بریده‌هایی از کتاب یک روز را ۳۶۵ بار تکرار نکنیم (۱)

خدمتی که نیازی را برطرف نکند طرفدار ندارد.

ثروت، پاداشی است که در قبال خدمتی که ارایه می‌دهیم به‌دست می‌آوریم.

پله‌های موفقیت را بالا بروید وگرنه پله موفقیت دیگران می‌شوید.

«حقیقت الهام‌بخش» در اتاق رختکن یکی از تیم‌های ورزشی این شعار را روی دیوار کوبیده‌اند: «افراد بازی می‌کنند، اما تیم‌ها به‌مقام قهرمانی می‌رسند.»

«قدرت کار تیمی» در همایشی متشکل از ده هزار نفر پرسیدم: «در تمام طول تاریخ به‌یک نفر اشاره کنید که به‌تنهایی و بدون کمک دیگران توانسته باشد تأثیر مهمی بر تمدن بشری بگذارد.» کسی از میان جمعیت فریاد کشید: «چارلزلیندبرگ. او به‌تنهایی با هواپیما اقیانوس اطلس را پشت‌سر گذاشت.» جمعیت حرف او را تأییدکرد. گفتم: «اما می‌دانید شرکت مهندسی فضایی "رایان" هواپیمای او را طراحی کرد و ساخت؟ می‌دانید ده میلیونر، این سفر را تأمین مالی کردند؟»

«سختی شروع کردن» «بیشترین زمانی که تلف می‌شود، زمان شروع کردن است.» به‌نظر شما حرف درستی نیست؟ دشوارترین بخش نوشتن نامه، نوشتن سطر اول آن است. دشوارترین بخش تلفن زدن، برداشتن گوشی و شماره‌گیری است و دشوارترین بخش نواختن پیانو، نشستن پشت آن و قرار گرفتن در برابر کلیدهاست. زمان شروع است که اغلب اشخاص را متوقف می‌کند.

اگر شما تصمیم نگیرید که روزتان را چگونه بگذرانید، دیگران به‌جای شما این تصمیم‌گیری را خواهند کرد.

«شکست حتمی» کسانی که ابتکار عمل دارند و پُرتلاش ظاهر می‌شوند ممکن است موفق شوند و ممکن هم هست شکست بخورند، اما کسی که دس

یکی از ادیبان بزرگ ایرانی گفته است: «اگر شخصی نُه فضیلت و یک عیب داشت، به نُه فضیلت او بیندیشید و یک عیب او را فراموش کنید و اگر کسی نُه عیب داشت و یک فضیلت نُه عیب او را فراموش کنید و به‌یک فضیلت او بیندیشید.

یک دانه گندم باید برخاک بیفتد و بمیرد تا رشد کند و به‌بار بنشیند، وگرنه همان دانه باقی می‌ماند.