بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جادوگر (دریای زمین ۱) | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جادوگر (دریای زمین ۱)

بریده‌هایی از کتاب جادوگر (دریای زمین ۱)

۴٫۱
(۵۲)
در آفرینش ایا که کهن‌ترین آوازها بود، آمده بود: «تنها در سکوت است که کلام، تنها در تاریکی است که نور، تنها در مرگ است که حیات؛ چون پرواز باز در آسمان بی‌انتها خود می‌نماید.»
he sum
زبان هاردی مجمع‌الجزایر، گرچه واجد هیچ‌گونه قدرت جادویی ذاتی و برتر از دیگر زبان‌ها نبود، اما ریشه در گویش باستانی داشت؛ همان زبانی که در آن هر چیز با نام حقیقی‌اش خطاب می‌شد.
mahboob
وقتی مردم عادی نام حقیقی‌شان را از هر کس دیگری جز چند نفری که دوست داشتند و طرف اعتمادشان بودند پنهان نگه‌می‌داشتند، پس جادوگران صد البته باید این کار را می‌کردند؛ زیرا هم خطرناک‌تر بودند و هم بیشتر در معرض خطر بودند. آنکه نام حقیقی دیگری را بداند، جان او را در کف اختیار دارد.
بابک
بلکه با خواندن سایه مرگش به نام خود، خودش را کامل کرده بود؛ یک انسان، که با شناختن خود حقیقی‌اش، ممکن نبود توسط قدرتی دیگر تسخیر یا به خدمت گرفته شود و در نتیجه تنها برای خودِ زندگی به زنده بودن ادامه می‌داد و هرگز در خدمت ویرانی، رنج، نفرت و تاریکی قرار نمی‌گرفت.
Sasan
هر کسی تنها وقتی مقصدش را می‌شناسد که به اصل خویش بازگردد و با بازگشتن به اصل خود، خود را بشناسد
MMST
«تنها در سکوت است که کلام، تنها در تاریکی است که نور، تنها در مرگ است که حیات؛ چون پرواز باز در آسمان بی‌انتها خود می‌نماید.»
bec san
هر کسی تنها وقتی مقصدش را می‌شناسد که به اصل خویش بازگردد و با بازگشتن به اصل خود، خود را بشناسد. اگر نمی‌خواهی چون خسی و برگی بازیچه جریان باشی، پس باید خود جریان شوی، تمام جریان، از سرچشمه تا مصب رود که به دریا می‌ریزد
Azadehana
حقیقت این است که با افزایش قدرت و وسعت یافتن حیطه آگاهی‌ها، راهی که هر فرد می‌تواند پیش گیرد پیوسته باریک‌تر می‌شود؛ تا آنکه سرانجام او دیگر حق انتخابی ندارد و فقط و فقط کاری را می‌کند که باید انجامش دهد...
Azadehana
قدرت‌های کهن زمین بازیچه آدمیان نیستند. آنها هرگز تسلیم خواست ما نشده‌اند و اگر هم شده‌اند تنها ویرانی به بار آورده‌اند. وسیله پلید منجر به هدف پلید می‌شود. من به اینجا کشیده نشده‌ام، بلکه رانده شده‌ام، و نیرویی که مرا رانده خلاف‌میل من عمل می‌کند.
Estatira Aghajari
هر کسی تنها وقتی مقصدش را می‌شناسد که به اصل خویش بازگردد و با بازگشتن به اصل خود، خود را بشناسد.
ساغر موسوی
اگر نمی‌خواهی چون خسی و برگی بازیچه جریان باشی، پس باید خود جریان شوی، تمام جریان، از سرچشمه تا مصب رود که به دریا می‌ریزد.
ساغر موسوی
مردانگی مستلزم صبوری است.
MMST
«برای شنیدن باید ساکت بود.»
MMST
هر کسی تنها وقتی مقصدش را می‌شناسد که به اصل خویش بازگردد و با بازگشتن به اصل خود، خود را بشناسد. اگر نمی‌خواهی چون خسی و برگی بازیچه جریان باشی، پس باید خود جریان شوی، تمام جریان، از سرچشمه تا مصب رود که به دریا می‌ریزد.
Mohamad Faraji
گد تمام این ماجراها را می‌دانست و حتی بیش از آن نیز خبر داشت؛ زیرا از هنگامی که به آن جزایر آمده بود همه را به خاطر سپرده بود و پیوسته همه آنچه را که از اژدهایان می‌دانست، در ذهن زیر و رو می‌کرد.
Parsa
نگاه‌هایشان که به هم گره خورد، پرنده‌ای از میان شاخه‌های درخت آوازی بلند سر داد. گد در آن لحظه آواز مرغ را درمی‌یافت، همین‌طور زبان آب فواره را که پایین می‌ریخت، شکل ابرهای پراکنده در آسمان و آغاز و پایان بادی که برگ‌ها را تکان می‌داد؛ حتی حس کرد که خودش نیز واژه‌ای بود که از دهان آفتاب برآمده بود.
shahryar_shon

حجم

۲۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

حجم

۲۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد