بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کویر | طاقچه
کتاب کویر اثر علی شریعتی

بریده‌هایی از کتاب کویر

نویسنده:علی شریعتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۴۲ رأی
۴٫۴
(۴۲)
دوست داشتن از عشق برتر است. عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
plato
و علی! چه بگویم که کیست؟ هرگاه به او می‌رسم قلمم می‌لرزد: «انسانی که هست، از آن گونه که باید باشد و نیست»؛ و ابوذر! مرد ایمان و انقلاب و مردم؛ مردِ مرد! و حسین، کسی که به آزادی روح داده است و به «بعضی‌ها» نان.
|قافیه باران|
چه بسیارند کسانی که همیشه حرف می‌زنند
reyhaneh
دریغم آمد که آن را نیز «عشق» بنامم که شاعران آلوده‌اش کرده‌اند. خواستم «ارادت» بخوانم، ملاّها به حماقتش کشانده‌اند. گفتم بهترین کلمه در اینجا «خویشاوندی» است، خویشاوندی دو روح، دو بیگانه
plato
«داشتن» نیازمند «طلب» است و پنهانی بی‌تابِ «کشف»، و «تنهایی» بی‌قرارِ «انس». و خدا از «بودن» بیشتر «بود» و از حیات زنده‌تر و از غیب پنهان‌تر
آرام
حرفهایی هست برای «گفتن» که اگر گوشی نبود، نمی‌گوییم. و حرفهایی هست برای «نگفتن»؛ حرفهایی که هرگز سر به «ابتذالِ گفتن» فرود نمی‌آرند. حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همین‌هایند. و سرمایۀ ماورایی هر کسی به اندازۀ حرفهایی است که برای نگفتن دارد
raha
آنچه در کویر زیبا می‌روید، خیال است! این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی می‌کند، می‌نالد و گل می‌افشاند و گلهای خیال! گلهایی همچون قاصدک، آبی و سبز و کبود و عسلی... هر یک به رنگ آفریدگارش، به رنگ انسانِ خیال‌پرداز و نیز به رنگ آنچه قاصدک به سویش پر می‌کشد، به رویش می‌نشیند
Alireza2027
عشق، طوفانی و متلاطم و بوقلمون‌صفت است؛ اما دوست داشتن، آرام و استوار و پروقار و سرشار از نجابت.
plato
این فلسفۀ انسان‌ماندن در روزگاری است که زندگی سخت آلوده است و انسان‌ماندن سخت دشوار و هر روز جهادی باید تا انسان ماند و هر روز جهادی نمی‌توان
Alireza2027
علی! چه بگویم که کیست؟ هرگاه به او می‌رسم قلمم می‌لرزد: «انسانی که هست، از آن گونه که باید باشد و نیست»؛
زهرآ
«وجودم» تنها یک «حرف» است و «زیستنم» تنها «گفتن» همان یک حرف؛ اما بر سه گونه: سخن گفتن و معلمی کردن و نوشتن.
Poyraz
هر زیبایی‌ای مال دلی است که آن را می‌فهمد، تمام!
|قافیه باران|
عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد، ضعیف می‌شود. اگر تماس دوام یابد، به ابتذال می‌کشد. و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و «دیدار و پرهیز»، زنده و نیرومند می‌ماند. اما دوست داشتن با این حالات ناآشناست. دنیایش دنیای دیگری است.
plato
و سرمایۀ ماورایی هر کسی به اندازۀ حرفهایی است که برای نگفتن دارد
|قافیه باران|
عشق جرقه می‌زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن چهرۀ یکدیگر را می‌توانند دید و در اینجاست که گاه، پس از جرقه‌زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهرۀ هم می‌نگرند، احساس می‌کنند که هم را نمی‌شناسند و بیگانگی و ناآشنایی پس از عشق ـ که درد کوچکی نیست ـ فراوان است. اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز می‌شود و رشد می‌کند
plato
عشق بینایی را می‌گیرد و دوست داشتن می‌دهد.
plato
عشق بزرگ‌تری نیز وجود دارد که همچون دیگر عشقها ابزار کار نیست و آن عشق انسان به انسان، عشق یک روح به یک روح است. یک روح تنها و نیازمند به یک روح زیبا و نفیس و ثروتمند، عشق یک «خویشاوند» به «خویشاوند» خود
دلتنگِ ماه
«وجودم» تنها یک «حرف» است و «زیستنم» تنها «گفتن» همان یک حرف؛ اما بر سه گونه: سخن گفتن و معلمی کردن و نوشتن. آنچه تنها مردم می‌پسندند: سخن گفتن و آنچه هم من و هم مردم: معلمی کردن و آنچه خودم را راضی می‌کند و احساس می‌کنم که با آن نه کار، که زندگی می‌کنم: نوشتن!
mah.gh
اما کوری را هرگز به خاطر آرامش تحمل مکن. و گناه! آری، اما اگر گناه نباشد، طاعت را چگونه می‌توانی به دست آری؟
Pariya
«آدمهایی که وقتی غایب‌اند، بیشتر «هستند» از وقتی که حضور دارند!» و اینهایند آدمهایی که گاه مخاطب حرفهایی قرار می‌گیرند که نباید خود بشنوند. با این آدمهاست که ما همیشه در گفت‌وگوییم. همیشه با اینهاست که حرفهای خوب‌مان را می‌زنیم، حتی حرفهایی را که دوست نداریم بشنوند. به همین‌هاست که همیشه نامه‌هایی می‌نویسیم که هیچ‌گاه نمی‌فرستیم.
|قافیه باران|

حجم

۳۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۰ صفحه

حجم

۳۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۰ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۴صفحه بعد