بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وصال | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وصال

بریده‌هایی از کتاب وصال

امتیاز:
۴.۷از ۱۰۰ رأی
۴٫۷
(۱۰۰)
زمانی که ماشین سپاه دستش بود به ایشان گفتم آبگرمکنی که من از تهران خریدم را در رفت و آمدی که به تهران داری بیاور تا خانم و مادرت از آب گرم استفاده کنند. قاسم گفت من به شما پول می‌دهم یک ماشین اجاره کنید و آبگرمکن را بیاورید. اما از من نخواهید که از بیت‌المال استفاده‌ی شخصی کنم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
یکی از رزمندگان می‌گفت: «ایشان چهارده گلوله خمپاره شلیک کردند به نام چهارده معصوم (ع) به ترتیب گلوله‌ها را از نام مبارک پیامبر اکرم (ص) شروع و به نام حضرت مهدی (عج) ختم کردند. پس از اینکه چهارده گلوله تمام شد، دیده‌بان با بی‌سیم تماس گرفت. بعد سؤال کرد: «چه کسی گلوله‌ها را شلیک کرد!؟» می‌گویند: «آیت‌الله میرزاجواد آقا تهرانی!» دیده‌بان باتعجب ادامه می‌دهد: من با دوربین به خط دشمن نگاه می‌کردم تمام گلوله‌های شلیک‌شده به داخل سنگرهای دشمن اصابت کرد! تا کنون چنین چیزی سابقه نداشته است!»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
آیت‌الله رازی می‌فرمودند: «آیت‌الله بافقی (ره) از شیفتگان و دلباختگان آن حضرت بود. در تمام شداید و گرفتاری‌ها به آن حضرت توسل می‌جست و می‌فرمود: «غیر ممکن است کسی در خانه‌ی امام زمان (عج) را بکوبد و در به روی او باز نشود!»
s.latifi
از کودکی اهل مراقبت از نفس بود. یک بار که با خاله‌اش صحبت می‌کرد سرش را پایین گرفته بود! خاله پرسید: «من که مَحرم هستم چرا سرت را پایین گرفته‌ای؟!» گفت: «دارم حرف زدن با نامحرم را تمرین می‌کنم!»
بهشتی
یک روز بدون اینکه ما خبردار شویم از مدرسه همراه یکی از دوستانش که بعدها به شهادت رسید رفته بودند ترمینال، تا از آنجا به جبهه بروند. مسئولان ترمینال هم با توجه به سن کم آن‌ها از رفتن آن‌ها ممانعت کرده و تماس گرفتند. امیر آن موقع یازده سال بیشتر نداشت! وقتی پرسیدم چرا رفتی؟ گفت: «حضرت امام گفتند جبهه‌ها را پر کنید برای همین رفتیم.» گفتیم امیر جان، قد تو اندازه‌ی اسلحه نشده! کجا می‌خواهی بروی! جوابی داد که ما را متحیر کرد. گفت: «اسلحه نمی‌توانم بردارم اما ظرف و لباس رزمنده‌ها را که می‌توانم بشورم!»
بهشتی
روزی پیامبر خدا (ص) در جمع اصحاب فرمودند: «خدایا برادرانم را به من برسان. اطرافیان گفتند مگر ما برادران شما نیستیم. پیامبر (ص) پاسخ داد نه، شما اصحاب من هستید. برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان می‌آیند. ایمان می‌آورند بدون اینکه من را دیده باشند ... خداوند آن‌ها را به من شناسانده است.» در منطقه بودیم. یکی از نیروها به ح
بهشتی
در مهمانی‌ها نیز همین طور بود. همه می‌دانستند که اول باید نماز بخوانند بعد سراغ غذا و چیزهای دیگر بروند. گویی می‌دانست امام عصر (عج) فرموده‌اند: «هیچ چیز مانند نماز (اول وقت) بینی شیطان را به خاک نمی‌مالد، پس نماز بگذار و بینی شیطان را به خاک بمال.»
بهشتی
روزی رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: «... کسانی پس از شما می‌آیند که هر یک از آنان اجر و پاداش پنجاه نفر از شما را دارد. و بعد، اصحاب اعتراض کردند که ما بدر و احد و ... را دیده‌ایم و آیات قرآن درباره‌ی ما نازل شد و ... حضرت ادامه دادند: اگر سختی‌هایی که آن‌ها می‌بینند شما می‌دیدید نمی‌توانستید مانند آن‌ها صبر کنید.»
بهشتی
به یاد دارم که می‌فرمود: «اگر مشکل مهمی برای شما پیش آمد، در سحر جمعه در جای خلوتی هفتاد بار با این کلمات به محضر امام عصر (عج) استغاثه کنید که بسیار تجربه شده است: «یا فارس الحجاز ادرکنی، یا اباصالح المهدی ادرکنی، یا اباالقاسم المهدی ادرکنی، یا صاحب‌الزمان ادرکنی، ادرکنی ادرکنی و لا تدع عنی فانی عاجزٌ ذلیل» همچنین می‌فرمودند:‌ «نماز امام زمان (عج) در سحر جمعه بسیار مؤثر است.»
امیرحسین
«یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند. یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند. یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند. یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف می‌زدم. آقا به من گفتند: تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون دادند. این را هم گفتم اما باور نکردید.»
زینب کاوه
یک روز پاک باش و گناه نکن حتماً آقا را در خواب می‌بینی! ده روز پاک باش، خود حضرت را خواهی دید!
زهرا سادات
اگر ان‌شاءالله شهید شوم، روی قبرم کلمه‌ی «ناکام» ننویسید؛ زیرا من به کام و آرزوی خود رسیدم.»
°•. MaryaM .•°
الان هم که به جبهه می‌روم برای کشورگشایی و گرفتن چند وجب زمین نمی‌روم، فقط به خاطر این است که حکومت الله، اسلام و قرآن پیاده شود و دشمنان را، که به مرز اسلام تجاوز کرده‌اند، بر جای خودشان بنشانیم. به هر حال ما چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم.
somaye
امام علی (ع) فرمودند: «قائم (عج) غیبت طولانی خواهد داشت. گویا شیعه را می‌بینم که همچون گوسفندان به دنبال پناهگاه می‌گردند ولی آن را نمی‌یابند. هر کس در این دوران بر دینش ثابت بماند و دلش سست نشود او در روز قیامت و در بهشت هم درجه‌ی من خواهد بود.»
هامان
مهدی موعود (عج) می فرمایند: «از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید. بر ماست که شما را از سرچشمه سیراب برگردانیم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود. در پی کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید.»
هامان
آقا فرمودند: «گناه تمام کسانی که در این سنگرها هستند پاک شده. شب‌ها کم بخوابید و نماز شب بخوانید. با هم مهربان باشید ... امام خمینی را زیاد دعا کنید. راه شما بازگشت ندارد. شما پیروزید. پرهیزگار باشید. سلام مرا به برادران برسانید و ...»
zsk
آن روز با خدا عهد کردم و خداوند بعد از آن به من بچه داد. من پنجاه‌ساله بودم و شوهرم هفتادساله! ما اصلاً بچه‌دار نمی‌شدیم ولی خداوند به ما بچه داد.
shariaty
سخن برادر بزرگمان، سردار شهید، علی چیت‌سازیان، را همیشه در گوش داشته باشید که می‌گفت: اگر مسلمان هستید، نگذارید رهبر پیرمان پشت میکروفون برود و بگوید جبهه‌ها را خالی نگذارید
shariaty
«علت اینکه دعای ما مستجاب نمی‌شود این است که حُسن نظر به خدا نداریم!»
erfan
می‌خواست همسرش از سادات باشد. به دلیل علاقه به حضرت زهرا (ع) برای همین با همسر یکی از شهدا که از سادات بود ازدواج کرد تا مَحرم حضرت زهرا (ع) شود.
منمشتعلعشقعلیمچکنم

حجم

۱۵۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

حجم

۱۵۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان