بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مجنون در تهران | طاقچه
کتاب مجنون در تهران اثر حسین دهلوی

بریده‌هایی از کتاب مجنون در تهران

نویسنده:حسین دهلوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۵۱ رأی
۴٫۱
(۵۱)
من از سردرد این رؤیای بی‌تعبیر می‌ترسم هم از تهران پر جمعیت آشفته بیزارم هم از تنها شدن در خانه‌ی دلگیر می‌ترسم دلم صحرا و دریا را به آتش میکشد روزی ازین دیوانه، این مجنون بی‌زنجیر می‌ترسم
helya.B
اینکه خود تشنه، ولی جرعه‌ای از آب نخورد تا ابد در نظر عشق معما آمد
z.agh213
مجبور می‌شویم که دیوانه‌ات شویم عشقت گرفته از دل ما اختیار را
Autumn
عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری است
Autumn
سهمم از زیبایی‌ات تنها تماشا کردن است کشوری هستم که گیرافتاده در تحریم‌ها
هنرمند هنردوست
گاه دلسوز است، گاهی سخت می‌سوزاندم عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری است
چوغوروک
عاشق شدن زیباترین نوع خودآزاری است
h.s.y
ماه من! بس کن ندیدن‌های بی‌اندازه را دل فرو می‌ریزد و تنها تماشا می‌کنم مثل سربازی، سقوطِ آخرین دروازه را
ᶜʳᶻ
من همان رودم که بهر دیدنت مرداب شد ماه من! بس کن ندیدن‌های بی‌اندازه را
هنرمند هنردوست
برای مادرم که دستانش با میل بافتی رفاقتی دیرینه دارد ای روح لطیف خفته در واژه‌ی «زن» ای ماه‌ترین ستاره، دریا دامن هی بافتنی نباف و هی غصه نخور دلواپس من نباش، دلواپس من!
پناه

حجم

۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۲صفحه بعد