بریدههایی از کتاب اطلس ابر
۳٫۳
(۱۳)
در روزنامهنگاری تا چه حد فریبکاری مجازه؟ او پاسخ پدرش را در یک بعدازظهر در باغ بیمارستان به خاطر میآورد: هیچ وقت به کسی دروغ گفتم تا بتونم داستانمو بنویسم؟ اگه فقط یه اینچ منو به حقیقت نزدیکتر میکرد، هر روز هزار تا دروغ گنده سر هم میکردم.
زهرا۵۸
به بخش تحقیق و توسعه میگن قفس جوجه، چون جوجه روشنفکرها توش زندگی میکنن
زهرا۵۸
چه طوره که بعضی آدمها به بقیه سلطه پیدا میکنن، در حالی که اکثریت وسیع مثل نوکرها زندگی میکنن و میمیرن، مثل احشام؟ جوابش یه سه گانگی مقدسه. اول: استعداد خداداد کاریزما. دوم: انضباط برای پرورش این استعداد، چون گرچه خاک انسان از استعداد بارور شده، اما فقط از هر ده هزار بذر تنها یکی از اوناست که شکوفه میده- اون هم به خواست انضباط.» گریمالدی یک نظر فای لی را میبیند که دارد لوییزا ری دردسرساز را به طرف جمعی میبرد که اسپیرو اگنو در آن معرکه گرفته. گزارشگر از نزدیک زیباتر از توی عکسش است: پس این جوری سیکساسمیت رو به دام انداخته. چشمش به چشم بیا اسموک میافتد. «سوم: ارادهی قدرت. این معماییه که در هستهی سرنوشت مختلف انسانها قرار داره.
زهرا۵۸
ادای یه خودی رو درآوردن کافییه برای این که یه خودی قلمداد بشی.
زهرا۵۸
بیشتر شهرها اسمن ولی نیویورک یه فعله."
زهرا۵۸
کاراش مثل ترن هواییهایی میمونن که سرنشینهاشون رو به وحشت میاندازن ولی سر آخر اونها خنده به لب دارن و مشتاقن که یه دور دیگه سوار شن.
زهرا۵۸
«هیچکاک عاشق اینه که مورد توجه باشه، اما از مصاحبه بیزاره.
زهرا۵۸
در زمان ورشکستگی و نداری حداقل لوازم را در چمدانی کوچک جا بده که آن قدر محکم باشد که بشود آن را از پنجرهی طبقهی اول یا دوم به کف پیادهروهای لندن بیاندازی. هیچ وقت به سراغ هتلهای بلند مرتبهتر نرو.
زهرا۵۸
از او پرسیدم که چرا در حین شلاق خوردن به من لبخند زده بود. «اثر درد عمیق است، آری- اما اثر چشمان دوست از آن قویتر.» گفتم که او تقریبا هیچ دربارهی من نمیداند و من هم هیچ چیز از او نمیدانم. او به چشم خودش اشاره کرد و بعد به چشم من، گویی که این کار توضیحی کامل و کافی باشد.
زهرا۵۸
«بعد از سالها کار با مبلغین مذهبی این گونه نتیجهگیری میکنم که تلاشهای آنان تنها ده یا بیست سال سکرات یک نسل رو به نابودی را طولانیتر کرده.
زهرا۵۸
ماموریت ما باید متمدن ساختن نژادهای سیاه به وسیلهی تغییر باشد، نه منقرض کردن آنان، چرا که آنها هم ساختهی دست خداوند هستند
زهرا۵۸
صلح، آن طور که خداوند عزیزمان گفته، تنها در صورتی یک فضیلت اساسیست، که همسایگانت با تو همدل باشند.
زهرا۵۸
«دشمنت را در آغوش بگیر تا مانع از ضربات او شوی.»
زهرا۵۸
هیچ آشیانهی متروک یا جزیرهی دور افتادهای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشهای قابل مشاهده نباشند.
زهرا۵۸
میتوان موضوع روایت میچل در «اطلس ابر» را همان موضوع تاریخ فلسفیِ هگل دانست؛ یعنی خودشناسی و خودآگاهی (مرحله به مرحلهی) روحِ ملتها و اقوام از چیستی خود و وقوف بر این که اعمالشان دال بر چه است.
زهرا۵۸
بنابراین بشر برای حیات بخشیدن و زنده نگاه داشتن تقلاها و مبارزات خود در راه رسیدن به وضع دلخواهش، ناگزیر از ثبت و ضبط آنهاست و اینجاست که تاریخنگاری سر برمیآورد.
زهرا۵۸
وظیفهی بشر در رابطه با تاریخ، مواجهه با رویدادها و ضبط و ثبت آنهاست، زیرا به گفتهی هگل در غیر این صورت دلیلی بر وقوع آنها نخواهیم داشت.
زهرا۵۸
تاریخ مسیریست که بشر برای ارتقای وضعیت حیات جسمانی و روحانیاش پیموده و در آن با ناملایمات و دشواریها دست به گریبان شده.
زهرا۵۸
تاریخ چیست؟ ولتر آن را مبارزهی بشر برای فرهنگ و پیشرفت میداند، پیکاری که یکسره از ابتدا تا انتها با انسان بوده و خواهد بود.
زهرا۵۸
دیوید میچل متولد ۱۹۶۹ در انگلستان است و چند سالی را بعد از ازدواجش در ژاپن زندگی کرده. او به جز «اطلس ابر»، چهار رمان دیگر هم نوشته: «سایهنوشت»، «رویای شماره ۹»، «قوی سیاهِ سبز»، «هزار خزان جیکوب دزوت». در مجموع دوبار به خاطر «رویای شماره ۹» و «اطلس ابر» نامزد دریافت جایزهی بوکر شده. در سال ۲۰۰۷ مجلهی تایم میچل را به عنوان یکی از صد چهرهی تاثیرگذار جهان معرفی کرد. در حال حاضر او در حال نوشتن رمان ششم خود است و همراه همسر و دو فرزندش در ایرلند زندگی میکند.
زهرا۵۸
حجم
۶۷۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
حجم
۶۷۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان