هر کس و هر قوم، آنگاه که در مداری معین سیر کرد که در سیر تکوینی به اجرای حکم عذاب میانجامد، چه بخواهد و چه نخواهد آن را به تجربه خواهد نشست؛ حتّی اگر به دلیل نابخردی از سرانجام آن بیاطّلاع باشد.
میـمْ.سَتّـ'ارے
همه و همه از صبح تا شب، مردم را نصیحت میکنند و به راه رستگاری میخوانند، بیآنکه درصد اندکی از آن همه را متوجّه خود بشناسند
F313
گفتوگو از سبک زندگی، ناظر بر گفتوگو از ادب بودن و زیستن در عرصۀ زندگی است.
میـمْ.سَتّـ'ارے
با تکیه بر تجربهگرایی (پوزیتیویسم) محض، شأن عموم مخلوقات که تا پیش از این به منزلۀ آیات الهی شناسایی میشدند، به یک باره به ساحت اشیای قابل مصرف نازل شدند تا انسان غربی، با تصرّف بیقید و شرط در طبیعت، جملۀ مخلوقات را در خدمت آورده و با سلطه بر آنها سلسله مراتب قدرت را طی کند.
میـمْ.سَتّـ'ارے
جهنّم و بهشت در آن دوردستها، انتظار ما را نمیکشند. جهنّم و بهشت را هم اکنون میسازیم و به عبارت دیگر، هم اکنون در بهشت یا جهنّم زیست میکنیم.
میـمْ.سَتّـ'ارے
عامل بودن ناصح و قابل بودن شنونده، دو اصل مهم در تأثیرگذاریاند؛ وگرنه باید گفت: نصیحت همۀ عالم به گوش من بادست.
F313
از صبح علیالطّلوع تا شب، از در و دیوار برای ما شاهد و مثالی برای بیداری و هشدار میبارد
F313
میگویند آدمی همان گونه که زندگی میکند، میمیرد و به همان گونه که مرد، محشور میشود
F313
ناظر بیعمل، همان اندازه ناپسند است که عالم بیعمل. عالم بیعمل همان قدر زشت مینماید که توانا و صاحب قدرت ساکت و بیتفاوت.
میـمْ.سَتّـ'ارے
درد بشر، درد بیمعلّمی است. درد غفلت و غیبت شاعران که در عصری و نسلی بس دور، ذاکر و متذکر عالم حقیقی و شاعرانۀ اهل ولایت بودند و دیگر نیستند.
میـمْ.سَتّـ'ارے