بریدههایی از کتاب یادداشتهایی از خانه مردگان
۴٫۴
(۱۱)
تواناییِ متعجب نشدن از هیچچیز مزیت بزرگی بهحساب میآمد.
Ailin_y
هیچ انسان زندهای بی هدف و امید نمیتواند زندگی کند. انسانی که امید و هدفش را در زندگی از دست میدهد غالباً به هیولایی بدل میشود ...
javad hedayati
زندانیان معمولاً با چهرهای جدی و عبوس با این افراد برخورد میکردند و به آنها بسیار سخت میگرفتند. البته شدت این برخورد بیشتر به میزان سنگینیِ جرم و بهتبع آن به میزان مجازات آنها بستگی داشت. به کسانی که ضربات زیادی خورده بودند و به جانیان معروف و برجسته، عزت و احترام بیشتری میگذاشتند تا به کسانی که از خدمت گریخته بودند،
javad hedayati
شاید باورتان نشود، اما گاهی با زندانیهایی روبهرو میشدم که به بیست سال تبعید محکوم شده بودند و باز میگفتند: «صبر کن. بهامید خدا، وقتی دورهٔ محکومیتم تموم بشه، اونوقت ...»
javad hedayati
زندانیان بزرگترین خیالپردازان جهاناند.
javad hedayati
بعدها فهمیدم که علاوه بر محرومیت از آزادی و وجودِ کارِ اجباری و زندگی در حبس، شکنجه و عذاب دیگری هم هست که اگر سختتر از اینها نباشد، آسانتر هم نیست، و آن زندگیِ جمعیِ اجباری است. البته زندگیِ جمعی همهجا هست، اما در زندان افرادی هستند که هیچکس نمیخواهد با آنها باشد و من مطمئنم که هر زندانی این عذاب را احساس میکند، هرچند که اکثریت از علت آن آگاه نیستند.
javad hedayati
آدم روستایی بهمیلِ خود کار میکند، شاید حتی بیشتر از آنکه بشود با کسی مقایسهاش کرد، گاهی شبها هم کار میکند، بهخصوص در تابستان، اما او برای خودش کار میکند و هدف معقولی دارد و در مقایسه با زندانی، که کارش را اجباری و بیفایده و درنتیجه بسیار سخت میداند، این کار در نظرِ او بسیار ساده است.
javad hedayati
اعمال شاقه در نظرم چندان شاق و پُرزحمت نبود و مدتها بعد بود که دریافتم سختی و طاقتفرساییِ اعمال شاقه، نه در میزان و زمان آن، بلکه در اجباری و قهری بودنِ آن و در فشاری است که برای انجام دادنش وجود دارد.
javad hedayati
بعضی از آدمهای بسیار باهوش، اغلب با سرسختیِ تمام، پای عقایدی میایستند که با عقاید عموم در تضاد است، اما بهخاطر این عقاید آنقدر در زندگیشان سختی میکشند و هزینههای سنگین میپردازند که دیگر دل کندن از آنها برایشان بسیار سخت و تقریباً ناممکن میشود.
سوفی
در اینجا خیلی گذرا به این نکته اشاره میکنم که در زندان، بهخاطر خیالبافی و دور ماندن طولانیمدت از آزادی و دنیای بیرون، آزادیِ واقعی ـ یعنی آن آزادی که در دنیای حقیقی وجود داشت ــ در نظرمان بیشتر از آنچه بود جلوه میکرد. زندانیها در مورد مفهوم آزادیِ حقیقی بزرگنمایی میکردند و این در طبیعتِ هر زندانی، و اصلاً خاصِ اوست. زندانی هر نگهبانی را چیزی در حد شاه تصور میکند و در مقایسه با زندانیها او را کاملاً آزاد میپندارد، چراکه او سرش را نمیتراشد و زنجیری به دست و پایش نیست و نگهبانی همراهیاش نمیکند.
key.one
بدون آزمودن برخی چیزها نمیشود و نباید دربارهشان قضاوت کرد؛ برای نمونه فقط به یک مورد اشاره میکنم و آن اینکه عذاب روحی از هر دردِ جسمانی سنگینتر است.
خاک
او را با عدهای دیگر بهجرمِ ضرب سکهٔ تقلبی به زندان ما فرستاده بودند. البته باید گفت احتمالاً او را اغوا کرده بودند که در این سنوسال واردِ چنان دار و دستهای شده بود! درحالیکه به این کار خود میخندید، برایمان تعریف کرد که ضرب یک سکهٔ تقلبی بهاندازهٔ سه سکهٔ طلا برایشان خرج برمیداشته.
Ashlee
یک ربع بعد مثل سابق برای رفع بیکاری در بندها قدم میزد، انگار بهدنبال دستهای از زندانیها بگردد تا، اگر گفتوگویشان برایش جالب باشد، سرکی بین آنها بکشد و به حرفهاشان گوش دهد. در ظاهر همهچیز برایش اهمیت داشت، اما در عمل غالباً به همهچیز بیتفاوت بود و فقط بیخودی میگشت و اینطرف و آنطرف پرسه میزد. او را میشد با کارگری قوی مقایسه کرد که همهٔ کارها برایش هیچ است، اما وقتی کاری ندارد، انرژیاش را صرف بازی با بچههای خردسال میکند. نمیتوانستم درک کنم که به چه دلیل در زندان مانده و فرار نمیکند. اگر با تمام وجود میخواست فرار کند، هیچ تردیدی به خود راه نمیداد.
faezehaa
«پس اینطور. الکساندر پتروویچ، حالا میخواهم از شما بپرسم آیا حقیقت دارد که میگویند میمونهایی وجود دارند که دستشان تا مچ پاشان میرسد و قدشان بهاندازهٔ انسان است؟»
«بله، چنین میمونهایی وجود دارند.»
«چهجور موجوداتی هستند؟»
و من هرچه را که در این باره میدانستم برایش شرح دادم.
faezehaa
حجم
۵۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۰۹ صفحه
حجم
۵۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۰۹ صفحه
قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
۱۰۱,۵۰۰۳۰%
تومان