بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مردان مجنون زنان لیلی (جلد اول) | طاقچه
کتاب مردان مجنون زنان لیلی (جلد اول) اثر علی شمیسا

بریده‌هایی از کتاب مردان مجنون زنان لیلی (جلد اول)

نویسنده:علی شمیسا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۵ رأی
۴٫۰
(۵)
بارها در ذهنت تکرار کن: «این نیز بگذرد!»
سیّد جواد
از سحرخیزی حرف به میان آمد، لیلی گفت: «من هر روز صبح زود از خواب برمی‌خیزم». مجنون دانا گفت: «از خواب برنمی‌خیزی! از رختخواب برمی‌خیزی!»
سیّد جواد
حسرت زندگی کسی را نخوریم.
Aysan
لزومی ندارد همه از شما راضی باشند
سیّد جواد
روزی شاگردی نزد استادی رفت و گفت: «من آمده‌ام تا اولین درس زندگی را از شما بیاموزم.» استاد پرسید: «غذایت را خورده‌ای؟» شاگرد گفت: «نه!» استاد گفت: «به آشپزخانه برو و غذایت را بخور!» شاگرد رفت، غذایش را خورد و بازگشت. استاد پرسید: «غذایت را خوردی؟» گفت: «بله، خوردم.» استاد پرسید: «کاسه‌ات را شستی؟» شاگرد گفت: «خیر استاد.» استاد گفت: «برو کاسه‌ات را هم بشوی.» شاگرد کاسه را شست و سریع نزد استاد برگشت و گفت: «من آماده‌ام تا بیاموزم.» استاد گفت: «این اولین درس زندگی‌ات باشد؛ هروقت غذایی می‌خوری، کاسه‌ات را هم بشوی!»
سیّد جواد
روزی مجنون با تمام شور و مستی به در خانه‌ی لیلی رفت و در زد. لیلی گفت: «کیستی؟» مجنون گفت: «منم، زودتر در را باز کن؟» اما لیلی در را باز نکرد که نکرد. مجنون به‌هم ریخت و فکر کرد: «لیلی را چه شده است که در را نمی‌گشاید؟» مدتی گذشت و مجنون بیشتر اندیشید تا این‌که حقیقت را دریافت. بار دیگر به در خانه‌ی لیلی رفت و در زد. لیلی گفت: «کیستی؟» مجنون گفت: «تواَم!» لیلی با خنده‌ای بر لب، در را گشود و گفت: «این حقیقت عشق است!»
سیّد جواد
همسرانی که در زندگی زناشویی به‌دنبال آرامش می‌گردند باید «ساده‌زیستی» را به‌عنوان یکی از ارزش‌های زندگی خود بپذیرند و روحیات کامل‌گرایانه را در خود حذف کنند. هنر لذت بردن از کوچک‌ترین داشته‌ها، نشان از درک واقعی زندگی دارد.
Aysan
گنجشکی مدام به آتش نزدیک می‌شد و زود برمی‌گشت! از او پرسیدند: «چه می‌کنی؟» پاسخ داد: «در این نزدیکی چشمه‌ی آبی است و من مرتب نوکم را پر از آب می‌کنم و آن‌را روی آتش می‌ریزم.» گفتند: «حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد.» گفت: «شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما وقتی خداوند می‌پرسد: برای کمک به دوستت که در آتش می‌سوخت چه کردی؟ می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم هر آنچه از دستم برمی‌آمد!»
Aysan
زنان حرف زدن را شیوه‌ای برای برقراری ارتباط می‌دانند و این جزئی از ویژگی‌های روان‌شناختی و کلامی آن‌هاست؛ اما مردان حرف زدن را ابزاری برای کسب منافع یا رسیدن به قدرت و ثروت در نظر می‌گیرند و به‌نوعی سود و زیان حرف برایشان اهمیت دارد.
سیّد جواد
گاهی از دل رنج متولد می‌شوید.
Aysan

حجم

۲۵۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۲۵۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد