ابن سینا، فیلسوف و دانشمند و پزشک ایرانی (۹۸۰ ـ ۱۰۳۷ م) گفته است «عشق رمانتیک (العشق) فقط مختص نوع انسان نیست، بلکه در همه چیزها از روحانی و عنصری گرفته تا گیاهی و معدنی که نه قابل شناخت است و نه مشاهده کردنی نفوذ دارد؛ و حتی وقتی درصدد توصیف آن برمیآییم مبهمتر میشود.»
Kkk Hsh
عهد عتیق، سنت پیش سامی (paleo-semitic) تولد انسانها از سنگها را محفوظ داشته اما این موضوع وقتی چشمگیرتر میشود که میبینیم فرهنگ عامه مسیحیت این انگاره را در حالتی رفیعتر قرار داده و آن را برای نجاتدهنده به کار میبرد. در تنها سرود مذهبی کریسمسی رومانیایی از مسیحی نام برده میشود که از سنگ متولد شده است.
mhzm
بگذارد. اینکه سنگ، انگاره کهن الگویی است که واقعیت مطلق، زندگی و تقدس را بیان میکند، با این امر اثبات شده که تعداد بسیاری از اساطیر، داستان خدایان متولد شده از اندام جنسی صخره زاینده را شرح میدهند که همتراز با الهه کبیر، رحم جهان (matrix mundi) در نظر گرفته شده است.
mhzm
شاید بتوان این را در زمره تبرهای دولبهای به حساب آورد که در این دوره در میان شکاف کوهها و غارهای جزیره کرت کشف شدند. این تبرهاهمچون صاعقه و شهابسنگها زمین را «دونیمه» و به عبارتی، اتحاد میان آسمان و زمین را نمادین کردند. دِلفی، معروفترین شکاف یونان باستان نامش را مرهون این انگاره اسطورهای است؛ دلفی درواقع به معنای اندام تولیدمثل مؤنث است. چنان که بعداً خواهیم دید، بسیاری از نمادها و نامها، زمین را به زن تشبیه میکنند. اما این قیاس به مثابه نمونههای کهن الگویی بود که در آن به کیهان تقدم بخشیده شده بود. افلاطون (منکس، A۲۳۸) به ما یادآوری میکندکه در مفهومسازی، این زن است که از زمین تقلید میکند و نه زمین از زن.
mhzm
بهویژه سیبله، الهه حاصلخیزی. و این یعنی اینکه ما با تبدیل تقدس مواجه هستیم: منشأ آسمانی به نفع اندیشه دینی صخره زاینده فراموش شده است
mhzm