بریدههایی از کتاب درباره معنی زندگی
نویسنده:ویل دورانت
مترجم:شهابالدین عباسی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۸۳ رأی
۳٫۷
(۵۸۳)
هیچکس حق ندارد اعتقاد بورزد مگر آنکه شاگردی شک را کرده باشد
Bahar
این چیزی است که مرا سرپا نگه میدارد و باعث میشود به زندگی ادامه دهم: معرفت. معرفت است که مرا سر پا نگه میدارد. معرفتی که در لحظههای گذرایی که از خودمان فراتر میرویم به ما دست میدهد؛ معرفت به اینکه ما بخشی از جریانی آفرینشگر هستیم؛ معرفت به اینکه ما خود، در معیت خدا، آفرینندهایم و از اینرو، سازندگان آیندهٔ جهانیم. اما اگر نتوانم آن آینده را ببینم، یا حتی تصور کنم چی! چنین بیخبریای که آشکارا به آن اذعان میکنم، در تجربه و حسی که در زندگی از «امور متعالی» داریم، مانند ظلمت در برابر نور از بین میرود.
جان هِینز هلمز
Hassan Vy
مسئلهٔ مورد نظر ما، در زندگی چنین شکلی از آب درمیآید؛ ما آنقدر مشغول زندگی هستیم که به خودمان زحمت نمیدهیم راجع به امور غایی و معنای زندگی فکر کنیم. الزامات کار، به پروندهٔ فکر و اندیشه خاتمه میدهند. کسی که باید معیشت خانوادهاش را تأمین کند وقتی برای تفکر و فلسفهورزی هشیارانه ندارد. اگر هم داشته باشد چه بسا بگوید معنی زندگی، تأمین آب و غذای خانواده است، و چه جوابی بهتر از این.
Hassan Vy
من همیشه معتقد بودهام که فلسفهٔ زندگی انسان نباید بر تجربهٔ شخصی بلکه باید بر مشاهدات گسترده و بیطرفانه استوار باشد. ما همه چشم برای دیدن و گوش برای شنیدن داریم. به ما فرصت تماشای جهان اطرافمان داده شده. آیا آدم باید آنقدر تنگنظر باشد که جهان را بر اساس آنچه از قضا خوشبختی یا بدبختی شخصیاش بوده قضاوت کند؟ چون من روزی سه وعده غذا میخورم آیا نتیجه میشود که هیچ جایی گرسنگی نیست؟ چون بعضی از ما سالم و تندرستیم باید چشممان را به روی این واقعیت ببندیم که هزاران انسان روزانه متحمل رنجها و تألمات جسمی میشوند؟
ارادتمند شما
اوسیپ گاوریلوویچ
Hassan Vy
به نظرم نژاد انسان مرتکب دو خطای بد در تفکرش شده است. یکی، فراموش کردن این نکته است که زندگی معنوی ما همانقدر طبیعی است که زندگی جسمانی ما. فیلسوفان چه مایل باشند و چه نباشند تصدیق کنند که صاحب روح هستیم، بدیهی به نظر میرسد که ما مجهز به چیزی هستیم که رویاها و ایدهها را تولید میکند، و بنای ارزشها را میگذارد.
Pouya Yarahmadi
نمیدانم تقدیر ما را به چه مقصد بزرگی هدایت میکند؛ اهمیت چندانی هم برایم ندارد. مدتها پیش از رسیدن به آن نقطه، من نقشم را بازی کردهام و حرفهایم را زدهام و از دنیا رفتهام. تمام دلمشغولی من این است که نقش خودم را چطور ایفا کنم. تسلیخاطرم، الهامم، و گنجینهام، در علم به این نکته نهفته است که من جزئی جایگزینناپذیر از این حرکت هستم، حرکت بزرگ و حیرتانگیز و پیشروندهای که زندگی نام دارد.
Mahdi
حقیقت زیبا نیست، زشت هم نیست. اصلاً چرا باید یکی از اینها باشد؟ حقیقت، حقیقت است، همانطور که عدد و رقم، عدد و رقم است. وقتی کسی میخواهد وضعیت دقیق کسب و کار خود را بسنجد، از اعداد و ارقام استفاده میکند. اگر ارقام حاکی از وضع غمانگیز کسب او باشند، آنها را محکوم نمیکند و نمیگوید آنها ناخوشایندند و متهمشان نمیکند که او را از توهم درآوردهاند.
Mahdi
تمام زندگی «هیاهو» است، پس کمی دیگران را بخندان و بهترین کاری را که میتوانی انجام بده و چیزی را جدی نگیر، چون هیچ چیزی نیست که وابسته به این نسل باشد. هر نسلی قواعد خودش را دارد و به رغم نسل قبلی زندگی میکند نه به علت آن. و به «جستجوی معرفت» نرو چون هر چه بیشتر جستجو کنی به «تیمارستان» نزدیکتر میشوی.
دنبال ایدهآل و این جور چیزها نباش. این مثل تاختن به طرف سراب است. وقتی به آن میرسی، نیست. به چیزی برای جهان دیگر اعتقاد داشته باش، ولی خودت را نکش که از آن سر در بیاوری و دچار یأس و سرخوردگی شوی. جوری زندگی کن که هر وقت از دستش دادی جلو باشی.
Mahdi
در پایان، پی میبریم که در چشم سگها چیزی جز ورّاجهایی بیعقل نیستیم که با زبانمان صداهای زیادی درست میکنیم؛ و در چشم پشهها هم صرفاً مادهٔ غذایی هستیم!
رئوف
ستارهشناسان میگویند زندگی آدمی فقط لحظهای ناچیز در خط سیر یک ستاره است؛ جغرافیدانها میگویند تمدن چیزی نیست مگر دورهای کوتاه و ناپایدار میان عصر یخبندان و زمان حال؛ زیستشناسان میگویند همهٔ زندگی جنگ و جدال است و تنازع بقایی میان افراد، گروهها، ملتها، همپیمانها، و انواع؛ مورخان میگویند پیشرفت، پنداری است که شکوه و افتخار آن به انحطاطی حتمی ختم میشود؛ و روانشناسان هم میگویند اراده و خویشتن، ابزاری ناتوان برآمده از وراثت و محیط هستند، و روحِ فسادناپذیر هم چیزی نیست مگر التهاب گذرای مغز.
علی پ ب
فقط آدمی که وقت آزاد زیادی دارد و کار زیادی نمیکند، به ناامیدی رو میآورد.
کیمیا سماواتی
دین عمیقتر از فلسفه بود و این را رد میکرد که ریشههای سعادت بشر را در زمین بجوید؛ دین امیدهای انسان را در جایی مستقر میکند که معرفت هرگز نمیتواند به آن دست پیدا کند: یعنی فراسوی قبر.
کیمیا سماواتی
آدمها استطاعت آن را داشتند که به زمین بدبین باشند، چون به آسمان خوشبین بودند؛ آنان در پشت آن ابرها، جزیرهٔ سعادت و منزلگاه نعمتهای ابدی میدیدند.
کیمیا سماواتی
باز توجه تو را به این واقعیت جلب میکنم که فقط آدمی که وقت آزاد زیادی دارد و کار زیادی نمیکند، به ناامیدی رو میآورد.
Mohamad Mahdavi
مضحک است انتظار داشته باشیم کسانی که ازدواج را تا سی سالگی به تأخیر میاندازند و در میان هزاران هزار تماس و فرصت و محرک شهر زندگی میکنند، از اخلاقیات اجتماعی روستایی پیروی کنند.
Mohamad Mahdavi
ما اخلاقیات امروز را با معیارهای دیروز مورد قضاوت قرار میدهیم.
Mohamad Mahdavi
شاید چیزی به اسم ارادهٔ معطوف به زندگی وجود ندارد بلکه فقط ترس از مرگ هست؛ همانطور که هیچ «غریزهٔ اجتماعی» وجود ندارد بلکه فقط وحشت از تنهایی در میان است.
Mohamad Mahdavi
برهانها و دلایل عقلی، در برابر عواطف یا ناامیدیها قدرت چندانی ندارند و در میمانند
Mohamad Mahdavi
پیروزی بر خویشتن بزرگتر از فتح تمام جهان است.
Mohamad Mahdavi
تمام زندگی «هیاهو» است، پس کمی دیگران را بخندان و بهترین کاری را که میتوانی انجام بده و چیزی را جدی نگیر، چون هیچ چیزی نیست که وابسته به این نسل باشد. هر نسلی قواعد خودش را دارد و به رغم نسل قبلی زندگی میکند نه به علت آن. و به «جستجوی معرفت» نرو چون هر چه بیشتر جستجو کنی به «تیمارستان» نزدیکتر میشوی.
Mohamad Mahdavi
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰۵۰%
تومان