بریده‌هایی از کتاب شناخت اختلالات شخصیتی قبل و بعد از ازدواج

اصولاً پسرها به طرز چشمگیری بیشتر از دختران مستعد تبدیل شدن به شخصیت‌های ضداجتماعی هستند.

برخلاف شخصیت پارانوئید که رفتارهایش ناشی از سوءظن و تردید است، شخصیت ضداجتماعی صرفاً به خاطر ارضاء نفسش و اینکه اجازه ندهد چیزی مانع رسیدن به خواسته‌هایش شود، پرخاشگرانه رفتار می‌کند.

شخصیت ضداجتماعی کسی است که تاسف و پشیمانی واقعی در او وجود ندارد و در عوض احساس می‌کند ضربه‌زدن و به بازی گرفتن دیگران امری موجه می‌باشد.

شخصیت ضداجتماعی می‌تواند همسر (شریک عشقی) خطرناکی باشد. او قادر نیست هنجارها و رفتارهای قانونی را بپذیرد و اکثراً آزاررسان و پرخاشگر ظاهر می‌شود (مخصوصاً زمانی که به او تفهیم اتهام شده و باید پاسخگو باشد) نباید از او انتظار داشت به تعهدات مالی پایبند باشد و نیز متوجه خواهید شد که او چه سابقۀ‌طولانی در سوء استفاده از دیگران برای ارضای نیازهای شخصی خود دارد.

نباید انتظار داشته باشید که شخصیت ضداجتماعی سابقۀ خوبی درامر پس‌انداز و مدیریت درست منابع مالی داشته باشد. خود محوری، بروز رفتارهای آنی و بی‌فکر و نیاز به شور و هیجان مدام، نشان از ضعف و ناتوانی او در جلوگیری از گرفتاریهای اقتصادی است. درستی این گفته را می‌توان از درخواست‌های پیاپی او برای گرفتن وام و یا سودجویی از دیگران پی برد.

ضربه‌ای که به شریک زندگی شخص ضداجتماعی وارد می‌شود ممکن است احساسی، مالی، جسمی و یا ترکیب همۀ اینها باشد. او توانایی چشمگیری در بی‌توجهی به احساسات، نیازها و خواسته‌های دیگران دارد. دروغ می‌گوید، گول می‌زند، فریب می‌دهد و تمام این کارها را به طور خودکار (یعنی بدون فکر و نقشۀ قبلی) و برای برطرف کردن اهداف فوری خود انجام می‌دهد. وقتی در نهایت دستگیر می‌شود و لحظۀ رو دررویی با او فرا می‌رسد، با مهارت تمام سعی می‌کند شما را قانع سازد که تمام اتهامات وارده به او غلط است و در بارۀ او اشتباه فکر می‌کنید.

ضربه‌ای که به شریک زندگی شخص ضداجتماعی وارد می‌شود ممکن است احساسی، مالی، جسمی و یا ترکیب همۀ اینها باشد.

هشدار فرد ضداجتماعی که زیرک و باهوش نیز هست اغلب اوقات به قانون‌شکنی و زیر پاگذاشتن هنجارهای جامعه ادامه می‌دهد بدون اینکه شناسایی یا دستگیر شود.

شخصیت ضداجتماعی در سنین کودکی و نوجوانی اقداماتی از این قبیل انجام داده است: دزدی، دروغ‌گویی، تقلب، بدرفتاری و خشونت با انسانها و حیوانات، آتش‌زدن، خسارت به اموال عمومی، به راه انداختن دعوا، مصرف مواد و چندین زد و خورد با ماموران دولت نیز در کارنامۀ او وجود دارد. البته وقتی صحبت از یک رابطۀ عاشقانه در میان باشد، او احتمالاً با دروغ‌هایش سعی در پوشاندن این حقایق می‌کند.

برای شخصیت‌های ضداجتماعی دو قانون طلایی وجود دارد که تفسیر آنها به این شکل می‌باشد: قبل از اینکه دیگران بدی کنند من به آنها بدی می‌کنم! هر کاری که بخواهم با بقیه می‌کنم!

شخصیت ضداجتماعی دارد به زودی متوجه خواهید شد شخصیت او با فریب، دغلکاری و ظاهر فریبی کذب همراه است. جذابیت دروغین، غیرقابل اعتماد بودن، قضاوت ضعیف و سطحی، فقدان احساس ندامت از انجام رفتارهای ناپسند برخی از ویژگی‌های خاص این اشخاص می‌باشد.

«گول ظاهر آدمها را نباید خورد» در مورد شخصیت ضداجتماعی کاملاً کاربردی است.

ما ذاتاً تمایل داریم ویژگی‌های مثبت را بزرگتر از آنچه هستند در نظر آوریم. در مورد شخصیت خطرناک این کار به راحتی صورت می‌گیرد. آنها به این معروف هستند که در ابتدا فریبنده، مهربان، با ملاحظه و علاقمند ظاهر می‌شوند

همسر شما که مبتلا به اختلال اسکیزوتیپال است، موقعیت‌های اجتماعی را درست مانند حضور در میدان جنگی خطرناک می‌بیند، از این رو وقتی صحبت از چیزهای ساده (مانند چه چیزی گفتن و مهتر از آن چه چیزی را نگفتن) به میان می‌آید، می‌توان فهمید او مهارتهای بسیار موثر و کاربردی را در خود پرورش نداده است.

در تجارب بالینی خود، متوجه می‌شویم که زوجین شیفتۀ کسانی می‌شوند که آنها را از خودشان (یا درست مانند خودشان) می‌دانند (یعنی چیزهایی در معشوقشان می‌بینند که یادآور شخصیت خودشان است).

از یاد نبرید شخص اسکیزوتیپالی می‌تواند آن قدر مضطرب شود که افکار عجیبش شکلی روان پریشانه به خود بگیرند (یعنی خلاف واقعیت‌های موجود شوند).

همۀ این تنها ماندن‌ها و طردشدن‌ها از او شخصیتی با هوش عاطفی بسیار پایین می‌سازد.

شخصیت اسکیزوتیپال واقعاً تمایل دارد با دیگران رابطه برقرار کند اما همواره تنها رها شده، طرد می‌شود و گوشه‌گیر می‌ماند.

شخصیت اسکیزوتیپال در صحبت‌هایش آن قدر از این شاخه به آن شاخه پریده و گفته‌هایش به طرز آشکاری نامربوط است که مخاطبانش در عجب می‌مانند که آیا او دیوانه است و یا از مفاهیم خاصی استفاده می‌کند. م

اسکیزوتیپالی که بسیار علاقه‌مند به بازی «نقش گزاری» و یا تماشای فیلم «ارباب حلقه‌ها» برای پنجاهمین بار می‌باشد ممکن است به طور ناگهانی و بی‌اختیار قسمت‌هایی از آن فیلم یا بازی را با چنان هیجان جدی بیان کند که موجب سردرگمی و ترس کسانی شود که با عقاید عجیبش همراه نمی‌شوند.