بریده‌هایی از کتاب چگونه زندگی را آسان کنیم؟

بانوی فقید «مادر ترزا» می‌گوید: «ما قادر به انجام کارهای بزرگ بر روی زمین نیستیم. تنها قادر به انجام کارهای کوچک اما با عشق بزرگ هستیم.

همه افرادی که آنها را می‌بینید، همگی برای آموختن چیزی به شما حضور دارند. احتمالاً آن راننده بدرفتار و یا نوجوان زننده هم در محیط پیرامونی شما وجود دارند تا به شما صبر بیاموزند. یا حتی یک خواننده جوان سبک «راک پانک» می‌تواند به شما بیاموزد که در قضاوت عجول نباشید. کار شما این است که بفهمید چه کسانی در زندگی شما تلاش دارند تا به شما بیاموزند.

همه افرادی که آنها را می‌بینید، همگی برای آموختن چیزی به شما حضور دارند. احتمالاً آن راننده بدرفتار و یا نوجوان زننده هم در محیط پیرامونی شما وجود دارند تا به شما صبر بیاموزند.

تا حد زیادی مقیاس آرامش ذهنی ما وابسته به این است که تا چه حد قادر به زندگی کردن در لحظه هستیم.

آن دسته هم که عادت به تصحیح رفتار دیگران دارند، بیش از دیگران منفور می‌باشند.

«بزرگترین کشف زندگی‌ام این بود که فهمیدم یک نفر می‌تواند زندگی‌اش را با تغییر نگرشش تغییر دهد.»

وقتی دیگران ببینند که شما شخص صبوری هستید که به سخنان آنها گوش می‌دهید، بیشتر به طرف شما جلب خواهند شد. در خواهید یافت که وقتی به حق و سخن دیگران احترام می‌گذارید، تا چه حد آسایش و آرامش روان دارید. ضربان قلب‌تان منظم شده و به جای جنگ با تفکر و کلامتان، از بیان آنها لذت خواهید برد. این یک راه صحیح و ساده برای تبدیل شدن به فردی دوست داشتنی و دارای آرامش است.

پس از سالها متوجه شده‌ام که دائماً به خودم یادآوری کنم که هدف زندگی صرفاً انجام کارها نیست بلکه انجام آنها در کنار موهبت‌های زندگی و عشق به دیگران است که بی‌شک بدین طریق می‌توان به آسانی هم عشق داشت و هم کارها را به پایان رسانید. به یاد بسپارید: اگر بمیرید هم یک کار انجام نشده برای شما باقی مانده است و این را هم بدانید که یک نفر دیگر این کار را برای شما انجام می‌دهد. لحظات غنی و زیبای زندگی را صرف غصه خوردن برای چیزهایی که قابل انجام نیستند، هدر نکنید.

وقت‌تان را فقط به جدال‌های «مهم» زندگی اختصاص دهید.

آنهایی که آرزوی شنیده شدن دیگران را درک می‌کنند، بیش از هر کس دیگر محبوب بوده و مورد احترام هستند و آن دسته هم که عادت به تصحیح رفتار دیگران دارند، بیش از دیگران منفور می‌باشند.

نیاز به محق بودن بودن - یا نیاز به اشتباه دانستن عمل کس دیگر- افراد را دفاعی کرده و فشار اینکه از خود عکس‌العمل نشان دهند را بیشتر می‌کند. ما پیوسته انرژی بسیاری برای اینکه ثابت کنیم حق با ماست و دیگران غلط فکر می‌کنند خرج می‌کنیم. بسیاری از افراد، آگاهانه و یا ناآگاهانه باور دارند که وظیفه‌شان این است که موقعیت، اظهارات و دیدگاههای غلط دیگران را به آنها گوشزد کنند و گمان هم می‌کنند که فرد مقابلشان یا حتماً باید از آنها تشکر کند و یا دست کم چیزی بیاموزد. این کاملاً غلط است.