورت را به من بده، برای من صلح و بزرگواری بیاور.
Z
آفرودیت، به من کمک کن تا عشق بورزم و از بدنم لذت ببرم.
Z
آرتمیس، مرا بر هدفی که با آن فاصله دارم، متمرکز نگهدار.
Z
دیمیتر، به من یاد بده تا صبور و بخشنده باشم، به من کمک کن تا مادر خوبی باشم.
Z
هرا، به من کمک کن تا عهد ببندم و وفادار بمانم.
Z
* پرسفون، به من کمک کن تا گشوده و پذیرا بمانم.
Z
آتنا، به من کمک کن تا در این موقعیت به روشنی بیاندیشم.
Z
یونانیهای باستان چیزی را میدانستند که ما میتوانیم بیاموزیم: میتوان خدابانوان را تجسم کرد و فراخواند.
Z
و مهیا شدن برای رفتن به سفری با کولهپشتی به طبیعت بکر، برای آرتمیس مفهوم بیشتری دارد.
Z
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
حجم
۴۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰۴۰%
تومان