بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت

بریده‌هایی از کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت

انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۶۲ رأی
۴٫۰
(۶۲)
دائماً در حال خلق دنیا و خویشتن است تا جایگزین دنیا و خویشتنی کند که دائماً فراموش و گم می‌کند
سارا
بررسی علمیِ رابطۀ بین مغز و ذهن از سال ۱۸۶۱ شروع شد. از زمانی که بروکا در فرانسه متوجه شد که پس از وارد آمدنِ آسیب به قسمت خاصی از نیم‌کرۀ چپِ مغز، مشکلات خاصی در استفادۀ معنی‌دار از گفتار بروز می‌کند که اصطلاح دیگر آن «زبان‌پریشی» است. با این کشف راهی به عصب‌شناسی مغز گشوده شد و چند دهه‌ای نگذشت که «نگاشت» مغزِ انسان میسر شد، یعنی انتساب قابلیت‌های ویژه،‌ مانند زبان و هوش و درک حسی، به «مراکز» ویژه‌ای در مغز. اواخر آن قرن محققانِ موشکاف‌تر و در درجۀ اول فروید، که در کتاب زبان‌پریشی نیز آن را مطرح کرد، دریافتند که این نگاشت بیش از حد ساده‌انگارانه است و در واقع همۀ عملکردهای ذهن ساختار درونی درهم‌تنیده‌ای دارند که اساس فیزیولوژیکی‌شان نیز بسیار پیچیده است. فروید موقع بررسی اختلال‌های خاصی در تشخیص و ادراک حسی به این مسئله پی برد و واژۀ «ادراک‌پریشی» را برای آن ساخت.
Ahmadreza
چه تضادی، چه ظلمی، چه طنزی این‌جاست که زندگی درونی و تخیل، بی‌حال و خفته می‌ماند تا مسمومیت و بیماری آن را بیدار و رها کند!
amineh
برای من این کتاب چند ویژگی بارز داشت. نخست این‌که آلیور ساکس را پزشکی بیش از حدِ معمول دلسوز و مسئول دیدم. او بیمار را به شکل ماشینی که عیبی پیدا کرده باشد نمی‌دید. نزد او انسانیت بیمار لحظه‌به‌لحظه حضور دارد. از آن پزشک‌هایی که «آدم می‌تواند نه فقط دردش را، که درد دلش را هم به او بگوید.»
صیاد
«با از دست دادنِ حافظه، ولو جزئی، تازه می‌فهمید که همۀ زندگی ما حافظه است. زندگی بدون حافظه، اصلاً زندگی نیست ... حافظۀ ما پیوند ماست، دلیل ماست، احساس ماست، حتی عمل ماست. بدون آن هیچیم ... (فقط می‌توانم منتظر فراموشی نهایی باشم، همان فراموشی‌ای که کل زندگی را پاک می‌کند، چنانچه کل زندگی مادرم را ...»
lonelyhera
نیچه می‌نویسد: «انسان با دهانش می‌تواند دروغ بگوید، اما راست را با ادا و قیافه‌اش به هر حال برملا خواهد کرد.»
شراره
در زبان‌پریشی با این‌که واژه‌ها درک نمی‌شوند، ولی فهم حالت‌های متنوع و پیچیده و بسیار ظریف و عمیق چهره کاملاً سالم می‌ماند. نه‌تنها سالم می‌ماند، بلکه حتی گاهی بیش‌تر: به میزانی فراطبیعی تقویت می‌شود.
صاد
هدفم آن بود که «حس» اصلی زندگی آن‌ها را انتقال دهم.
صاد
ساکس در ژانویۀ ۲۰۱۵ به سرطان کبد و مغز دچار شد. در فوریۀ همان سال در مجلۀ نیویورک تایمز چنین نوشت: می‌خواهم تا جایی که می‌توانم به عمیق‌ترین، غنی‌ترین، و مثمرثمرترین وجه زندگی کنم. می‌خواهم و امیدوارم که در این زمان باقی‌مانده دوستی‌هایم را عمیق‌تر سازم، با تمامی کسانی که دوستشان می‌دارم خداحافظی کنم، بیش‌تر بنویسم، و اگر قدرتی در من مانده باشد مسافرت کنم تا به درجات جدیدی از درک و بینش برسم.
محسن
به‌جرئت و قاطعانه می‌گویم که ما چیزی نیستیم جز مشتی یا مجموعه‌ای از احساسات متفاوت، احساساتی که با سرعتی تصورناپذیر دنبال یکدیگر می‌آیند و پیوسته در سیلان و حرکت‌اند.
shahram naseri
بقراط مفهوم شرح حال بیماری را ارائه داد. این فکر را که بیماری دوره‌ای دارد، از اولین علائم تا نقاط اوج یا بحران آن، و از آن‌جا به نتیجه‌ای شاد یا مرگبار ختم می‌شود. بنابراین بقراط شرح بیماری را باب کرد، یعنی توصیف یا شرحی از سابقۀ تاریخی بیماری که دقیقاً از واژۀ قدیمی «پاتولوژی» مستفاد می‌شود
Amirhossien Farahi
به باور خودم هم طبیعی‌دانم و هم طبیب ـ یعنی به همان اندازه به بیماری توجه دارم که به خود بیمار ـ
Amirhossien Farahi
به من گفت: «موقع باغبانی احساس آرامش می‌کنم. هیچ ناسازگاری‌ای به وجود نمی‌آید. گیاهان غرور ندارند. آن‌ها نمی‌توانند احساسات شما را جریحه‌دار کنند.» همان‌طور که فروید گفته غایی‌ترین درمان کار است و عشق.
سارا
فروید هذیان‌های پارانویایی (کج‌خیالی) را نه اصل موضوع که تلاش‌هایی (هرچند هم نابجا و نادرست) برای جبران و بازسازی دنیایی می‌داند که به آشوب محض تقلیل یافته است.
الی
حرفه و زندگی‌ام همیشه با بیمار گذشته است، اما بیمار و بیماری‌اش مرا به فکرهایی واداشته که شاید در شرایطی دیگر نمی‌داشتم. تا بدان‌جا که به مانند نیچه ناگزیرم این پرسش را مطرح کنم: «و اما بیماری: آیا وسوسه نمی‌شویم که از خود بپرسیم آیا بدون بیماری می‌شود سر کرد؟» و به پرسش‌هایی توجه کنم که از آن نشئت می‌گیرد و ماهیتاً به همین اندازه بنیادی است.
الی
آن‌ها مسافرانی به سرزمین‌های تصورناپذیرند. سرزمین‌هایی که در غیر این صورت هیچ‌گونه تصور یا خیالی از آن‌ها نمی‌داشتیم.
آترین🍃
آن جنبه‌هایی از چیزها که برای ما بسیار مهم‌اند، به‌علت ساده بودن و آشنابودن از چشم دور می‌مانند.
محسن
آن چیزی که در مورد فیلم خنده‌دار یا مضحک بود در مورد زندگی واقعی فجیع و غم‌انگیز بود. کم‌وبیش هیچ‌کس را نشناخت: نه خانواده‌اش، نه همکارانش، نه شاگردانش، و نه حتی خودش را
الین نیران
جان دان نوشت: «هیچ انسانی جزیره‌ای تک‌افتاده نیست. انسان با خود تنها نیست.»
MARY
سِر توماس براون می‌نویسد: هر کس که از سامان هارمونیایی برخوردار است، از هارمونی هم به وجد می‌آید ... و هم‌چنین از تعمق و تأمل آهنگسازِ نخستین. در هارمونی چیزی هست از سنخ الوهیت، چیزی فراتر از آنچه گوش کشف می‌کند؛ هارمونی درس پنهانی است هیروگلیف‌گونه از کل جهان، ... پارۀ معنی‌دار آهنگی که در گوش خداوند طنین‌انداز است ... جان، روان برخوردار از هارمونی است و موسیقی نزدیک‌ترین همدم آن است.
MARY

حجم

۵۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

حجم

۵۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۸۴,۰۰۰
۳۰%
تومان